علی انصاریان بازیکن اسبق تیم های پرسپولیس و استقلال که این روزها در زمین سبز فوتبال حضور ندارد و دلش برای آن روزها که خودش توپ می زد تنگ شده و دوست دارد تا بار دیگر در مستطیل سبز بدود.
"من به اين اعداد (پنهان کردن سن و سال) اهميتي نميدهم و خود بازي و عشق به آن كار برايم مهم است، خيلي از خانمها در حالت عادي هم سن خودشان را پنهان ميكنند ولي من خيلي به اين مسئله توجهي ندارم."
مهران رجبی یکی از آن دست آدم هایی است که ابایی از گفتن واقعیت ندارد. حتی در یک اعتراف تکان دهنده! مدعی میشود دروغ زیاد گفته، آنقدر زیاد که بزرگترینش یادش نمیآید! مهران رجبی از فضایل اخلاقیاش هم میگوید و مطمئن است که آدم حسودی نیست و البته حسادت را مختص خانم های محترم میداند!
من دو سال كار نكردم و بسيار ناراحت بودم كه كارمان به جايي رسيده كه مردم آثار مزخرف فارسي وان را به سريالهاي داخلي ترجيح ميدهند، من به عنوان بازيگر با شنيدن اين مسائل انگيزهام را از دست ميدهم .
خیلیها به من گفتهاند و میگویند كه ما هر وقت شما را دیدهایم همیشه همین طور بودهاید، اما واقعیت این است كه من خیلی عوض شدهام و تغییرات ظاهری و پیر شدن در من آرام اتفاق میافتد، اما چون مردم دائم من را از تلویزیون میبینند، این تغییرات خیلی برایشان مشخص و واضح نیست.
به ما گريگوريها كه در سينماي مستقل كار ميكنيم كسي جايزه نميدهد! ما در سينماي مستقل با 300 يا 400 ميليون فيلم ميسازيم. مجموعه فيلمهاي ما در طول عمر بازيگريمان 5 ميليارد ميشود كه احتمالاً در آن زمان جايزه يك عمر فعاليت هنري را به ما ميدهند!
من با ساختن اين فيلم به هيچ وجه اعلام نكردم كه ديگر قرار نيست با بازيگران حرفهاي كار كنم. فيلم مرهم و كلاس هنرپيشگي اين ويژگي را داشت. شايد در فيلمنامه بعدي دوباره برگردم و با آنها كه اتفاقاً از همكاري با آنها رضايت دارم اين همكاري را ادامه دهم.
مسؤولان در بخشهاي مختلف صراحتاً نسبت به عملكرد آمريكا اعلام موضع ميكنند، چرا در جشنواره نبايد با صراحت اين موضع را به نمايش درآورد! اگر فيلم ضعف داشت ميشد اين قضاوت را پذيرفت، ولي وقتي اين فيلم در بخش مسابقه قرار گرفته حتماً ميشد در بخش بينالملل هم قرار گيرد.
شهرام قائدی در استان فارس متولد شده و از سال 70 به تهران آمده است. او اصول بازیگری را زیر نظر امین تارخ آموخته است و در حال حاضر در سریال «زمانه» در نقش منوچهر، داماد خانواده فروزانف را بازی میكند.کسی که به عقیده بسیاری خیلی خوب از پس ایفای این نقش برآمده است.
در سفر قبليام به بانك مركزي نامه نوشتم و درخواست كردم كه بتوانم دلار را با نرخ دولتي بگيرم. در سفر قبلي 45 هزار دلار هزينه كردم ولي يك دلار دولتي هم به من ندادند! من كسي هستم كه به خاطر عشق خودم كار ميكنم.
نكته همين جاست! من هميشه به شكل غير مستقيم با خودم فكر ميكنم كه اگر من اين فيلمنامه را مينوشتم چگونه ميشد!؟ اگر كارگردان از نوع كارگردانان سنتي كارگردان سالار باشد كه خودش را پروردگار و باهوشتر از همه قلمداد كند و نويسندهتر، كارگردانتر، بافهمتر، هنرمندتر و همه چيزتر.
دغدغه امروز بازيگر فيلمهاي «چارچنگولي»، «روز سوم»، «قاعده بازي»، «احضار شدگان» و... تكرار نكردن خودش و ايفاي يك نقش متفاوت (جدي و حتي منفي) است. او به دنبال اين است كه با ايفاي يك نقش جدي دوباره پس از سالها تغيير مسير دهد و از كليشه شدن فاصله بگيرد...
كاراكترهایی شبیه به رضا در اطراف ما متعدد هستند. افرادی كه با شكستهای عشقی، شغلی، سیاسی روبهرو میشوند و میروند و گوشهگیر میشوند. او هم از هر كس قهر میكند به خصوص اعتقادات فلسفی خود را نیز فراموش میكند.
آرامش عجیبی دارد. چه روی استیج، چه با صدایش و چه وقتی روبرویت نشسته و صحبت می کند. مدتی بود می خواستیم حرف بزنیم تا آلبوم تازه اش را بررسی کنیم ولی گذاشتیم مدتی بگذرد تا آلبوم و نظرات پیرامونش ته نشین شود.
فتاح نقش منفي اين سريال است، ولي من او را منفي نميبينم، چون قرار است آن را بازي كنم. اگر از خودم بدم بيايد كه نميتوانم آن شخصيت را ارائه بدهم! فتاح بنابراين براي من بد نيست، چون دوستش دارم. به نظر من فتاح براي همه كارهايي كه انجام ميدهد توجيه دارد.
خيلي كم پيش ميآيد كه همزمان سه سريال با حضور مشترك يك بازيگر روي آنتن برود، «ميلياردر»، «مرد نقرهاي» و «دختران حوا» مجموعههايي است با بازي نيما شاهرخشاهي اين روزها روي آنتن است و او ناخواسته فرصت دارد توانايياش را در سه نقش مختلف به تصوير بكشد.
داريوش ارجمند، داريوش ارجمند است! ارجمند، خودش و حتي نقش هايش انگار جزئي از ايرانيت ما ايرانيها است، ارجمند هم شبيه پدرهاي سنتي خانوادههاي ايراني است، هم شبيه شمايل سرداران هخامنشي و هم گرهخورده با تاريخ صدراسلام با مالكاشتر و عبدالعظيم حسني.