مرحوم محمود مصدق به مانند پدربزرگش محمد مصدق تا پایان عمر برای کشورش زحمت کشید.

غلامحسین مصدق فرزند دکتر محمد مصدق سه فرزند به نام‌های محمود، حمید و معصومه داشت که با توجه به دوری خاندان مصدق از سیاست، اما محمود از همه افراد این خاندان بیشتر شناخته شده بود.

محمود در سال ۱۳۱۳ متولد شد و در پنج سالگی همراه با پدربزرگش که با رضاشاه پهلوی مبارزه می‌کرد به تبعید رفت و ماه‌ها در پیش او ماند و از همان کودکی انس زیادی با پدربزرگش گرفت به‌طوری که در مصاحبه‌ای گفت که من نوه سوگلی پدربزرگم بودم.

محمود مصدق در دوران کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در دانشگاه هاروارد مشغول به تحصیل بود و با هنری کیسینجر و زبیگنیف برژینسکی هم‌اتاق بود. 

درخواست پدر برای تحصیل در رشته پزشکی

غلامحسین مصدق از فرزندش محمود خواسته بود که در رشته پزشکی تحصیل کند، اما وی مشغول تحصیل در رشته حقوق شد که سه سال در حال ادامه تحصیل در رشته حقوق بود که پدر به واسطه دکتر محمد معین (استاد ادبیات و پدیداورنده لغت نامه معین) و مدرس ادبیات ایران در مدرسه تابستانی در دانشگاه هاروارد متوجه تغییر رشته فرزند خود می‌شود و همین می‌شود که با او تماس می‌گیرد و ضمن سرزنش او و یادآوری اینکه دوست ندارد او هم به سرنوشت محمد مصدق پس از کودتای ۲۸ مرداد و زندانی شدن او دچار شود، از او می‌خواهد که به اروپا برگردد و در طب ادامه تحصیل بدهد.

محمود مصدق نیز به پدر قول می‌دهد که پس از پایان تحصیل در رشته حقوق در رشته طب ادامه تحصیل بدهد و در آخر هم به عهد خود با پدر عمل می‌کند و با پیش‌زمینه تحصیلی که از مدارس تابستانی در رشته طب بدست آورده بود از سال دوم رشته طب به تحصیل ادامه می‌دهد و در نهایت با ادامه تحصیل در سوئد و فرانسه تخصص در رشته جراحی زنان را اخذ می‌کند و پس از ان به ایران بازمی‌گردد.

یکی از دلایلی که غلامحسین مصدق تاکید داشت فرزندش در رشته پزشکی تحصیل کند این بود که از خاندان مصدق دیگر کسی وارد سیاست نشود. غلامحسین مصدق خود نیز پزشک زنان و زایمان بود و در سال ۱۳۱۳ از بنیان‌گذاران رشته جراحی زنان در کشور بود.

خدمت بی‌چشمداشت در بیمارستان نجمیه

محمود مصدق به همراه پدرش سال‌ها متولی بیمارستان نجمیه بودند. بیمارستانی که توسط مادر پدربزرگش یعنی نجم‌السلطنه در سال ۱۳۰۷ ساخته شده بود. دکتر مصدق در ایام حصر هم نسبت به نحوه خدمت‌رسانی این بیمارستان حساس بود و دائم از اطرافیان به‌ویژه از محمود درباره بیمارستان نجمیه اطلاعات می‌گرفت.

دکتر محمود مصدق

محمود مصدق که خود متولی قلعه احمدآباد جایی که متعلق به پدربزرگش محمد مصدق بود و دوران حصر را در آنجا گذراند گفته است بعد از فوت غلامحسین مصدق، پدرش، او دو پنجم از قلعه تاریخی احمدآباد که به او به ارث رسیده بود را وقف خاص کرد و به‌عنوان واقف هیاتی ۶ نفره به عنوان متولی برای نگهداری از مقبره پدربزرگ و خانه تاریخی تشکیل داد که او در راس آنها و به‌عنوان رئیس قرار دارد. شنیده شد که میراث فرهنگی خانه تاریخی احمد‌آباد و بیمارستان نجمیه را به ثبت ملی رسانده است.

