آلمان سال‌هاست که خود را نماد نازی‌زدایی معرفی می‌کند اما حمایتش از دولت اسرائیل، پرده از پیوند‌های پنهان این کشور با فاشیسم جهانی برمی‌دارد.

آلمان مدت‌هاست که خود را به‌عنوان نمونه‌ای از یک دموکراسی لیبرال نازی‌زدایی‌شده معرفی می‌کند. اما حمایت این کشور از دولت راست‌گرای اسرائیل نشان می‌دهد که در واقع، این کشور هنوز با گذشته نژادپرستانه خود قطع رابطه نکرده است.

دولت آلمان بار‌ها اعلام کرده که حمایت از اسرائیل «اصل بنیادین سیاست دولت آلمان» است. به بیان دیگر، این دولت موجودیت خود را مشروط به حمایت از اسرائیل می‌داند. اما چنین حمایتی با اصول دموکراسی لیبرال در تضاد است، چراکه نمی‌توان همزمان از دموکراسی و از رژیمی آپارتایدی، نسل‌کش و راست‌افراطی دفاع کرد.

نمونه اخیر این تناقض، کناره‌گیری فلیکس کلاین، کمیسر امور یهودیان دولت آلمان، از شرکت در کنفرانسی در اورشلیم درباره یهودستیزی است. دلیل او؟ حضور چهره‌های فاشیست در فهرست سخنرانان. این کناره‌گیری به‌وضوح تأیید می‌کند که اسرائیل با جریان‌های نژادپرست، فاشیست و حتی انکارکنندگان هولوکاست متحد است.

سایه نازی‌ها بر دموکراسی آلمان

پس از شکست نازی‌ها در جنگ جهانی دوم، ایالات متحده به‌جای حذف کامل چهره‌های نازی، بسیاری از آنها را در ساختار دولت آلمان غربی ادغام کرد تا مانعی در برابر نفوذ کمونیسم شوروی ایجاد کند. یکی از نمونه‌های بارز، کورت گئورگ کیزینگر، صدراعظم آلمان در دهه ۱۹۶۰ بود که عضو حزب نازی و نزدیک به گوبلز و اس‌اس بود. بر اساس پژوهشی در سال ۲۰۱۶، تا سال ۱۹۵۷، حدود ۷۷ درصد مقامات ارشد وزارت دادگستری آلمان غربی پیش‌تر عضو حزب نازی بودند. نخستین رئیس سرویس اطلاعاتی BND آلمان، راینهارد گهلن، نیز رئیس اطلاعات ارتش نازی‌ها در جبهه شرقی بود و با حمایت سازمان سیا به کار خود ادامه داد. این افراد نه تنها محاکمه نشدند، بلکه ساختار دولت جدید آلمان را شکل دادند.

حمایت آلمان از فاشیسم جهانی

ادغام نازی‌ها در ساختار دولت باعث شد آلمان غربی به یکی از حامیان جهانی فاشیسم بدل شود: حمایت از آپارتاید آفریقای جنوبی، روابط نزدیک با فرانکو در اسپانیا، پینوشه در شیلی و رژیم نظامی آرژانتین. حتی مزدوران آلمانی در ارتش رودزیا برای حفظ سلطه سفیدپوستان می‌جنگیدند.

در دوران پس از اتحاد آلمان نیز این حمایت‌ها ادامه یافت. آنگلا مرکل از الکساندر ووچیچ، رئیس‌جمهور راست‌گرای صربستان حمایت کرد؛ کسی که در زمان کشتار سربرنیتسا گفت: «اگر یک صرب را بکشید، صد مسلمان را خواهیم کشت.»

صربستان در حال بازنویسی تاریخ است و در تلاش برای تطهیر چهره میلوش ندیچ، نخست‌وزیر فاشیست دوران اشغال آلمان نازی است. بلگراد، پایتخت صربستان، اولین شهر اروپایی بود که نازی‌ها آن را «عاری از یهودیان» اعلام کردند.

در سال ۲۰۲۴، صربستان از تجهیزات صوتی اسرائیلی برای سرکوب اعتراضات استفاده کرد و صادرات تسلیحات این کشور به اسرائیل افزایش یافت. دولت ووچیچ همچنین اولین هیئت بالکان را به عنوان حمایت علنی از جنگ اسرائیل علیه فلسطینی‌ها به تل‌آویو فرستاد.

هم‌پیمانی با انکارکنندگان نسل‌کشی

اسرائیل حتی میلوراد دودیک، رئیس‌جمهور جمهوری صربسکا در بوسنی را که انکارکننده نسل‌کشی سربرنیتساست، به کنفرانس مبارزه با یهودستیزی دعوت کرد. الی تائوبر، مورخ یهودی در بوسنی گفت: «کسی که دودیک را دعوت کرده، باید بداند او نماینده چیست.». اما این دعوت اشتباهی سیاسی نبود؛ بلکه بخشی از راهبرد دیرینه جنبش صهیونیستی است.

صهیونیسم و همکاری با یهودستیزان

تئودور هرتسل، بنیان‌گذار صهیونیسم مدرن، آشکارا نوشته بود: «کشور‌های یهودستیز متحدان ما خواهند بود.» او باور داشت که با تشویق یهودستیزی، می‌توان یهودیان را به مهاجرت به فلسطین ترغیب کرد. در همین راستا، آرتور بالفور – وزیر خارجه بریتانیا – با وجود یهودستیزی شدید، از اعلامیه ۱۹۱۷ حمایت کرد، زیرا می‌خواست یهودیان را از اروپا بیرون کند. در طول تاریخ، جنبش صهیونیستی از حمایت یهودستیزان استقبال کرده است. اتحاد با راست افراطی، ابزار استراتژیک این جنبش بوده است؛ نه استثنا، بلکه قاعده.

فاشیسم در قالب حمایت از اسرائیل

اسرائیل از رهبران راست افراطی، چون رودریگو دوترته (فیلیپین)، جائر بولسونارو (برزیل) و حتی ویکتور اوربان (مجارستان) حمایت کرده است. این افراد علناً با نژادپرستی، فاشیسم و یهودستیزی شناخته می‌شوند، اما، چون از سیاست‌های اسرائیل پشتیبانی می‌کنند، مورد تأیید این رژیم هستند.

در اروپا، احزابی، چون FPO اتریش، حزب راست‌گرای دموکرات‌های سوئد و گئرت ویلدرز در هلند از اسرائیل به عنوان «خط مقدم تمدن غربی» حمایت می‌کنند؛ درحالی‌که سیاست‌هایی کاملاً نژادپرستانه علیه مسلمانان دارند.

حتی حزب آلترناتیو برای آلمان (AfD) که هولوکاست را کوچک می‌شمارد و خواهان بازگشت به «افتخار نازی‌ها» است، از اسرائیل به‌عنوان الگوی «امنیت ملی و قوم‌گرایی» پشتیبانی می‌کند.

اسطوره فرو ریخته
بنابراین، دعوت از میلوراد دودیک به کنفرانس اسرائیلی درباره یهودستیزی، نه یک اشتباه، بلکه نتیجه منطقی اتحاد دیرینه اسرائیل با راست افراطی است؛ و آلمان، با حمایت بی‌چون‌وچرا از اسرائیل، تنها یک تماشاگر نیست؛ بلکه یکی از تثبیت‌کنندگان این ائتلاف جهانی با فاشیسم است. «نازی‌زدایی» آلمان، چیزی بیش از یک افسانه نیست.

منبع: میدل ایست آی

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار