مدرس مانعی برای تصویب اعتبارنامه نمایندگانی که می‌خواستند طرح جمهوری‌خواهی رضاخان را تصویب کنند، بود.

باشگاه خبرنگاران جوان - حسین اصغری در کانال تلگرامی خود با عنوان کافه مورخ در پستی با اشاره به سالروز سیلی مشهور تاریخی توسط یکی از نمایندگان مجلس به صورت شهید مدرس نوشت:

امروز، سالروز همان سیلی مشهور در تاریخ است.

سیلی که بهرامی( نماینده مجلس) طوری به صورت شهید مدرس(نماینده مردم تهران) زد که عمامه از سرش افتاد.

چون مدرس مانع بزرگی برای تصویب اعتبارنامه نمایندگان طرفدار رضاخان در مجلس دوره چهارم بود؛ نمایندگانی که قراربود طرح جمهوری‌خواهی رضاخان را هرچه زودتر تصویب کنند ولی مدرس که این طرح را طرحی انگلیسی می‌دانست با آن مخالفت بود.

این سیلی در ۲۷ اسفند ۱۳۰۲ به گوش مدرس نواخته شد و با واکنش شدید مردم تهران و شهرهای بزرگ مواجه شد و فردای آن روز، هزاران نفر در مسجد شاه و اطرافش به حمایت از مدرس تجمع کردند.

عده‌ای از طرفداران رضاخان هم با این حرکت، مخالف او شدند و رضاخان مجبور به عقب‌نشینی شد و غائله جمهوری‌خواهی قلابی رضاخان هم در ۱۲ فروردین ۱۳۰۳ با اعلام تسلیم رضاخان، به پایان رسید.

شعر مشهوری که به چندنفر از جمله میرزاده عشقی و ملک‌الشعرای بهار منتسب است هم در همین رابطه‌ است:

از آن سیلی ولایت پر صدا شد
دکاکین بسته و غوغا به‌پا شد
به روز شنبه مجلس کربلا شد
به دولت روی اهل شهر وا شد

در ادامه این ماجرا، رضاخان در ۱۲ فروردین بیانیه‌ای داد و اعلام کرد از جمهوری‌خواهی منصرف شده است؛ اما چند روز بعد در ۱۸ فروردین به‌ نشانه قهر و اعتراض از تهران خارج شد و به رودهن رفت.

از اینجا به بعد بود که رودهن شهرت پیدا کرد و اسمش فراگیر شد.

فردای قهر رضاخان، روزنامه «شفق سرخ» به مدیریت علی دشتی(طرفدار جمهوری‌خواهی رضاخان) تیتر زد: «پدر وطن رفت»(!) و نوشت: «سردار سپه رفت و تهران پر از جنایت را به حال خود گذاشت.»

طیف مقابل دشتی هم بیکار ننشست و سندی را در روزنامه «سیاست» منتشر کرد که نشان می‌داد دشتی، مواجب‌بگیر انگلیس‌ها است.

بعد از آن هیاتی از مجلس به سراغ رضاخان رفتند تا از او دلجویی کنند و با خواهش و تمنا برگردانند؛ یکی از افراد این هیات، «دکتر محمد مصدق» بود.

بعد از اعلام پایان جمهوری‌خواهی توسط رضاخان، احمدشاه از اروپا نامه‌ای به مجلس نوشت و تاکید کرد که رضاخان مورد اعتماد نیست و نخست‌وزیر دیگری انتخاب کنید تا فرمان نخست‌وزیری را به اسم او صادر کند.

رضاخان هم دوباره به قهر به رودهن رفت. گروهی از هوادارانش در تهران به خیابان‌ها ریختند و مطبوعات را از آه و ناله و فغان‌ پر کردند. بعضی از فرماندهان نظامی ایالات ایران هم که گماشته رضاخان بودند تهدید کردند که اگه ظرف ۴۸ ساعت آینده، رضاخان مجددا رئیس‌الوزرا نشود، با لشکری تهران را می‌گیرند(مانند اولتیماتوم امیراحمدی فرمانده لشکر غرب که گفته بود از لرستان بیرون می‌آییم).

در نتیجه مجلس با اکثریت آرا بار دیگر رضاخان را انتخاب کرد و نمایندگانی برای راضی کردن رضاخان نزد او در رودهن رفتند.

برچسب ها: شهید مدرس ، مجلس ، رضاخان
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.