دکتر محمود مصدق سال‌ها دبیر انجمن نازایی ایران و عضو بین‌المللی انجمن نازایی بود. وی ۱۶ سال در بیمارستان نجمیه خدمت کرد و حدود ۹ هزار جراحی آن هم به صورت رایگان انجام داد. 

حضور در دادگاه کودتا

دکتر مصدق که به ندرت با رسانه‌ها مصاحبه می‌کرد چندی پیش در ۲۸ مرداد ۱۴۰۳ در اولین جلسه دادگاه کودتای ۲۸ مرداد حضور یافت. حضوری که در رسانه‌ها بازتاب زیادی داشت. 

محمود مصدق

در دادگاه رسیدگی به دعوی بیش از ۴۰۲ هزار نفر از شهروندان ایران از عوامل کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ (دولت ایالات متحده آمریکا، وزارت خارجه ایالات متحده، بانک مرکزی ایالات متحده، آژانس مرکزی ایالات متحده، وزارت خزانه‌داری ایالات متحده آمریکا، مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا، فدرال رزرو) دکتر مصدق به‌دلیل کسالت و کهولت سن نتوانست به بیان اظهارات خود بپردازد به این دلیل مکتوب سخنان او توسط فرزندش غلامعلی مصدق قرائت شد که به این شرح است: بی‌شک نهضت ملی شدن صنعت نفت برگ زرینی از تاریخ کشورمان در مبارزه با استبداد داخلی آن زمان و استعمار خارجی و رهایی‌بخش سایه شوم دخالت بیگانگان در سرنوشت کشور بوده که تا ابد بر آسمان استقلال و سربلندی این مرز و بوم خواهد بخشید. اکنون بیش از ۷۴ سال از اولین روزی که نفت ملی شد می‌گذرد و سیاستمداران و بزرگان کشور با بهره‌گیری از این تفکر و حرکت ملی در عرصه‌های مختلف سیاسی، داخلی و بین‌المللی حضور پیدا می‌کنند و با استفاده از این تفکرات استقلال‌طلبانه و ملی‌گرایانه توانسته‌اند بند‌های وابستگی به بیگانگان را از پای کشور ببُرند و رهاتر از همیشه به سوی استقلال در همه زمینه‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ... گام بردارند. نهضت ملی شدن نفت در دوره‌ای شکل گرفت که ایران بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت خاورمیانه بود و حرکت مرحوم دکتر محمد مصدق پدربزرگ اینجانب که همزمان با نخست‌وزیری ایشان من دانشجوی پزشکی بودم، شاهد مبارزات و تلاش او برای ملی شدن صنعت نفت و قطع ید روباه پیر استعمار انگلیس از سرنوشت ملت شریف ایران و منابع نفت کشور بودم، در آن دوره برای کوتاه کردن دست استعمار از منابع و سرمایه‌های عظیم ایران، حرکتی ملی به رهبری دکتر محمد مصدق شکل گرفته بود، در دوره‌ای که سرمایه‌های کشور مانند رودی به سمت کشور‌های بیگانه و استعمارگران سرازیر می‌شد، دکتر محمد مصدق با همراهی جریان مذهبی تفکر اقتصاد غیروابسته را در کشور به مرحله اجرا درآورد و به نوعی جریان‌های فکری را به سمت و سوی استقلال نفت هدایت کرد.

"ملی شدن صنعت نفت" واژگانی است که وقتی کنار یکدیگر قرار می‌گیرند ناخودآگاه سرفرازی را در رگ‌هایمان تزریق می‌کند، همچنین ملی شدن صنعت نفت ایران در ۲۹ اسفند سال ۱۳۲۹، نقطه عطفی مهم در تاریخ سیاسی، اقتصادی و مبارزات مردم برای نجات سرمایه‌های ملی این مرز و بوم از دست بیگانگان به شمار می‌رود.

