به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، غروب نهم آبان ماه سال ۹۹، زمانی که هنوز آوازه نام بهلول قاتل شیما، نپیچیده بود و راز جنایت هولناک متهم فاش نشده بود، فریادهای یک دختر خیابان سبلان را به هم ریخت.
ولوله از شکسته شدن صدای شیشههای خانه بهلول آغاز شد. در یک لحظه رهگذران کوچه محل زندگی بهلول، سرجایشان میخکوب شدند.
سرهایشان در هوا میچرخید و دنبال منبع صدا میگشتند. دختر جوانی که پشت در خانه بهلول حبس شده بود، با لحن طلبکارانهای با همسایهها و رهگذران حرف میزد: «مگر کر هستید؟ میگویم در خانه روی من بسته شده است. به آتش نشانی زنگ بزنید.»
در خانه بهلول چه خبر بود؟
صدای داد و بیدار دختر جوان به نام سمیرا، بالاخره جمعیت را پشت در خانه بهلول قاتل شیما کشانده بود. یک دختر و پسر جوان اولین کسانی بودند که صدای فریادهای سمیرا را شنیده بودند. آنها موضوع را به آتش نشانی خبر دادند.
ماموران آتش نشانی که از راه رسیدند، اقدام به باز کردن در خانه کردند، اما به خاطر مشکوک بودن ماجرا موضوع را به پلیس هم اطلاع دادند.
ماموران کلانتری نامجو در محل حاضر شدند و زمانی که در خانه بهلول قاتل شیما توسط امدادگران آتش نشانی باز شد، سمیرا را به کلانتری منتقل کردند.
دختر جوان از بهلول شکایت نداشت
سمیرا بعد از انتقال به کلانتری نامجو در توضیح ماجرا به ماموران پلیس گفته بود: «مدتی قبل با پیرمردی به نام بهلول که صاحب همان خانه در خیابان سبلان است، طرح دوستی ریختیم. دو روز قبل به قصد استعمال مخدر شیشه با او به خانه اش رفتم. اما او در را روی من قفل کرد و از خانه رفت. دو روز در خانه اش بودم و بالاخره تصمیم گرفتم با کمک همسایهها از آن خانه بیرون بیایم.»
سمیرا آن شب نزد بازپرس کشیک دادسرا فرستاده شد، اما آنجا هم اعلام کرد که از بهلول ، شکایتی ندارد و همین که از خانه اش رها شده است برایش کافی است.
بیشتر بخوانید
چند روز بعد بهلول دستگیر شد
هنوز چند روزی از ماجرای رهایی سمیرا از خانه بهلول ؛ نگذشته بود که بهلول، به دستور رئیس قوه قضایی دستگیر شد.
پیش از آن پدر شیما صباگردی مقدم با انتشار کلیپی از آقای رئیسی رئیس قوه قضائیه تقاضای رسیدگی به پرونده مفقودی دخترش را کرده بود و همین باعث شد صدای او به گوش آقای رئیسی رسیده شده و پرده از راز جنایت هولناک برداشته شد.
محل کشف جسد شیماصباگردی مقدم در منزل صاحبخانه بهلول بود.
منبع:رکنا
انتهای پیام/