به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری امریکا، اقدامات باراک اوباما نیز بیشتر رنگ و بوی انتخاباتی به خود گرفته است. او با فاصله کوتاهی از سفر میت رامنی، رقیب جمهوری خواهش به سرزمین های اشغالی، لئون پانه تا، وزیر دفاع خود را به تل آویو فرستاد تا تلاش های رامنی را در میان مقامات صهیونیست خنثی کند. دیپلماسی ایرانی ابعاد سفر میت رامنی و لئون پانه تا را در گفت و گو با دکتر محمدعلی بصیری بررسی کرده است

میت رامنی، نامزد حزب جمهوری خواه طی روزهای گذشته به سرزمین های اشغالی سفر کرده است. این سفر را چگونه ارزیابی می کنید؟

در انتخابات امریکا، لابی یهود و رژیم صهیونیستی نقش مهمی در حمایت از کاندیداها دارد. سفر آقای میت رامنی، قول و قرارها و وعده هایی را به همراه دارد تا حمایت سیاسی و مالی آن ها را برای انتخابات جلب کند. لابی یهودی آن قدر در انتخابات امریکا تاثیرگذار است که می بینیم که چند روز بعد آقای باراک اوباما وزیر دفاع خود یعنی لئون پانه تا را به سرزمین های اشغالی می فرستد. او هنوز در منطقه است و از تل آویو هم دیدار خواهد کرد. در امریکا این باور وجود دارد که اگر لابی یهود حمایت و اعتماد لازم را به کاندیدایی نداشته باشد، شانس برنده شدن آن کاندیدا در انتخابات بسیار کم خواهد شد. بعضی از یهودی ها اسرائیل را سرزمین موعود خود می دانند و لابی آن ها در داخل امریکا هم از نظر سلطه بر رسانه و هم از نظر سلطه بر بانک ها و مراکز مالی و هم بر صنایع بسیار قدرتمند است. این لابی در کنگره نیز نقش مهمی دارد. به همین دلیل چنین سفرهایی بیشتر برای جذب حمایت و استفاده از لابی یهود برای تاثیر بر افکار عمومی امریکا برای کسب آرای بیشتر است

تا چه اندازه فکر می کنید میت رامنی در جذب آرای صهیونیست ها موفق باشد؟

در دهه اخیر کاندیداهای احزاب غربی رقابت بسیار تنگاتنگی برای رسیدن به مقام های اجرایی داشته اند و با اختلاف یکی دو درصدی مقام اجرایی کشور برگزیده می شود. دلیل این امر نزدیک بودن شعارها و برنامه ها است. در وضعیت فعلی احتمال انتخاب مجدد اوباما وجود دارد. البته ممکن است مانند موارد مشابهی که در گذشته بوده است، اگر رقیب نقطه ضعفی از او پیدا کند و روی آن مانور دهد و خود را مطرح کند، بتواند بر او پیروز شود

یکی از مسائل مطرح شده در سفر میت رامنی، ایران بوده است. به نظر شما در مقایسه با باراک اوباما همراهی او با صهیونیست ها علیه ایران چقدر خواهد بود؟

میت رامنی از حزب جمهوری خواه کاندید ریاست جمهوری امریکا است. حزب جمهوری خواه در حل بحران ها و مسائل عمدتا راه حل نظامی را مد نظر قرار می دهد. چون در واقع کمپانی های تولید سلاح و نفت حامیان عمده این حزب هستند. در جنگ هم سلاح به فروش می رسد و هم قیمت نفت قابل کنترل است. در حالی که حزب دموکرات در حوزه های دیگری نفوذ دارد. بنابراین اگر نامزد حزب جمهوری خواه در امریکا روی کار آید احتمال برخورد نظامی آن ها با مسئله هسته ای ایران تشدید می شود. کما این که میت رامنی در سخنان خود به این نکته نیز اشاره کرده است. بنابراین به نظر می رسد اولویت امریکا در حل مسئله هسته ای ایران در صورت به پیروزی رسیدن میت رامنی بیشتر سخت افزاری خواهد بود.

در حالی که آقای باراک اوباما هم چنان تاکید دارد که گزینه نظامی آخرین اولویت او در حل مسئله هسته ای ایران است. اولویت اول او دیپلماسی و در مرحله بعد استمرار تحریم ها است. به این امید که تحریم ها تاثیر داشته باشد و موضع ایران را در مسئله هسته ای تغییر دهد. حال باید دید که افکار عمومی امریکا و صهیونیست ها کدام یک از این دو ایده را ترجیح می دهد و برمی گزیند

لئون پانه تا، وزیر دفاع کابینه باراک اوباما نیز طی روزهای اخیر به سرزمین های اشغالی سفر کرده است. این سفر چه اهمیتی دارد؟

همان طور که اشاره شد، لابی یهودیان در امریکا لابی اول است. اگر این ها از هر یک از کاندیداهای ریاست جمهوری آینده اطمینان پیدا کنند که مسئله امنیت اسرائیل را تضمین می کند، اقدامات لازم برای روی کار آمدن او را فراهم می کنند. اسرائیل امنیت خود را از طرف ایران مورد خطر می داند. اگر هزینه های تامین این امنیت توسط هر کاندیدی تضمین شود، حمایت به سمت او می رود. با توجه به بحران اقتصادی غرب و با توجه به ورشکستگی و کسر بودجه عمده اعضای ناتو و نیز خود دولت اشغالگر قدس در داخل با آن مواجه است، احتمال این که از جریان نظامی گری و پذیرفتن یک هزینه مجدد در یک درگیری نظامی حمایت کنند، کمتر است. مگر این که مجبور باشند. با این اوصاف به نظر می رسد احتمال دارد باراک اوباما و تیم فکری  او چهار سال آینده را نیز در کاخ سفید بمانند. چون شرایط بین  المللی و منطقه و معذوراتی که امریکا و اسرائیلی ها در حوزه اقتصادی و نظامی دارند، امکان اجرای یک ایده نظامی را به آن ها نمی دهد.

در جمع بندی نکته ای لازم می دانید اضافه بفرمایید؟

تحولاتی که در منطقه شاهد آن هستیم، عمدتا تحولاتی بوده است که در راستای منافع امریکا و اسرائیل نبوده است. اما آن ها با شگردهایی که برای مدیریت مسائل و در نهایت تامین امنیت اسرائیل به کار برده اند، تلاش می کنند خسارت های وارده از ناحیه دولت های ساقط شده متحد را در عرصه سوریه و جبهه مقاومت جبران کنند. این بازیگری ها را هم با دولت های مرتجع و وابسته که از پول و سلاح و نیروهای انسانی آن ها استفاده می کنند انجام می دهند. نهایت هدف این اقدامات این است که امنیت اسرائیل حفظ شود بدون این که اسرائیل هزینه مالی و نظامی و انسانی انجام دهد. این واقعیت تلخی است که امروزه در منطقه شاهد آن هستیم