نظام چپاولگر سلطه، به رهبری آمریکای استعمارگر دولت مردمی و قانونی مرحوم دکتر مصدق را که مانع اصلی و جدی در مسیر دستیابی آنها به منابع نفتی ایران بود با کودتا ساقط نمود، این جنایت موجب شد، چپاولگران انگلیسی که از در بیرون شده بودند، این بار با کودتای آمریکایی ـ انگلیسی از پنجره وارد و در قالب کنسرسیوم نفتی با سردمداری آمریکای جنایت‌کار بیش از ۲۵ سال بر منابع نفتی ایران مسلط گردیدند. استعمار انگلستان با همکاری ظاهر و پنهان مقامات آمریکایی و دستگاه جاسوسی این کشور، تنها راه غلبه بر نهضت ملی مردم ایران را ایجاد تفرقه در بین مردم دید، از این‌رو نقشه‌های وسیعی برای ایجاد اختلاف و بدبینی در میان اقشار مردم کشیده و به اجرا درآوردند، در این عرصه از عوامل حزب توده و چپ‌گرایان تا روشنفکران غرب‌زده وابسته به خود و اراذل و اوباش، حداکثر استفاده را بردند.

در اهمیت و تأثیرگذاری اقدامات و فعالیت‌های دولت قانونی مرحوم دکتر مصدق در تلاش برای ملی شدن صنعت نفت و قطع سلطه بیگانگان بر منابع نفتی کشور و غارت و چپاول منافع ملی، می‌توان به بیانات مقام معظم رهبری (دامت برکاته) اشاره نمود که می‌فرمایند: "از سال ۲۹ تا ۳۲ یعنی از سال ملی شدن صنعت نفت تا سقوط دکتر مصدق، این سه سالی که بر کشور ما سه سال و خرده‌ای که گذشت، می‌دانید یکی از آن دوره‌های فوق‌العاده حساس کشور ماست. از لحاظ ارتباط با سیاست‌های خارجی، این دوران دورانی است که سلطه قدیمی انگلیسی یک ضربت محکم بهش می‌خورد و خاطرات حکومت ملی، حکومت مردم و حضور مردم که سالیان درازی بود به کلی از ذهن‌ها شسته و زدوده شده بود، باز در ذهن‌ها زنده می‌شود. ضربه به حکومت انگلیس، بازیافتن احساسات مردمی به‌وسیله‌ی خود مردم، و یک نگاه تند به سلطه‌گران و به خارجیانی که در کار ایران دخالت می‌کنند، بعد تهدید کردن مقام سلطنتی که مردم از آن، آنقدر نفرت داشتند اینها یک حوادث عجیبی است، یعنی جزو مقاطع کم‌نظیر تاریخ ماست. نهضت ملى و ملى شدن صنعت نفت و حوادث سال بیست‌ونه و سى و سى‌ویک و بسیج مردم آن قضایائى است، که در آن تاریخ براى خاورمیانه یک حرکت عظیم بود، یک رستاخیز بود. نهضت ملى یکی از فصول مهم تاریخ ماست. هم به خاطر این‌که در یک فصل حساسى از فصول تاریخ معاصر دنیا واقع شد. 

مبارزه و دیپلماسی مرحوم دکتر محمد مصدق به پشتوانه مردم و روحانیت، نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران به شمار می‌آید که تنها و تنها می‌توانست از سوی فرزندی از این مرز و بوم برآید و سرمشق مبارزه و وطن‌گرایی برای بسیاری از کشور‌های منطقه باشد، تا به تأسی از این شیوه هوشمندانه در حفظ منابع ملی به نفع کشور‌های خود باشد. مرحوم دکتر محمد مصدق، ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ شیر نفت را بر روی استعمارگران بیگانه بست تا سنگ بنای نفت ملی را در کشور بر زمین بگذارد و نقطه عطفی در تاریخ صنعت نفت جهان باشد.
با حضور و دفاع مرحوم دکتر محمد مصدق در دادگاه لاهه که نتیجه آن به نفع مردم ایران تمام شد، جرقه‌های مبارزه با استعمار در ایران زده شد، تا ستیز با استعمار و مبارزه با بیگانگان شکلی جدی و منسجم‌تر به خود بگیرد.

