به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از ایلام، شهرمرزی دهلران، یکی از شهرستان های استان ایلام و در مسير جاده مهران- انديمشك واقع شده است این شهرستان یکی از مناطقی است که در سال ۱۳۵۹ مورد هجوم رژیم بعثی قرار گرفت. مردم این شهرستان، از اولین روزهای حمله صدام تا پایان آن، خاطراتی در سینههای خود نهفته دارند که تاکنون کمتر بازگو شده است. از حوادث عظیم و فراموش نشدنی برای مردم این دیار، حضور جوانان و نوجوانان بادست خالی و با ابتدایی ترین سلاح های شکاری در میدان نبرد بود که با پشتیبانی مادران و خواهران آنان ادامه یافت و این مردم مرزدار تا جایی که توانستند خانه و کاشانه خود را ترک نکردند ولی آذوقه و مایحتاج رزمندگان را تأمین می کردند.
ارتش عراق پس از پيروزی انقلاب با سازماندهی افراد ضد انقلاب و نفوذ دادن برخی عناصر حاشيه نشين مرز به منطقه ايلام و با توسل به اقدامات رعب آور، كوشيد حاكميت نظام جمهوری اسلامی ايران را در اين مناطق تضعيف كند.
اين تعرضات که از ماه ها قبل از آغاز رسمی جنگ در حدود مرزی این شهرستان خود را نمایان ساخته بود که با حمله به پاسگاه های مرزی و تحریک اقوام عرب زبان درحاشیه مرز نمایانگر نقشه های شوم رژیم بعثی عراق بود که در شهريور 1359، افزايش يافت و درهمان شهریور به هجوم سراسری سپاه سوم ارتش عراق به خاك دهلران انجاميد، دهلران از آغاز تا پايان جنگ بارها هدف تجاوز ارتش عراق قرار گرفت و هر بار آسيب بسياری ديد.
شهر دهلران 4 بار مورد اشغال عراق قرار گرفت. در حملات هوايی ارتش عراق، 45 تن از ساكنان دهلران شهيد و 60 تن مجروح شدند.در مقابل،رزمندگان اسلام نيز با اجرای عمليات های متعدد، دشمن را ناکام و مناطق تحت اشغال متجاوزين را آزاد كردند.
دهلران شاهد دلاوری ها و فداكاری های مردان بزرگ بسياری بود و هنوز بر تارك شهر دهلران نام و تصوير مردان آسمانی چون شهيدعبدالصالح امينيان،شهيد هدايت صحرايی و... به چشم می خورد.
«علیرضا بازدار» جوان روزهای انقلاب که به همراه برادرش «شهید غلامرضا بازدار» (یکی از جوانترین سرداران دفاع مقدس) با پیروزی انقلاب اسلامی و اولین روزهای تشکیل سپاه پاسداران، لباس سبز پاسداری برتن نمود و مسیر زندگی اش را درمسیراعتقاداتش به پیش برد.
وی با رشادت های مثال زدنی در میدان نبرد خیلی زود توانست با کمک دوستان و همرزمانش زمینه تشکیل گردان 505 محرم را فراهم نماید ، این گردان که از پاسداران و بسیجیان بومی دهلران تشکیل شد در بیشتر عملیات های کوچک و بزرگ استان ایلام حضوری فعال داشت و در هرعملیاتی قرار می گرفت به دلیل تسلط بر مناطق و داشتن اطلاعات لازم از منطقه عامل پیروزی آن عملیات ها می گردید. این گردان بعدها زمینه ساز تشکیل تیپ امیرالمومنین استان ایلام شد.
بازدار، به عنوان یکی از فرماندهان اطلاعات و عملیات در عملیات محرم، خدمات شایانی به پیروزی رزمندگان اسلام در این عملیات مهم و غرور آفرین نمودکه خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از ایلام گفتگویی با ایشان ترتیب داده که در ادامه می خوانیم.
