گزارش فارن پالیسی تغییرات سیاست خارجی ایالات متحده از قدرت‌محوری ترامپ به ترکیب قدرت سخت و نرم در دوره بایدن را بررسی می‌کند.

باشگاه خبرنگاران جوان؛‌ حسین مهدی‌تبار - به گزارش فارن پالیسی در کلاس‌های ابتدایی روابط بین‌الملل در دانشگاه‌های ایالات متحده، احتمالاً با سخنرانی ابتدایی درباره "گفتگوی ملی" از تاریخ مشهور توسیدید در جنگ پلوپونزی روبرو خواهید شد. در این گفتگو، آتنی‌ها پیشنهاد ساده‌ای به مردم ملت بی‌طرف ملیوس می‌دهند: تسلیم شوید یا با نابودی روبرو خواهید شد. ملاس‌ها که ضعیف‌تر هستند، تلاش می‌کنند تا با استدلال‌هایی در مورد اتحادها، اخلاق و خدایان، ذهن آتنی‌ها را تغییر دهند، اما بی‌فایده است. در نهایت، ملاس‌ها تصمیم به مقاومت می‌گیرند و به سرنوشت خود می‌رسند. از اینجا، توسیدید به گفته مشهور خود می‌پردازد: "قدرت‌ها کاری را که می‌توانند انجام می‌دهند و ضعیف‌ها آنچه را که باید تحمل می‌کنند."

توسیدید بنیان‌گذار نظریه رئالیسم در روابط بین‌الملل است. رئالیسم بر این باور است که دولت‌ها تنها به خودخواهی خود انگیخته می‌شوند و قدرت بالاتر از هر چیز دیگری اهمیت دارد. در کلاس‌های دانشگاهی، گفتگوی ملی سوالی بنیادین درباره روابط بین‌الملل مطرح می‌کند: آیا توسیدید توصیف می‌کند که جهان در گذشته چگونه بود یا اینکه هنوز هم به همین شکل است؟

ایالات متحده و دشمنانش در حال آزمایش جدیدی درباره این سوال در دنیای واقعی هستند، که آیا سیاست خارجی مبتنی بر خودخواهی و اجرای آن عمدتاً از طریق سیاست‌های قدرت، مفید است یا حتی در دوران مدرن قابل اجراست؟

البته، سیاست‌های قدرت هرگز از بین نرفته‌اند. اما رقابت میان قدرت‌های بزرگ امروز تفاوت زیادی با قرن بیستم دارد. خطوط جنگ ایدئولوژیک میان کمونیسم، فاشیسم و دموکراسی لیبرال در طول جنگ جهانی دوم و جنگ سرد به پس‌زمینه رفته‌اند، حتی اگر خطوط جغرافیایی همچنان باقی بمانند. دنیای امروز به نظر می‌رسد که پساآیدئولوژیک است: چین که به ظاهر کمونیست است، ریشه‌های ایدئولوژیکی خود را رها کرده و به سیستمی ترکیبی از سرمایه‌داری و استبداد روی آورده است. وضعیت مشابهی برای روسیه پس از اتحاد جماهیر شوروی وجود دارد که پس از شکست در انتقال به دموکراسی، یک حکومت استبدادی با ظاهر انتخابات است.

اما اخیراً، سیاست خارجی مبتنی بر ایدئولوژی در ایالات متحده نیز در حال کاهش است. در تاریخ، واشنگتن همیشه رئالیسم را با ایدئالیسم ترکیب کرده است. فرانکلین دی. روزولت سیاست خارجی خود را بر اساس "جهانی که بر پایه چهار آزادی انسانی اساسی بنا شده باشد" قرار داده بود. رونالد ریگان مبارزه با اتحاد جماهیر شوروی را به عنوان نبرد آزادی و دموکراسی در برابر "امپراتوری شر" معرفی کرد. جورج بوش "دستور کار آزادی" را در هسته سیاست خارجی خود قرار داد.

اما ضروریات واقعی‌پالیسی غالباً با تبعیت از لفاظی‌های بلند پروازانه آمریکایی تداخل داشتند. روزولت با دیکتاتور شوروی، استالین، برای پیروزی در جنگ جهانی دوم همکاری کرد. ریگان از کشورهای استبدادی برای پیروزی در جنگ سرد حمایت کرد. دولت بوش با رهبران خودکامه در راستای "جنگ جهانی علیه تروریسم" قراردادهایی امضا کرد.

حتی حمایت ایالات متحده از اوکراین ترکیبی از ایدئالیسم و رئالیسم بود. دولت بایدن حمایت نظامی خود از اوکراین را پس از حمله تمام‌عیار روسیه به عنوان دفاع از "حمله‌های آشکار به آزادی و دموکراسی" توجیه کرد، اما این نیز سیاست قدرت کلاسیک بود. در حالی که برخی از دانشگاهیان رئالیست مسئولیت جنگ را به‌طور کامل بر دوش خیالات لیبرال غربی می‌انگارند، ایده اینکه دولت‌ها برای حفاظت از امنیت خود اقدام خواهند کرد (در این مورد، با دفاع از اوکراین در برابر تمایل روسیه به گسترش مرزهای خود در اروپا)، رئالیسم کلاسیک است.

