به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، انتشارات مایا کتاب های جدیدی در حوزه رمان منتشر کرده که از جمله آن ها می توان به رمان «در صعود به ستاره» اشاره کرد.
این رمان ، یک رمان درام خانوادگی - اجتماعی است . نویسنده(آیلا یازگان) در این رمان بخشی از تاریخ ترکیه را با یک داستان خانوادگی و عاشقانه ادغام کرده است، اما مخاطب هنگام خواندن این رمان ، بیشتر درگیر فضای خانوادگی و عاشقانه رمان شده و تنها در طی گذر از میان رابطه شخصی انسان ها ، از تاریخ ترکیه هم گذری می کند.
نقش اصلی رمان زنی به نام «ایتیر» است که از دوران نوجوانی به علت بی توجهی و بی محبتی مادرش دچار اختلالات روانی و روحی می شود. «ایتیر» با قبول شدن در دانشگاه در یک شهر دیگر ، قدری از این محیط دور می شود و سعی می کند نهایت استفاده خود را از آزادی به دست آورده ببرد. او با آشنا شدن با استاد تئاتر دانشکده ادبیات دانشگاه خود ، وارد فضاهای هنری و ادبی می شود و در نهایت با یک شاعر شناخته شده که بارها در جلسات شعری و هنری با او روبرو شده بود ازدواج می کند.
چند وقت بعد از ازدواج ، همسر او به دلیل فعالیت های سیاسی دستگیر می شود و «ایتیر» هم تحت تعقیب قرار می گیرد. همین مسئله باعث مهاجرت « ایتیر» به سوئد می شود...
نسخه اصلی رمان یاد شده در سال ۲۰۱۷ منتشر و توسط دنیا میرزایی ترجمه شده بود، ترجمه ای روان و خوش خوان که قطعا مخاطب را به مطالعه عمیق، تشویق خواهد کرد
«عفیفه» نام رمان دیگری است که در انتشارات مایا منتشر شد.این رمان ، یک رمان درام خانوادگی - اجتماعی است . نویسنده (آیلا یازگان)در این رمان ، بخشی از زندگی «عفیفه» ، اولین زن مسلمانِ بازیگر تئاتر را در ترکیه به تصویر می کشد.
«عفیفه» از کودکی به تئاتر علاقه داشت، همین مسئله سبب می شود با دیدن یک آگهی که درباره پذیرش زن تُرک در تئاتر است پیگیر موضوع شده و بعد از گذراندن دوره به عرصه تئاتر وارد شود.
حضور زن مسلمان تُرک آن هم با موی باز بر روی صحنه تئاتر قدغن بود و مشکلاتی برای او داشت. اما عشق «عفیفه» به تئاتر آنقدر زیاد بود که تمام مشکلات را به جان می خرد و از این راه پا پس نمی کشد. عشق او تا حدی به تئاتر زیاد بود که وقتی بحث ازدواج پیش می آمد به وحشت می افتاد ، او فکر می کرد ازدواج به معنای پایان حضور او در صحنه تئاتر است.
«عفیفه» که از کودکی دچار بیماری میگرن بود ، در اوایل جوانی از سرِ دلسوزی یک پزشک ، به مرفین وابستگی پیدا می کند. وابستگی او به مرفین بعد از چند سال ، سبب تعادل نداشتن او روی صحنه تئاتر و در نهایت طرد شدنش از دنیای هنر می شود.
انتهای پیام/