غلامعلی مصدق

نهضت ملی شدن نفت در دوره‌ای شکل گرفت که ایران بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت خاورمیانه بود، دکتر مصدق توانست تفکر اقتصاد غیروابسته را در کشور رقم بزند و به شکلی جریان‌های فکری را به سمت و سوی استقلال هدایت کند. آن مرحوم در دوران مبارزات خود برای ملی کردن صنعت نفت، بار‌ها بر این نکته تأکید داشت که ایرانیان باید خود منابع نفتی کشورشان را اداره و بهره‌برداری کنند. دکتر مصدق برای مقابله با فشار شوروی برای گرفتن امتیاز نفت شمال ایران، قانونی را در این دوره مجلس به تصویب رساند که دولت از مذاکره در مورد امتیاز نفت تا زمانی که نیرو‌های خارجی در ایران هستند، منع می‌شد.

ملی شدن صنعت نفت ایران، آغاز یک مبارزه برای جلوگیری از غارت اموال و منافع ملی مردم بود و آنچه مرحوم دکتر محمد مصدق را در سپهر تاریخ ماندگار کرد، شجاعت و حق‌طلبی او در مواجهه با غارت ثروت ملی کشور توسط غربی‌ها بود. تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹، نماد استقلال‌طلبی و خودکفایی مردمان این مرز و بوم به شمار می‌رود که با ایستادگی و مقاومت برای کسب حق خود و قطع دست بیگانگان از منابع و سرمایه‌هایشان به ثمر نشست.

بدون شک در به تصویب رسیدن این رخداد تاریخی بزرگ، دکتر محمد مصدق نقش بی‌بدیلی داشت و وی به این نتیجه رسیده بود که مشروطه، آزادی، دموکراسی و پیشرفت ایران تحقق نمی‌یابد، مگر اینکه در برابر زیاده‌خواهی استعمارگران ایستادگی شود. از این رو با ملی کردن صنعت نفت، اصل حاکمیت ملی را احیا کرد.

مرحوم دکتر محمد مصدق به معنای واقعی یک ایرانی استقلال‌طلب و آزادیخواه بود. این مهم را در مواضع و سخنرانی‌های او در مجلس چهاردهم می‌توان درک کرد. پس از سقوط رضاشاه، مصدق به عنوان نماینده اول مردم تهران در انتخابات مجلس چهاردهم انتخاب شد. او در این سال‌ها بیش از هر چیز بر ضرورت تحکیم ضوابط پارلمانی و اعاده حاکمیت ملی تأکید داشت. مضمون اکثر نطق‌های او در مجلس، پیرامون بلیّه توأمان استبداد و وابستگی به قدرت‌های خارجی و فضایل استقلال دمکراتیک دور می‌زد. وی همواره بر ضرورت اداره امور کشور به دست خود ایرانیان تأکید می‌کرد.

در یکی از جلسات مجلس چهاردهم گفته بود: "من ایرانی و مسلمانم و علیه هر چه که ایرانیت و اسلامیت را تهدید کند، تا زنده هستم، مبارزه می‌کنم. چگونه ممکن است خون ایرانی در عروق کسی جاری باشد و مداخله اجنبی را در خاک کشور تحمل کند؟ ". در نقل قول دیگری از او آمده است: "... ملت ایران طالب استقلال است و آن را به هیچ قیمتی از دست نمی‌دهد. ملت می‌خواهد که خارجی از این مملکت برود و در امور ما دخالت نکند و انتظار دارد که لفظاً و عملا استقلال او را محترم شمارند".

مخالفت شدید او با اعطای امتیاز نفت به بیگانگان، تأکیدی بر پافشاری او در مورد حاکمیت ملی بود. از این چشم‌انداز، مخالفت وی با استخدام دکتر آرتور میلسپو آمریکایی نیز نشانگر ایمان راسخ او به ضرورت اداره امور کشور به دست خود ایرانیان بود. مخالفت او با اعتبارنامه سید ضیاء در مجلس را نیز باید نشانه مخالفت او با ظهور سیاستمداران طرفدار انگلیس تلقی کرد؛ لذا نظام سلطه آمریکایی ـ انگلیسی، تاب مقابله با چنین شخصیت و تفکری را نداشت و با سناریویی تفرقه‌انگیز که با ماهیت روباه‌صفتی آنها همخوانی و تناسب داشت، او و دولت قانونی اش را با کودتایی نظامی، ساقط نمودند.