همانطوری که می دانید پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دشمنان این پیروزی را برنمی تابیدند و به هرنحوی برای مبارزه با این انقلاب برنامه ریزی کردند. اگر بگذریم از همه توطئه های آنان، بزرگترین توطئه و برنامه دشمنان برای مبارزه با انقلاب اسلامی ایران راه اندازی یک جنگ نظامی تمام عیار با همکاری و همراهی ابرقدرت های شرق و غرب بود شهرستان دهلران چگونه درگیر جنگ شد؟
اگرچه رسما 31شهریور سال 59 آغاز جنگ تحمیلی علیه ایران بود اما با توجه به 220 کیلومتر مرز مشترک دهلران با عراق از ماه ها قبل رژیم بعث با گسیل جاسوس های خود ، تحرکات و تجاوزات مرزی را با انفجار لوله های نفتی و تجاوز به پاسگاه های مرزی در مناطق «چمسری» و «چیلات» دهلران منجر به اشغال این پاسگاه ها و به اسارت گرفتن نیروهای جوانمردی بود که در آنجا خدمت می کردند. این اتفاق در خرداد ماه سال 59 رخ داد و این سند مهم و قاطعی بر آغازگری جنگ و تجاوز توسط رژیم بعث عراق بود که در پی آن 31 شهریور ماه 59 ارتش عراق تهاجم همه جانبه ی خود را از چندین محور به مرزهای شهرستان دهلران آغاز نمود.
درخصوص آغاز جنگ تحمیلی از مرزهای دهلران توضیح بفرمایید
قبل از تهاجم زمینی ، جنگنده های رژیم بعث به شهرهای مرزی ازجمله دهلران یورش آوردند و نقاط حساس و کلیدی شهر ازجمله نیروگاه برق و منبع آب را بمباران کردند. با این اقدام هوایی، ارتش زمینی و زرهی عراق توانست به لحاظ برتری های ماشین جنگی خود به شهر دهلران و موسیان برسد و با توجه به اینکه دهلران در بین جنوب و غرب کشور قرار گرفته بنابراین در همان روزهای اول آغاز جنگ، ارتباط جنوب به غرب کشور قطع شد و یک اوضاع نابسامانی پیش آمد که ارتباط ما با تمام نقاط کشور قطع شد. اما علیرغم این مشکلات و با توجه به اینکه امکانات و مایحتاج اولیه مردم از جمله سوخت، آب و برق، تجهیزات درمانی و سایر موارد از دسترس مردم خارج شد اما مردم در شهر ماندند و حدود 18 روز استقامت کردند و در شهر موسیان جنگ مردم با تانک های عراقی در گرفت.
باتوجه به توضیحات شما، متوجه می شویم که مردم دهلران نقش مهمی در پشتیبانی و دفاع از شهر داشته اند
اولین نمونه تاریخی بسیج مردمی در اینجا شکل گرفت که مردم توانستند با ارتش زرهی عراق بجنگند و 18 روز دشمن را پشت دروازه شهر موسیان زمین گیر کنند و در کنار آن روستائیان و عشایر منطقه که در تیررس مستقیم دشمن هم قرار داشتند تاپایان جنگ منطقه را ترک نکردند.
از طرفی مردان و جوانانی که توانایی اسلحه گرفتن داشتند، سلاح برداشتند و به مقابله با دشمن شتافتند و زنان و مادران هم به پشتیبانی از فرزندان و همسران خود هرآنچه آذوقه و نان و امکانات اولیه در منزل داشتند بصورت مداوم و مستمر به رزمندگان می رساندند، آب آشامیدنی مورد نیاز خودشان که با زحمت از چشمه ها یا مشک جمع می کردند برای رزمندگان می فرستادند وبدین ترتیب نخستین هسته های مقاومت و پشتیبانی جنگ در این مناطق شکل گرفت.
