رسانه‌های غربی در راستای اهداف حاکمان این کشور‌ها اقدام به تحریف واقعیت‌ها درباره نحوه ترور شهید اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی جنبش حماس کرده‌اند.

بعد از ترور اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی جنبش حماس در تهران رسانه‌های غربی و در صدر آنها روزنامه نیویورک‌تایمز تلاش کرده‌اند روایت‌هایی نادرست از نحوه این عملیات تروریستی ارائه کنند.

به عنوان مثال، روزنامه نیویورک‌تایمز از ساعاتی بعد از وقوع حادثه از تاکتیک‌هایی فریبکارانه برای ارائه روایت‌هایی همسو با خواست و سیاست دستگاه‌های امنیتی آمریکا و رژیم صهیونیستی ارائه کرد.

رله کردن دروغ یکدیگر

در شرایطی که بر هر ناظر آگاه مشخص بود که اقدام رژیم صهیونیستی برای ترور میهمان مراسم تحلیف رئیس‌جمهور قطعاً واکنش ایران را به همراه خواهد داشت، نیویورک‌تایمز مدعی شد که از سه منبع ایرانی مطلع شده که دستور برای پاسخ ایران صادر شده است.

خبر ویژه نیویورک‌تایمز در روز‌های بعد مدام ادامه یافت و کار به جایی رسید که این روزنامه در گزارش دیگری که یکی از نویسندگان آن «رونن برگمن»، روزنامه‌نگار نزدیک به دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل است مدعی شد که ترور اسماعیل هنیه از طریق قاچاق بمب به داخل ایران و جاسازی آن در هتل محل اقامت او، دو ماه قبل از این سفر انجام شده است!

این روایت‌سازی بلافاصله توسط برخی از دیگر رسانه‌های رله‌کننده سیاست‌ها و خواسته‌های دستگاه‌های امنیتی آمریکا و رژیم اسرائیل، از جمله پایگاه «آکسیوس» تکرار و جزئیات ادعایی جدیدی به آن اضافه شد.

اینکه این رسانه‌ها چه انگیزه‌هایی از تلاش برای جا انداختن چنین روایت‌هایی در دستور کار دارند موضوعی است که هنوز چندان مشخص نیست و ممکن است با گذشت زمان آشکار شود، اما «خالد القدومی»، نماینده حماس در ایران گفته هدف کاستن از بار مسئولیت اسرائیل در این عملیات ترور و تبعاتش است.

در خدمت دستگاه‌های اطلاعاتی و سیاسی

از جمله دیگر اهدافی که از لابه‌لای گزارش‌های این رسانه‌ها می‌توان استخراج کرد تلاش برای ایجاد بی‌اعتمادی و اختلاف‌های داخلی در ایران، ضعیف نشان دادن دستگاه‌های امنیتی جمهوری اسلامی و ارائه تصویری از نفوذ گسترده جاسوسان رژیم صهیونیستی در داخل ایران است. 

به عنوان مثال، پایگاه آکسیوس در گزارش خود نوشته است: «این واقعیت که موساد توانسته یک دستگاه انفجاری در یکی از تأسیسات دارای حفاظت‌های امنیتی جاسازی کند علاوه بر آنکه نشان‌دهنده نفوذ عمیق سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل در داخل ایران است آسیب‌پذیری‌های دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی ایران را نشان می‌دهد».

فریبکاری‌های رسانه‌های غربی و نقش‌آفرینی آنها به عنوان بلندگوی دستگاه‌های حاکمیتی حکومت‌ها مسئله‌ای است که دیرینه طولانی دارد. به عنوان مثال، روزنامه نیویورک‌تایمز در سال‌های گذشته بار‌ها بابت گزارش‌های غیردقیق و مطلوب با دیدگاه‌های حاکمان آمریکا از جمله در رویداد‌های منتهی به جنگ عراق مورد انتقاد واقع شده است.

یکی از بارزترین موارد اینگونه خطا‌های نیویورک‌تایمز گزارش‌های «جودیت میلر» درباره سلاح‌های کشتار جمعی صدام حسین است. او در چندین مقاله به نقل از منابعی که اشاره‌ای به نام آنها نشده بود ادعا می‌کرد که عراق به دنبال ساخت سلاح‌های هسته‌ای است.

یکی از مهم‌ترین مقاله‌های او گزارشی بود که در آن ادعا شده بود صدام اقدام به خریداری لوله‌های آلومینیوم کرده که قرار است در سانتریفیوژ‌های غنی‌سازی اورانیوم به کار گرفته شوند. در این مقاله به نقل از مقام‌های ناشناس دولت جورج دبلیو بوش نوشته شده بود که دولت صدام حسین در ماه‌های قبل‌تر تلاش‌های خود برای ساخت سلاح هسته‌ای را افزایش داده است.

اندکی بعد از انتشار مقاله میلر، کاندولیزا رایس، وزیر خارجه و دونالد رامسفلد، وزیر دفاع وقت آمریکا در تلویزیون حاضر شدند و مقاله اسمیت را شاهدی بر صحت ادعا‌های خود درباره سلاح‌های کشتار جمعی عراق گرفتند.

آن‌طور که تحلیلگران گفته‌اند در ماه‌های بعدتر ماجرای این لوله‌های آلومینیوم به ورد زبان مقام‌های دولت بوش برای استدلال در حمایت از ضرورت حمله به عراق تبدیل شد؛ مسئله‌ای که موجب شد نیویورک‌تایمز به شریک جرم حاکمیت آمریکا در جنایت حمله به عراق تلقی شود.

