
باشگاه خبرنگاران جوان؛ حسین مهدیتبار - واشنگتن فری بیکن گزارش کرده است که با اعلام تعرفههای گسترده در روز چهارشنبه، دونالد ترامپ یکی از اهداف اصلی خود را برای این دوره محقق کرد: افزایش مالیات بر واردات. او در سخنرانی خود در باغ رز کاخ سفید گفت که برای دههها، کشور ما غارت شده، مورد هجوم و تجاوز قرار گرفته و چپاول شده است؛ چه از سوی دوستان و چه دشمنان، چه از کشورهای دور و چه نزدیک و اکنون قصد دارد شرایط را تغییر دهد. این اقدام بخشی از برنامه او برای بازتعریف رابطه آمریکا با دولت آن است.
تا کنون، جنجال بر سر این تعرفهها طبق الگوهای قابل پیشبینی شکل گرفته است. بسیاری از منتقدان با اشاره به این که در نهایت، تعرفهها بیش از آنکه باعث ایجاد شغل شوند، استانداردهای زندگی را کاهش میدهند، این سیاست را مورد حمله قرار دادهاند. برخی دیگر از کار غیرمنسجم پشت این تعرفههای جدید وحشتزده شدهاند. حتی مایکل پتیس، نویسنده کتاب جنگهای تجاری، جنگهای طبقاتی که بهعنوان یکی از متون راهنمای جریان راست جدید در اقتصاد شناخته میشود، معتقد است که این تعرفهها احتمالاً چندان مفید نخواهند بود.
به گزارش واشنگتن فری بیکن، حامیان ترامپ عمدتاً با این استدلال از او دفاع میکنند که تجارت با چین یک کشور کمونیستی متخاصم را که اکنون یک ابرقدرت است، ثروتمند کرده است. اما در مورد تجارت با متحدان آمریکا – که بخش عمدهای از واردات این کشور را تشکیل میدهد – کمتر سخن میگویند.
با این حال، این بحث نکته اصلی را نادیده میگیرد. هدف اصلی تعرفههای ترامپ، تغییر ساختار رابطه آمریکا با دولت اداری آن است. ترامپ دولت را نه تنها ناکارآمد و حجیم، بلکه مانعی عمده بر سر راه رشد آمریکا میبیند. او معتقد است که نه فقط مقررات، بلکه پیچیدگی بیش از حد نظام مالیاتی موجب بروز رفتارهای معیوب در اقتصاد شده است.
به گزارش واشنگتن فری بیکن، راهحل ترامپ برای این مشکلات شامل سه مرحله است. مرحله اول، آزادسازی ظرفیت افرادی مانند ایلان ماسک و تیم او در پروژه DOGE است. ماسک اخیراً به برت بایر از شبکه فاکس نیوز گفته است که قصد دارد یک تریلیون دلار از بودجه فدرال – که در حال حاضر نزدیک به هفت تریلیون دلار است – کاهش دهد، بدون اینکه به خدمات حیاتی دولتی آسیبی برسد. مرحله دوم، ایجاد درآمد جدید از طریق تعرفهها است. بر اساس برآوردهای پیتر ناوارو، مشاور تجاری ترامپ، مالیات بر واردات میتواند سالانه حدود ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد برای دولت ایجاد کند.
اگر همه چیز طبق برنامه پیش برود، در مجموع ۱.۷ تریلیون دلار از محل کاهش هزینهها و منابع جدید تأمین خواهد شد که میتواند برای اجرای سایر برنامههای دولت، از جمله حذف مالیات بر درآمد افراد با درآمد کمتر از ۱۵۰ هزار دلار، استفاده شود. در پایان این روند، باید شاهد کاهش هزینههای فدرال، کاهش تعداد بوروکراتها، حذف ناکارآمدیهای مالیاتی و افزایش انگیزه شرکتها برای انتقال تولیدات خود به داخل خاک آمریکا باشیم.
اما این برنامه میتواند با چالشهای بزرگی مواجه شود. کاهش یک تریلیون دلار بدون آسیب رساندن به خدمات ضروری، یک مأموریت دشوار است و ممکن است DOGE در انجام آن موفق نشود. اگر اصلاحات این برنامه در اداره تأمین اجتماعی باعث شود که سالمندان نتوانند مستمری خود را دریافت کنند، ممکن است انتخابات میاندورهای برای جمهوریخواهان یک فاجعه باشد.
تعرفهها نیز ممکن است شکست بخورند. نظرسنجی فاکس نیوز نشان میدهد که اکثریت آمریکاییها معتقدند که تعرفهها به اقتصاد آسیب میزنند، بنابراین ترامپ از همین حالا در موقعیتی دشوار قرار دارد. بانک جی.پی. مورگان پیشبینی کرده است که در صورتی که الگوهای خرید تغییر نکنند و مردم همچنان کالاهای وارداتی را با قیمتهای بالاتر بخرند، درآمد حاصل از تعرفهها کمتر از ۴۰۰ میلیارد دلار خواهد بود و ممکن است اقتصاد آمریکا را به مرز رکود بکشاند. اگر این اتفاق بیفتد یا اگر تولیدکنندگان به دلیل ترس از جنگ تجاری از سرمایهگذاری در کارخانههای جدید خودداری کنند، ممکن است اکثریت رأیدهندگان به سمت دموکراتها متمایل شوند.
روز آزادی همچنین یکی از ارکان سیاست خارجی آمریکا را زیر و رو میکند. آخرین باری که آمریکاییها مالیات بر واردات را تا این حد افزایش دادند، تعرفه اسموت-هاولی یک جنگ تجاری را آغاز کرد که رکود بزرگ را طولانیتر کرد. این تعرفهها همچنین باعث شد که دموکراسی متزلزل آلمان وایمار بیش از پیش سقوط کند و مسیر قدرتگیری آدولف هیتلر هموارتر شود.
پس از جنگ جهانی دوم، آمریکاییها راهبرد متفاوتی را در سیاست اقتصادی دنبال کردند. از طریق نهادهایی مانند توافق عمومی تعرفه و تجارت، واشنگتن به اروپا و ژاپن در بازسازی کمک کرد. منطق این سیاست این بود که کشورهای ثروتمند کمتر در معرض کمونیسم قرار میگیرند و کشورهایی که دارای اقتصاد سرمایهداری هستند، معمولاً روابط دوستانهتری با آمریکا دارند. این سیاست در دوران جنگ سرد کارآمد بود، هرچند تصمیمات پس از جنگ سرد – مانند پیوستن چین کمونیستی به سازمان تجارت جهانی – نتایج معکوسی داشت.
اما به گزارش واشنگتن فری بیکن، ترامپ حتی استراتژی دوران جنگ سرد را نیز یک فریب میداند. او بر این باور است که متحدان آمریکا بیش از حد به فناوری و حمایتهای امنیتی واشنگتن وابستهاند و نمیتوانند با تعرفههای متقابل تلافی کنند، یا این که او میتواند آمریکا را آنقدر قدرتمند کند که دیگر نیازی به این متحدان نداشته باشد.
اما اجرای این برنامه کار آسانی نخواهد بود. در حالی که بسیاری از شرکتهای ژاپنی و کرهای طی سالهای اخیر بیسروصدا از بازار چین خارج شدهاند، هفته گذشته مقامات تجاری ژاپن و کره جنوبی با همتایان چینی خود دیدار کردند. سایر شرکای تجاری آمریکا نیز در حال تهیه فهرست تعرفههای تلافیجویانه خود هستند.