خبرنگار
حوزه تجسمی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ از وقتی که یاد میآید تابستان هر سال برایم پر از خاطرههای رنگارنگ بود و کلاسهای تابستانی مثل بقیه دوستانم شوق اتمام امتحانات و آغاز یک تعطیلات سه ماهه از قدیم و تا همین حالا هیچ وقت جذابیتش را برای دانشآموزان از دست نداده و نمیدهد.
از کلاسهای تابستانی میگفتم از خاطرات آن روزها یادم هست مثلا کلاس پنجم که تمام شد برای پر کردن اوقات فراغت اسمم را در یک کلاس نقاشی نوشتم و یک روز در این میان سه ساعتی مداد طراحی به دست داشتم و یک عالمه مواد رنگی.
تابستان سال بعد اما به خاطر دختر خالهام که عاشق موسیقی بود رفتیم دف یاد گرفتیم که متاسفانه با آغاز سال تحصیلی و سنگین شدن درسها، آن را هم رها کردم.
سال بعدی گریزی زدم به دنیای خوشنویسی و کمی با این هنر هم آشنا شدم دوباره در ایام مدرسه کاملا گذاشتمش کنار و در تابستان بعدی برای پیگیری آن مجبور بودم از اول شروع کنم چرا که همه اصول را یادم رفته بود.
خلاصه تابستانها یکی پس از دیگری سپری شد و من تقریبا هر سال یک کلاس هنری جدید را تجربه کردم ولی مدام از این شاخه به آن شاخه و حاصل اینکه حالا در هیچ کدام مهارت ندارم. قصه این روزها خیلی آشنا است.
کلاسهای تابستانی که هر سال پر میشود از بچههایی که فقط برای فرار از بیکاری به آن روی میآورند و بعد دوباره با آغاز سال تحصیلی به راحتی رهایش میکنند. دور و برمان را که نگاه میکنیم میبینیم خیلی کم میشود بچههایی را دید که چند سال پی یک رشته هنری را گرفته باشند و حالا به جایگاهی مطلوب رسیده باشند. متاسفانه بیشتر بایدهای خانوادهها محدود میشود به کلاس زبان که البته به جاست و نباید از آن غافل شد اما هنر را هم اگر به درستی و در یک مسیر روشن و مشخص سپری شود میتواند فرصتی طلایی برای رشد کردن در عرصه هنر را فراهم آورد خیلی سخت نیست با برنامهریزی دقیق میتوان موفقتر بود، امتحانش کنیم.
یادداشت از : عاطفه گودرزی
انتهای پیام/