به گزارش خبرنگار
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ «سیب» میوهای بهشتی است که در زمان خلقت آدم و حوا، میوه ممنوعه بود. حوا این میوه را خواست و آدم سیب را چید و به او داد و همین مسئله سبب رانده شدن آنها از بهشت شد، همین میوه بهشتی سالهای سال است که به عنوان یکی از سینها در سفره هفتسین عید استفاده میشود.
البته سیب را نه تنها در سفره هفتسین بلکه در میان شعر شاعران نیز میتوان دید.
«سیب» به صورت کلمهای مستقل در شعر شاعرانی چون "حافظ" و "سهراب سپهری" دیده میشود.
«سهراب سپهری» واژه سیب را به کار میبرد و میسراید:
من به سیبی خشنودم
و به بوییدن یک بوته بابونه
من به یک آینه یک دلبستگی پاک قناعت دارم
«حمید مصدق» شاعر خوش ذوق معاصر واژه سیب را اینگونه دست مایه مضمون شعرش میکند:
تو به من خندیدی و نمیدانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلوده به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز سالهاست
که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان میدهد آزارم
و من اندیشه کنان
غرق این پندارم
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت
از شاعران معاصر نیز «علیرضا بدیع» سیب را دستمایه مضمونپردازی در یک بیت میکند، او از لبخند مانند سیب حکایت میکند:
لبخند تو با اخم تو زیباست که چون سیب
شیرینی و با ترشی دلخواه عجینی
اما کلمه «سیب» در ادبیات در ترکیب با کلمات دیگر نیز به کار رفته است از این کلمه ترکیب «سیب زنخدان» در شعر حافظ را داریم که به معنای «چالهی روی چانه است:
مبین به سیب زنخدان که چاه در راه است
کجا همی روی ای دل بدین شتاب کجا
انتهای پیام/