به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ پارچ آب را در دست میگیرد و بیرون میآید، هوای داغ کورهپزخانه هر از گاهی او را بیرون میکشد، نفسی تازه میکند و دوباره سراغ سفالهایش میرود . گلدانها و کوزههای سفالی میسازد و در حیاط روی هم جمعشان میکند. اما در ساعات گرم روز تنها آب خنکای خوبی برای حال او آنهم در میانه روز به نظر میرسد. پارچ آب را در دست میگیرد و بیرون میآید. سرش را میچرخاند و نگاهش روی گلدانهای کنار در قفل میشود؛ برمیگردد و درست لحظهای که باید پارچ را به دهانش نزدیک کند، دستش را به سمت گلدان کنار ورودی در دراز میکند و آب را روی گلهای گرمازده میریزد. او نگران گلهای گرمازده است.
اینجا میبد یزد است. سفالگری و سرامیکسازی یکی از پیشههای اصلی مردم این شهر کویری است. رد پای کویر را میتوان روی این سازههای دستی دید. خاک هم به همراهی این هنرمندان آمده و طی سالیان سفالگری را به هنر نخست این شهر بدل کرده است.سفالگران به طور مشترک از خاک رس منطقه استفاده میکردند. هر یک از اساتید این فن علامتی مخصوص به خود داشتند که در جایی از سفال خویش رسم میکردند و هرکس سوادی داشت نام خود را روی سفال مینوشت تا اگر سفال عیب و ایرادی، چه از نظر شکل و چه از نظر رنگ و نقش و لعاب داشت مسئولیت آن متوجه سازندهاش باشد، به همین دلیل اساتید قدیمی این فن نهایت سعی و دقتشان این بود که کیفیت کار خود را بهبود ببخشند.
اما این روزها حال سفالگری آنقدرها خوب نیست، کارگاههای زیادی تعطیل شدهاند و کارخانههای جای کورهپزخانههای سنتی را گرفته است. با اینحال هنوز هم هستند کسانیکه با عشق در این کورهها کار میکنند و البته یادشان نمیرود که گلهای داخل گلدان هم اب میخواهند.
منبع:مهر
انتهای پیام/