
باشگاه خبرنگاران جوان - «پایتخت ۷» از وقتی شروع به پخش شد، حساسیتهای بسیاری به دنبال آورد. گروهی مشفقانه نقدش کردند و گروهی لجوجانه هجمه آوردند تا لااقل در آینه از تصویر خودشان خجالت نکشند؛ گروهی که از فرط کریخواندن و «قمپز» در کردن برای تلویزیون و خودکارشناسپنداری و خودمنتقدانگاریشان برای کل قلمرو و ریزودرشت فرهنگ و هنر، حالا دچار «آمپاس» شدید شدهاند و راهی ندارند جز اینکه «لغز» بخوانند برای سریال و پدیدآورندگانش و هرچیزی که گذرش سمت «پایتخت» افتاده و نیفتاده.
یک روز نقد -کاملاً درستِ- پخش زیرنویس تبلیغ خرید طلا در هنگام پخش سریال را دستاویز حمله به سریالی میکنند که نه در هنگام نگارش و نه تولیدش، قانونی نگذاشته که چه تبلیغی در زمان پخشش درج شود؛ یک روز هم با کلمات و گزارههای کلیای که با آنها جاهای خالی نقد هر اثری را میتوان پر کرد، فیلمنامه سریال را ضعیف، شخصیتها را به قهقرارفته و مفهوم «خانواده» را در آن غایب میخوانند!
اصلاً هم نمیگویند که «پایتخت» همواره و در همه فصلهایش از یک عدم تعادل دراماتیزهشده شروع میشود، انگارهها و رفتارهای خلاف مصالح خانواده و جامعه را در سطوح مختلف نمایش میدهد، چالشها را تصویر میکند و درنهایت، مُهر رستگاری را پای تکیه به بنیان خانواده، عشق، احساس مسئولیت، همدلی، تلاش، غیرت، صداقت، یکرنگی و حس وطندوستی میزند.
کدام فصل «پایتخت» بوده که نقی معمولی در ابتدای آن یک سوپرقهرمان قابلالگوگرفتن نقشبندی شود، همه شخصیتهای دیگرش قطعات یک پازل اسطورهای نمایانده شوند و جهان داستانشان آرمانشهری بینقص باشد که حالا این دسته از منتقدها بیتوجه به همه محاسنی که سریال دارد، دادخواهانه یقه تلویزیون را گرفتهاند تا برای تولید اثری که به وضوح و انکارناپذیر، خانوادههای ایرانی را گرد هم جمع کرده تا طنزی خاطرهانگیز، جاندار و محترم ببینند، لابد، از محضرشان عذرخواهی و از ساختن چنین مجموعههایی توبه کند!
«پایتخت» با نشان دادن سیمای زن و مادر ایرانی بهعنوان ستون قابلاتکا در کنار غیرت و احساس مسئولیت مرد ایرانی در قبال تکتک اعضای خانواده، عاطفه و حس زلال مهرورزی به کودک یتیم و نقدهای ظریف به معضلات اجتماعی، احترام به پیشکسوتان و بزرگترها و.. و... است که از پسِ صحنهها و تعاملات طنز و شیرینش در ذهن مخاطبان تهنشین شده و در دلشان نشسته؛ احساس خوبی که خروارخروار نقد روشنفکرمآبانه یا ایرادگیریهای بنیاسرائیلی هم به آن کارگر نیست.
پایتختی که الوند می نوشت با این پایتخت تفاوت داشت
هیچکس صدایش در نمی آید که:
?ارسطو با افتخار از چشم چرانی و مخ زدن دختری میگوید
?نقی مفهوم غیرت را لجن مال میکند.?داماد پولدار فرنگی، آب از لب لوچه اویزان میکند.
?نخبه علمی را پخمه معرفی میکند.
بازیگر خواهر نقی،کاشت مژه‼️
مسخره کردن قانون جریمه ماشین های کشف حجاب‼️
صحبت کردن چندین مرد درباره حمام رفتن یک خانم ‼️
و ما فقط میخندیم
این یعنی تخدیر افکار مردم و ناظران سیما...
این ها گوشه ای از افتضاحات تا قسمت ۴ سریال پایتخت است. بقیه اش را خدا رحم کند!
دلمان برای پایتختی که محبت و احترام و ایثار اعضای خانواده اصیل ایرانی در آن موج میزد، تنگ شده.
زمانی مهد کودک ها را برای آموزش رقص کودکان مجازات می کردند حال صدا و سیما کودکان بزرگان داستان را وادار به رقص می کند .
مردان داستان حتی بوزینه می شوند و آرزوی سگ شدن دارند
واما زنان داستان : شری خانم که در تناقض سفر بی باز گشت به مریخ است و از طرفی برای تصاحب مال دنیا به هر دری می کوبد ، عمه خانم همچنان گرفتار بزرگ مردان کوچک خود و بی کفایتی برادر کودک مش خود است ، و تنها قهرمان واقعی داستان یعنی هما خانم که سنگ صبور کل خانواده است ، چگونگی ازدواج این شیر زن با نقی معمولی همچنان معمای بزرگ داستان است.
از طرفی آهنگ شروع و پایان سریال چون به زبان گیلکی است برای عموم مخاطبان نا مفهوم است که می توان با زیر نویس کردن آن را بر طرف کرد.
خیلی بهتر از سریالهای خانگی که همش فحش است و ترویج سیگار کشیدن زن ومرد و ..
این سریال بدرد نمیخورد که نمیخورد
من چند قسمتش رو بصورت مقطعی دیدم واقعا نه محتوا داره نه پیام اخلاقی خاصی داره و نه حتی بامزه است !
بر خلاف فصلهای قبل که واقعا جذاب بود فصل 7 اصلا ارزش دیدن نداره.
کاش گفتگو های نقی ارسطو مثل گذشته تند و یکم کل کل داشت انگار با اون همه صمیمیت از هم فاصله گرفتند
شما درفصل چهارم در موضوع کمربندی و کامیون اول دعوای نقی ارسطو تو اون مکان ذهنت درگیر میکرد بعد کنارش مسئله محیط زیست
در این فصل در موضوع زمین گرفتن نقی هموم اول فهمیدی میخواد دغدغه ورزشکاران رو مطرح کنه و قابل حدس بود
رحمت که با سه بچه طلاق گرفته، بهتاش که با اون رفتارهای منزجر کننده نامزدش رو ول کرده، فهیمه که با دو پسر جوان چشم به مرد دیگر یعنی رحمت داره، حالا مژه گذاری و آرایشش به کنار، دعواهای خانوادگی شون با گفتارهای سخیف، و...