روش‌های واشنگتن نیز متناقض بوده‌اند. ایالات متحده قطعاً آماده به کارگیری "چوب بزرگ" بوده است؛ این کشور تقریباً به طور مستمر در یک قرن گذشته در جنگ‌های مستقیم یا جنگ‌های نیابتی در پنج قاره درگیر بوده است. استفاده ایالات متحده از فشارهای غیرنظامی، به ویژه تحریم‌های اقتصادی، نیز به طرز چشمگیری افزایش یافته است و از آغاز قرن بیست و یکم بیش از نه برابر شده است.

با این حال، ایالات متحده این اقدامات تنبیهی را با "قدرت نرم" تعدیل کرده است؛ اصطلاحی که توسط استاد دانشگاه هاروارد، جوزف نای، برای توانایی اقناع و هم‌افزایی به جای اجبار استفاده شد. ایالات متحده به طور متوسط، کمی بیش از یک درصد از بودجه فدرال خود را به کمک‌های خارجی اختصاص داده است که این کشور را به بزرگترین کشور اهداکننده در جهان تبدیل کرده و مقدار زیادی قدرت نرم را برای آن به ارمغان آورده است.

برای مشروعیت بخشیدن به اقدامات خود و ترویج دیدگاه خود برای یک نظم بین‌المللی مبتنی بر قواعد و لیبرال، ایالات متحده اغلب از طریق نهادهای چندجانبه عمل کرده است. پس از جنگ جهانی دوم، این کشور پیشگام ایجاد ارکان نظم بین‌المللی فعلی شد، از جمله سازمان ملل، صندوق بین‌المللی پول، بانک جهانی، ناتو و سایر نهادها و ائتلاف‌ها. در حالی که ایالات متحده با دقت قدرت وتو را بر این سازمان‌ها حفظ کرده و در صورت احساس تهدید منافع ملی خود، آن‌ها را دور می‌زد (به‌ویژه در جنگ عراق)، همچنان زمان و تلاش قابل توجهی را برای تعدیل سیاست‌های قدرت با چندجانبه‌گرایی واقعی سرمایه‌گذاری کرده است.

اداره جدید ترامپ، در مقایسه، رویکردی کاملاً رئالیستی به سیاست خارجی را دنبال می‌کند. مشاوران سابق ترامپ، دانشمندان و روزنامه‌نگاران همگی این دولت را به همین شکل توصیف می‌کنند. نقش‌های کلیدی امنیت ملی توسط خود راستی‌شناسان توصیف شده پر شده‌اند. برخی که قبلاً از سیاست خارجی مبتنی بر ارزش‌ها حمایت می‌کردند، از جمله وزیر امور خارجه ایالات متحده، مارکو روبیو، اکنون موضع خود را تغییر داده‌اند.

همچنین دولت ترامپ، "آمریکا اول" را به‌طور عمده بر خودخواهی متمرکز کرده است. این دولت درجات مختلفی از شک و تردید را در مورد بیشتر نهادهای چندجانبه ابراز کرده است - از سازمان ملل تا ناتو. بسیاری از تحرکات اصلی سیاست خارجی—از خاورمیانه تا اروپا و مذاکرات مربوط به درگیری‌ها تا اقتصاد جهانی—حتی پوشش نازک چندجانبه‌گرایی را نیز کنار گذاشته‌اند.

دولت ترامپ ایدئالیسم را با نوعی از تراکنش‌گرایی رئالیستی جایگزین کرده است، جایی که هر اقدام باید به آنچه که خود به عنوان منافع ملی ایالات متحده می‌بیند بازگردد. ایالات متحده از اوکراین حمایت خواهد کرد، اما تنها اگر به توافقاتی با روسیه دست یابد و قراردادی درباره مواد معدنی امضا کند. ایالات متحده می‌گوید که تضمین‌های معاهده ناتو را حفظ خواهد کرد، اما فقط اگر اروپا بیشتر در دفاع هزینه کند. ایالات متحده تعرفه‌ها را بر مکزیک و کانادا برداشت، اما تنها پس از آنکه این کشورها وعده دادند که قاچاق فنتانیل و مهاجرت غیرقانونی را متوقف کنند.

علاوه بر این، این دولت بیشتر از چوب به جای هویج استفاده کرده است. این دولت آژانس توسعه بین‌المللی ایالات متحده را برچید و ۸۳ درصد از بودجه کمک‌های خارجی را کاهش داد و دستور داد تا آژانس جهانی رسانه‌های ایالات متحده (سازمان مادر صدای آمریکا و دیگران) بسته شود. به جای آن، بیشتر به تعرفه‌ها متکی بوده است—هم علیه متحدان و هم دشمنان—و حداقل در مورد گروه‌های تروریستی مانند حماس و حوثی‌ها، تهدیدها یا حتی استفاده واقعی از نیرو.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۲:۳۰ ۲۶ فروردين ۱۴۰۴
غرب وحشی
آخرین اخبار