به طور کلی جنبش ملی شدن صنعت نفت درصدد بود ایران را از مدار وابستگی به غرب و قدرت‌های خارجی برهاند. از نظر مرحوم دکتر مصدق، ملی کردن صنعت نفت تحقق آرزو‌های ملی و تجدید حیات ملی ایرانیان بود. او اعتقاد داشت در صورت لزوم، بهتر است ایران فقیر، ولی مستقل باشد، تا اینکه بقای شرکت نفت انگلیسی را تحمل و تحت سلطه انگلیس باقی بماند. مصدق به درستی بر این اعتقاد بود که تا وقتی انگلستان یا هر قدرت خارجی دیگری منافع مستقیم اقتصادی از قبیل: امتیاز نفت جنوب را داشته باشد، استقرار حکومت مستقل ملی ممکن نمی‌شود.

امروز با گذشت بیش از ۷۰ سال از کودتای آمریکایی ـ انگلیسی در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و ساقط نمودن دولت قانونی مرحوم دکتر محمد مصدق و تحمیل بیش از ۲۵ سال خسارت مادی و معنوی بر پیکره ایران اسلامی، به‌رغم وجود ظرفیت‌های حقوقی و قانونی داخلی و بین‌المللی، اقدام مؤثری برای دادخواهی و مطالبه ضرر و زیان ملت و کشور عزیزمان از دولت آمریکا توسط مراجع ذیصلاح دولتی صورت نگرفته است.

اینجانب وارث خانواده مرحوم دکتر مصدق ضمن تشکر از "گروه جهاد حقوقی حکیم" که به نمایندگی از صد‌ها هزار ایرانی متضرر از اقدامات خصمانه و جنایات دولت آمریکا در ایران قبل از انقلاب اسلامی، با ثبت دادخواست حقوقی، اقدام به طرح دعوای حقوقی جهت تأدیه خسارات مادی، معنوی و تنبیهی بازدارنده از دولت سلطه‌گر آمریکا به دلیل انجام اقدامات خصمانه علیه کشور، ملت و نظام اسلامی نموده است.

استدعا دارم بر اساس قانون و قواعد بین‌المللی و داخلی حکمی را صادر فرمایید تا جبران خسارات عظیم مردم شریف ایران ناشی از ساقط کردن دولت مردمی و قانونی آنها و خسارات عظیم تحمیل ۲۵ سال اختناق، غارت و چپاول منابع ایران عزیز، تألمات وارده بر خانواده هزاران شهید در طول ۲۵ سال مبارزه با طاغوت، زندان و شکنجه‌های جسمی و روحی وارده بر مبارزان و آزادی خواهان ایرانی باشد، از جمله سه سال زندان انفرادی مرحوم دکتر محمد مصدق در بیدادگاه محمد رضا پهلوی در کهولت سن که از بغض و کینه شاه بی‌کفایت و اربابان وی از حریت و آزادگی مرحوم مصدق و خارج نمودن منابع نفت ایران از دست استعمارگر انگلستان، ولو این که با کودتای آمریکایی و انگلیسی مجدداً بر نفت ایران مسلط شدند، سپس تبعید او به روستای احمدآباد و جلوگیری از اجرای وصیت مرحوم برای خاکسپاری در محل مورد نظرش می‌باشد.

تلاش برای احقاق حق

 با اینکه ۷۱ سال از کودتای ۲۸ مرداد می‌گذرد، اما محمود مصدق که آن سال‌ها را درک کرده بود بدون شک به نقش مخرب آمریکا، انگلیس و عمال داخلی‌اش در سرنگونی دولت ملی محمد مصدق واقف بود. کودتایی که هم روند دموکراسی‌خواهی و هم اجرای قانون در کشور را با وقفه مواجه کرد و دست استعمار را در کشور باز کرد لذا در ۹۰ سالگی پا به محکمه گذاشت تا بتواند حق ملت خود را استیفا کند.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار