به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از القدس العربي، این پیروزی برای ایران، برابر بود با تحریک متحدان آمریکا در منطقه عربی از جمله عربستان و همسایگان عربي اش و همچنین اسرائیل که همچنان اصرار به حمله نظامی علیه ایران دارد و غرب را به آن تشویق می کند.
دقیقا آشکار شد که چه کسانی از این گفتگوها استقبال نکردند. نخست وزير رژيم صهيونيستي بارها هشدار داد که نباید با ایران گفتگو کرد و این گفتگو ها بی نتیجه است. عربستان سعودي هم از سوی دیگر مرتب در روزنامه هایش می نویسد هر نوع مذاکره با ایران باید منافع منطقه عربی از جمله عربستان را تضمین کند.
عربستانی که نقش خود را در منطقه از دست داده است و در نظرسنجی ای که از افکار عربی در کشورهای معینی انجام شد نقش افريني سعودیها را در فاصله 2007 تا 2013 روبه کاهش می دانند و اعلام مي کند که طرفداران عربستان در ترکیه و مصر و تونس و لبنان کاهش یافته و تنها اندک طرفداراني در میان برخی از اردنی ها و مالزی و اندونزی وجود دارد.
در این نظر سنجی سطح رضايت از عربستان در زمینه رعايت آزادی و حقوق بشر به طرز چشمگیری در سطح منطقه ای و جهانی کاهش یافته است. از اینجا روشن می شود که عربستان تا چه مقدار توانسته بین داخل و خارج خود ارتباط برقرار کند.
اما در عرصه دیپلماسی هم عربستان با نزدیکی ایران و آمریکا به يکديگر، عملا منزوی شده و علی رغم وزنه اقتصادی و اهمیت استراتژیک و نفتی ای که دارد نتوانسته خود را موفق نشان دهد و با وجود تلاش هایی که برای عزلت ایران انجام داد برعکس، خودش گوشه نشین شد و اسرائیل هم در عزلت به سر می برد و تنها تماشاگرانی هستند که با هیاهوی خود می خواهند ببینند نتیجه مذاکرات چه خواهد شد و بدون اینکه قدرتی در تعیین روند گفتگو ها داشته باشند و وارد جزئیات شوند، نظاره گر بازی هستند.
القدس العربي ادامه داد: دوری آمریکا و عربستان در قضیه مصر به نفع ایران تمام شد . آمریکا هر چند مواضع متعددی در مصر اتخاذ کرده اما عربستان و اسرائیل که موضع واحدی در قبال مصر دارند و از سوی دیگر هر دو سعی می کنند ایران را به دور از جامعه بین المللی نگه دارند ، این به نوبه خود به معنای اختلاف سعودی با سیاست های اخیر آمریکا در قبال ایران و مصر است. هر چقدر نزدیکی سیاسی بین عربستان و اسرائیل بیشتر شود، به ناچار به ضرر سعودی و مصلحت تل آويو خواهد بود. عربستان از اتخاذ سیاست متناسب با سیاست اسرائیل ضرر می کند و اسرائیل هم از اینکه با یکی از مهمترین کشورهای عربی به لحاظ اقتصادی و سیاسی همدست شده، سود می برد. به ویژه اینکه اسرائیل به دنبال آن است که نه تنها با عربستان هماهنگ شود بلکه می خواهد با کشورهای حوزه خلیج فارس نیز فراتر از روابط سیاسی، در زمینه های اقتصادی و نظامی و فنی همکاری داشته باشد. عربستان اگر چه می خواهد نقش خود را در منطقه داشته باشد اما لازم است برای تحقق چنین چیزی منافع خود را از منافع اسرائیل جدا کند زیرا این نتایج منفی ای برای عربستان در آینده دور یا نزدیک خواهد داشت.
عربستان هم اینک از گفتگوهای ایران و امریکا دچار عزلت شده است و همدستی اش با اسرائیل آینده خطرناکی را برایش در انتظار دارد که نمی تواند به راحتی از این خطر عبور کند و باعث مشکلاتی در سطح بین المللی و داخلی می شود و باید به هوش باشد که با توجه به شرایط منطقه داخل خود را که آماده انفجار است، در نتیجه سیاست های اشتباهش منفجر نکند.
عربستان برای اینکه از این تنگنا درآید نباید سیاست طائفه ای محدود یا مثلا دشمنی با ایران را ادامه دهد بلکه باید با زبان منطق به جهان ثابت کند که در سیاست باید منافع مشترک را دید و نه منافع گروهی و دشمنی با دیگران. عربستان باید سیاست بین الملی خود را نیز بهبود بخشد.