معاون دسته بود، میانسال و متواضع... و اهل مشهد، از «سیر» بدش میآمد، وقتی اسم «سیر» را میآوردیم به مزاح میگفت: پدر صلواتی، الهی دستت بشکند گردن صدام را! و از این قبیل حرفها که به کسی برنخورد.
آنچه پیش رو دارید، تصویری است از آخرین برگِ سررسید شخصی «شهید آوینی» که توسط ایشان قلمی شده است. تاریخ این برگ، 18 فروردین 1372 است، یعنی دو روز پیش از شهادت آن عزیز.
شهید بهروز صبوری همچون دیگر رزمندگان اسلام در اوقاتی که به عنوان بسیجی در جبهههای رزم حضور یافته بود برای خانواده خود نامه نوشته و اوضاع خود را شرح میداد. او نامهای در پادگان شش دار ایلام و قبل از اعزام به سومار نوشته است.
نماینده تهران در شورای عالی استانها گفت: تا کنون بخش از دست نوشته های شهید چمران در قالب کتاب های مختلف به مرحله چاپ رسیده است و راه انتقال این گفته ها را به نسل جوان هموار کرده ایم.
رئیس شورای اسلامی شهر تهران در آستانه سالگرد شهادت دکتر چمران گفت: او به آرزوی خود که شهادت بود رسید، همه چیز خود را داد و فدا کرد و هیچ چیز از خود باقی نگذاشت جز یک تفنگ و یک لباس خونین و یک اتاق و چند هزار جلد کتاب.
تعدادي از دست نوشته ها،کارت پستال ها و طراحي هاي کمياب چندين نويسنده سرشناس قرن بيستم نظير ويليام فاکنر،ساموئل بکت و جوزف کنراد هفته آينده در نيويورک و ماه آينده ميلادي در لندن به حراج گذاشته مي شود.
شهید صادق مزدستان مینویسد: هرگاه دلم هوای بهشت میکرد از فراز خاکریز افق را مینگریستم. بارالها اگر لایق بهشت هستم بجای بهشت کربلا را نصیبم کن تا تربت پاک حسین(ع) را در آغوش گیرم.
این کوچه ای در گزارش ذکر شده یکی از صدها کوچه کشور عزیزمان ایران است که اهالی اش از بار اعتیاد و مواد کمر خم کرده و نیاز به مساعدت دارند تا نه تنها کوچه بلکه مردم منطقه و شهر دیگر ...