دراین روزهایی که ما هنوز نتوانسته بودیم سازماندهی نظامی خاصی پیداکنیم و پاسدارن و نیروهای ژاندارمری یا ارتش را بخوبی منسجم کنیم ، مردم بطور خودجوش خلا ها و بحران پیش آمده را آرام آرام مدیریت می کردند و رزمندگان را برای دفاع و مقاومت های بعدی پشتیبانی کردند.
در برهه ای از جنگ و در سال های ابتدایی دفاع مقدس شهرستان دهلران میزبان قدوم بابرکت رهبرانقلاب، به عنوان نماینده حضرت امام در شورای عالی دفاع بود دراین خصوص بفرمایید که چه چیزی باعث شد معظم له به جبهه دهلران تشریف بیاورند و حضور ایشان چه دستاوردی داشت؟
در ادامه جنگ تفکراتی برجنگ حاکم شد. آن زمان بنی صدر فرمانده کل قوا بود وی با تفکر خاص که پشت پرده های دیگری داشت جنگ را اداره می کرد و در کنار وی تفکرات انقلابی هم از سوی یاران امام و انقلاب درخصوص مدیریت موضوع اعتقاداتی دیگر داشتند.
تفکر نیروهای انقلابی ودر رأس آنها مقام معظم رهبری به عنوان نماینده حضرت امام در شورای عالی دفاع که معتقد بودند با امکانات موجود و با استفاده از حضور نیروهای مردمی و ارتش در کنار هم بادشمن مقابله کنیم و دشمن را از خاک میهن دور کنیم و از طرف دیگر آقای بنی صدر و همفکرانش براین باور نبودند آنها می گفتند باید از راه دموکراسی یا با جنگ های کلاسیک وغیره با موضوع تهاجم ارتش بعث مقابله کنیم.
حضرت آقا به همین خاطر و برای دادن روحیه به رزمندگان به دهلران تشرف آورند.دهلرانی که در آن دوران درمحاصره بود و هیچ مسئول رده دوم و سومی هم حتی نمی توانست به اینجا بیاید ، شاهد حضور حضرت آقا بود و این حضور با صلابت بسیار بر افزایش روحیه مقاومت رزمندگان و پیروزی های بعدی در عملیات های مختلف تاثیر گذار بود.
جمله ای ازسخنان ایشان در خاطرتان هست؟
بله نکته ی مهمی که هنوز از فرمایشات ایشان در خاطر دارم این است که ایشان گفتند: «آیا روزنامه ای به دستتان می رسد یا اخبار کشور را ازطریق رادیو گوش می دهید؟»
ما در جواب ایشان گفتیم که هیچ روزنامه ای به دستمان نمی رسد و رادیو هم بسیار با پارازیت و به سختی می توانیم بگیریم ایشان فرمودند: « با این وضعیت که هیچ ارتباطی با پایتخت و مرکز کشور ندارید ومدافع نظام و انقلاب هستید خیلی مهم و با اهمیت است.» این یکی از نقاط بسیار ظریفی بود که آقا در آن سفر به دهلران، درجمع رزمندگان و پاسداران بیان داشتند و نکته ی دیگر هم بخاطر اینکه تعداد محدودی ازپاسداران درشهر بودند، دهلران را به «پاسداران شهر» لقب دادند .
با وجود اینکه تاکنون آنچنان که باید و شاید، رشادت جوانان و نوجوانان دهلرانی در قالب بسیج مردمی و پاسداران انقلاب اسلامی در شهرستان مرزی دهلران به رشته تحریر درنیامده اما هر زمانی که پای خاطرات ناگفته آنها می نشینیم، از سینه هایشان حکایت هایی فوران می کند که قصه رقم زدن هر حماسه اش دل شیر می خواهد.
«بازدارهای » ایران اسلامی در دوران دفاع مقدس اسطوره های مثال زدنی هستند که درس ایثار، دفاع و مقاومت را به ما می آموزند.
گفتگو از روح اله جام سحر
انتهای پیام/ب