به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛حماسه دفاع مقدس روز به روز بالندهتر شد و جوانان ما چونان کوهی استوار در برابر تهاجم دشمن ایستادند. مقدسترین و با ارزشترین استقامت، دفاع از عقیده است و بدون شک دوران هشت ساله جنگ تحمیلی عراق علیه ایران از افتخارات بزرگ و بینظیر ایران اسلامی است. شهادت زندگانی جاودانه یافتن است؛ اوج و عروج تعالی است.
شهادت تکامل ایمان و نهایت خلوص قلبهاست. شهادت مردن تحمیلی نیست بلکه انتخاب آزادانه و آگاهانه و خلوت عاشق و معشوق است.
شما میتوانید در ادامه شرح کوتاه زندگی یکی از شهدای دوران دفاع مقدس را بخوانید:
سردار شهید حاج رحیم فعال مسکین در اول اسفند سال ۱۳۳۹ در شهر ارومیه به دنیا آمد، در سال ۱۳۶۴ که فرمانده پیرانشهر بود و در درگیری با ضد انقلاب جانباز شد. در سمتهای مختلفی مشغول به کار میشوند که از جمله این سمتها: رئیس ستاد کمیته انقلاب اسلامی آذربایجان غربی - رئیس بازرسی نیروی انتظامی آذربایجان غربی - جانشین فرمانده نیروی انتظامی در استانهای اردبیل - اصفهان و فارس و آخرین سمت وی فرمانده نیروی انتظامی استان قزوین بود که در تاریخ نهم خرداد ماه سال ۱۳۸۳ در حالی که برای رسیدگی و ایجاد امنیت به آسیب دیدگان و زلزله زدگان منطقه الموت رفته بودن به همراه استاندار قزوین و سایر همراهانشان در راه بازگشت بالگردشان دچار سانحه هوایی شده و به شهادت رسید.
فرازی از وصیت نامه شهید حاج رحیم فعال
بسم الله الرحمن الرحیم
اینجانب رحیم فعال مسکین، پاسدار کمیته انقلاب اسلامی که همواره آرزوی شرکت در نبرد حق علیه باطل را داشتم و از خدا میخواستم مرگم را شهادت قرار بدهد در هر حال میخواهم بنده روسیاه و گناهکارش را ببخشد. از همه برادران و همکاران که مدتی با هم بودیم میخواهم مرا حلال نمایند اگر کسی حقی در بنده دارد حتماً از خانواده ام دریافت نماید از همه شما میخواهم پیرو اسلام فقاهتی و امام بزرگوار باشید و در صحنههای جنگ شرکت کنید امکان دارد دیگر چنین فرصتی پیش نیاید. از همه فامیلها و بستگان و قوم و خویشان حلایت میطلبم و از این که نتوانستم در طول حیاتم حق آنها را اداء نمایم عذر میخواهم. به خانواده خود و خانواده زوجه ام سفارش میکنم از خانواده من یاد کنند و از همگی آنان حلالیت میطلبم از این که فرصت زیادی نبود همه را با نام یاد کنم عذر میخواهم و، اما همسرم،ای که، چون برادری استوار در فراز و نشیبها و لحظات بحرانی یار و یاور من بودی امیدوارم در نبودن من خیلی ناراحت نشوی از این که در زندگی پر مهر خود سرمایهای نداشتم که حق تو را اداء نمایم؟ که مرگ در مکتب مان نیستی نیست بلکه ادامه حیات و حیات جاودانه است خداوندا سپاسگزارم که بر من نعمت داشتن زوجهی خوب و داشتن اولاد را ارزانی داشتی فرزندانم علی و فاطمه را به دست تو میسپارم و همگی تان را به خداوند متعال این دو میوه و حاصل و عمر و غنچه زندگی من هستند سفارش میکنم چنان که معلمی خوب برای همه در تربیت اسلامی آنها هم کوشش کن و از شیطانهای رنگارنگ مواظبتشان کن. من از بچه هایم که بچه خوبی هستند سیر نمیشوم، اما باید الطاف خداوند را جایگزین مهر پدری و فرزندی کرد. در آخر باز از خداوند متعال عاجزانه درخواست عفو و بخشش دارم و همگیتان را به خدا میسپارم.
والسلام
به تاریخ بیست و یکم اردیبهشت سال شصت و شش.
۲۱/۲/۱۳۶۶
انتهای پیام/