
باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهسا حنیفه - مذاکرات ایران و آمریکا در عمان، صحنهای است که قدرت دیپلماتیک و استراتژیک تهران در برابر تزلزل واشنگتن خودنمایی میکند.
بنیامین نتانیاهو با اصرار بر نابودی کامل تأسیسات هستهای ایران و الگوبرداری از لیبی، خیالی را دنبال میکند که در برابر قدرت امروز ایران رنگ میبازد. او خواستار خلع سلاح کامل ایران است. ایران، برخلاف لیبی، با شبکهای از متحدان منطقهای از یمن تا لبنان و روابط رو به گسترش با روسیه، معادلات را به سود خود تغییر داده است. نتانیاهو شاید در گفتوگو با ترامپ از اجماع سخن بگوید، اما این اجماع در برابر ایران قدرتمند، تنها یک توهم است. تهران با تکیه بر توان موشکی خود، نشان داده که خواب نتانیاهو برای تسلیم کردن ایران، هرگز تعبیر نخواهد شد. در این میان، آمریکا که خود را حامی این رویاها نشان میدهد، با ناتوانی در مهار ایران، تنها تماشاچی این اقتدار شده است.
انتخاب استیو ویتکاف، تاجر املاک نیویورکی بدون هیچ تجربهای در دیپلماسی هستهای، نشانهای آشکار از سردرگمی و ضعف استراتژیک آمریکا در برابر ایران است. واشنگتن که زمانی با تیمهای متخصص وارد مذاکرات میشد، حالا به مردی تکیه کرده که بیشتر با معاملات ملکی آشناست تا پیچیدگیهای غنیسازی اورانیوم. این انتخاب، در برابر تیمی از ایران که با دههها تجربه و تسلط فنی هدایت میشود، شکنندگی آمریکا را عیان میکند.
سیدعباس عراقچی وزیر امورخارجه کشورمان، با تأکید بر مذاکرات غیرمستقیم، هوشمندانه زمین بازی را تعریف کرده و ویتکاف را در موقعیتی قرار داده که نه ابزار فنی دارد و نه درک سیاسی لازم برای مقابله. این نابرابری، دست ایران را باز گذاشته تا نهتنها خواستههای آمریکا را خنثی کند، بلکه با اقتدار، مذاکرات را به سمتی ببرد که واشنگتن مجبور به عقبنشینی شود.
مذاکرات عمان، با میانجیگری بدر البوسعیدی، میدان قدرتنمایی ایران در برابر تزلزل آمریکا است. تهران با شرطگذاری هوشمندانه آمریکا را در تنگنا قرار داده و ابتکار عمل را به دست گرفته است. این شروط، نه از سر ضعف، بلکه از موضع اقتدار مطرح شدهاند؛ ایران که تجربه تلخ خروج آمریکا از برجام را پشت سر گذاشته، دیگر به وعدههای توخالی اعتماد نمیکند. در مقابل، اصرار آمریکا بر مذاکرات مستقیم و گنجاندن موضوع موشکها و نفوذ منطقهای، تلاشی ناکام برای جبران ضعف است.
ویتکاف در این میدان، نهتنها حریف عراقچی نیست، بلکه با هر گام، ناتوانی آمریکا را بیشتر نمایان میکند. ایران با تکیه بر تجربه و توان خود، مذاکرات را به سمتی هدایت میکند که واشنگتن یا باید امتیاز دهد یا دست خالی بازگردد.
مذاکرات عمان، نه یک گفتوگوی برابر، بلکه صحنهای است که ایران با اقتدار فنی، سیاسی و منطقهای، آمریکا را به گوشه رینگ رانده است. نتانیاهو در حالی از خلع سلاح ایران سخن میگوید که تهران با پیشرفتهای هستهای، این رویاها را به باد داده است.
ویتکاف، به عنوان نماد ضعف آمریکا، در برابر تجربه و هوشمندی ایران حرفی برای گفتن ندارد و مذاکرات را به زمینی کشانده که تهران در آن حاکم است. ایران با شرطگذاریهای قاطع و تکیه بر توان خود، نهتنها تهدیدات را بیاثر کرده، بلکه آمریکا را در موقعیتی قرار داده که چارهای جز انعطاف یا شکست ندارد. این مذاکرات، پیروزی ایران قدرتمند را به نمایش میگذارد و نشان میدهد که واشنگتن، در برابر اراده آهنین تهران، راهی جز عقبنشینی پیش رو ندارد.
یعنی دبه کردن آمریکا در مذاکرات را سخت تر میکنه چون مستندات مذاکرات برای هر دو کشور و حتی طرف میانجی موجود است.
ضمنا اگر در کشور ثالث انجام نمیشد این پيام هاي مکتوب باید با نامه محرمانه ارسال میشد و زمانبری مذاکرات بسیار طولانی میگردید.
ضمنا مذاکره کنندگان دو طرف دائما باید با کشورهای مطبوعشان در تماس باشند و گزارش کار بدهند و نظرات آنها را جویا شوند و اینکار با متن مکتوب بهتر انجام میشود.
همش شعار همش خالی بندی
دیگه ماهیت شما واسه ما مشخصه
قدرت و پول حرف اول رو مي زنه
نه تجربه و نه تخصص
نویسنده این مطلب چه شخصی هست؟
ایا در ایران زندگی میکنن؟؟؟؟
اگه اره پس وای به حالمون اینبار
دوبار از یک سوراخ گزیده شدن....
ما فقط در مقاله و داستان نویسی خوبیم