سال ۲۰۰۴، زمانی که متقن شده بود که خبری از سلاح‌های کشتار جمعی در عراق وجود ندارد و جنگ بر اساس ادعا‌های دروغین آغاز شده روزنامه نیویورک‌تایمز در سرمقاله‌ای اعتراف کرد که ادعا‌های منابع اطلاعاتی را بدون انجام بررسی‌های لازم منتشر کرده است.

چند ماه بعدتر، در ۲۶ مه ۲۰۰۴، نیویورک‌تایمز در یکی از دیگر سرمقاله‌های خود اعتراف کرد که بخش زیادی از پوشش‌های خبری این رسانه در ماه‌های منتهی به جنگ عراق از احمد چلبی، دبیر کل کنگره ملی عراق و دیگر مخالفانی تغذیه شده است که هدف آنها سرنگونی حکومت صدام بود.

پوشش‌های خبری نیویورک‌تایمز و سایر رسانه‌های غربی در گذشته و درباره عراق مبتنی بر واقعیت نبوده‌اند و در حال حاضر درباره ایران هم وضعیت مشابهی دارند.

تحریف ذهن مخاطب و همدلی شناختی

چند سال پیش نشریه اینترسپت در مقاله‌ای مفصل به بررسی تکنیک‌های تحریف گرانه نیویورک‌تایمز و دیگر رسانه‌های غربی در قبال ایران پرداخته و آشکار کرده بود که این رسانه‌ها چطور برای پیشبرد اهداف دولت‌ها ذهن مخاطبانشان را دچار تحریف می‌کنند.

اینترسپت نوشته یکی از اهداف این رسانه‌ها از بین بردن یک توانایی ذهنی در مخاطبان به نام «همدلی شناختی» است. منظور از این نوع همدلی آگاه شدن به رنج دیگران یا داشتن نگرانی برای رفاه آنها نیست. منظور از همدلی شناختی (که گاهی در روان‌شناسی اجتماعی از آن به عنوان «دیدگاه‌گیری» (perspective taking) نیز یاد می‌شود) توانایی در نظر گرفتن دیدگاه دیگران است: یعنی درک اینکه دیگران چطور اطلاعات را پردازش می‌کنند، با چه ترس‌ها، نگرانی‌ها و تردید‌هایی مواجهند و در کل دنیا را چطور ادراک می‌کنند؟

در بخشی از مطلب این رسانه آمده است: «در واشنگتن پول‌های هنگفتی صرف می‌شود تا ما نتوانیم از توانایی‌مان برای همدلی شناختی استفاده کنیم. نهاد‌های مهمی که ما گاهی به اشتباه به آنها «اندیشکده» می‌گوییم در تلاشند تا جلوی دید ما را بگیرند.»

مقاله‌ای از نیویورک‌تایمز در سال ۲۰۱۸ که اینترسپت به تحلیل آن پرداخته نوشته‌ای با عنوان «ایران در حال مستقر کردن شبه‌نظامیان در سوریه برای تهدید اسرائیل» است. اینترسپت نوشته این تیتر به شدت غیردقیق است، زیرا در آن تلاش شده با حذف همدلی شناختی از ذهن مخاطب اقدام ایران که یک حرکت دفاعی است نوعی حرکت تهاجمی جلوه داده شود.

اینترسپت نوشته است: «از نگاه ایران، تهدید اسرائیل هدفی برای جلوگیری از جنگ است؛ داشتن توانایی برای وارد کردن ضربه به اورشلیم (بیت‌المقدس) و تل‌آویو برای ایران راهی برای جلوگیری از حمله اسرائیل و آمریکا به ایران است.»

این رسانه درباره اینکه چرا ایران ممکن است نگران حمله بی‌دلیل آمریکا و اسرائیل به کشور خودش باشد به سوابق ترور دانشمندان هسته‌ای ایران توسط رژیم صهیونیستی در داخل خاک ایران و تهدید‌های مکرر تل‌آویو و واشنگتن برای حمله به ایران اشاره کرده است. اینترسپت بر همین اساس می‌نویسد: «بنابراین جای هیچ تعجبی ندارد که چرا ایران آمریکا و اسرائیل را نیرو‌هایی می‌بیند که بایستی مهار شوند.»

نیویورک‌تایمز در آن گزارش برای تقویت دیدگاه‌هایش به کارشناسان سازمان موسوم به «بنیاد دفاع از دموکراسی» استناد کرده، اما تنها هنگامی می‌توانیم متوجه شویم این روزنامه در حال پیشبرد چه اهدافی است که متوجه شویم مدیران این به اصطلاح اندیشکده را مقام‌های سابق نزدیک به حزب لیکود به ریاست بنیامین نتانیاهو تشکیل می‌دهند.

بنابراین، بسیاری از رسانه‌ها و به اصطلاح اندیشکده‌های غربی که ادعا می‌کنند به دنبال «گردش آزاد اطلاعات» هستند در واقع، اطلاعاتی را رله می‌کنند که در راستای منافع حاکمان و دستگاه‌های قدرت است. گزارش‌های اخیر نیویورک‌تایمز را نیز بایستی در این چارچوب دید.

منبع: تسنیم

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار