به گزارش خبرنگار
حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران جوان، در میان احزاب و گروههای مخالف دولت افغانستان، جناحهایی مانند «حزباسلامی» به رهبری گلبدین حکمتیار وجود دارند که همچون طالبان، از مخالفان دولتها و از عوامل ناامنی در افغانستان بودهاند؛ اما چند وقتی است موضوع صلح حکمتیار با دولت کابل مطرح شده که هر بار با مانعی به بنبست رسیده است. با مروری بر پیشینه فعالیتهای گلبدین حکمتیار به نظر میرسد اتخاذ موضوع صلحطلبانه از سوی وی به جایگاه رو به افولش در میان متحدان و حامیان دیروزش باز میگردد. از همین رو کارشناسان معتقدند حضور حکمتیار بر سر میز مذاکرات صلح نه تنها دردی از مردم و دولت افغانستان دوا نخواهد کرد؛ بلکه میتوان آن را استراتژی جدیدی برای باز گذاشتن راه تسلط سیاسی بیگانگان در آینده افغانستان دانست.
حکمتیار و پیشینهای علیه افغانستان! گلبدین حکمتیار با وجود اینکه زمانی سمت نخستوزیری را در افغانستان به عهده داشته است، اما فعالیتهایش هیچگاه همسو با دولتهای افغانستان نبوده و همواره نقش مخالف دولت را در سیاست افغانستان ایفا کرده است. حکمتیار در سال 1971 وقتی برهانالدین ربانی زمام امور را برعهده گرفت، عهدهدار سمت نخستوزیری افغانستان شد. اما چند ماه بعد طالبان به اشغال مناطق مختلف پرداختند و این در حالی بود که حضور حکمتیار در کنار ربانی کمک قابلتوجهی به دولت نکرد.
گلبدین چهار سال بعد برکناری از نخست وزیری حزب اسلامی را پایهگذاری کرد و از آن هنگام تا به امروز پای ثابت طرفهای درگیر و بحرانآفرین در افغانستان بوده است و با تمام دولتها وارد نزاع و درگیری شده است.
حامیان حکمتیار در مذاکرات صلح چه کسانی هستند!
صلح
و ثبات مسألهای است که هر کشوری برای اعتلا و پیشرفت به آن نیاز دارد و
پر واضح است برقراری امنیت در کشور از مهمترین کارهای حاکمان آن است.
اما چیزی که باید به آن توجه داشت، زمانی که بحث صلح مطرح میشود باید این دیدگاه نیز وجود داشته باشد که یک
حرکت حقیقی و دقیق در مسیر صلح صورت پذیرد تا مذاکره
به یک بازی سیاسی برای سرگرم کردن مردم تبدیل نشود. برای اینکه
به این باور برسیم که صلح با حکمتیار نفعی برای مردم افغانستان خواهد داشت
بهتر است به حامیان حکمتیار برای ورود به مذاکرات نگاه عمیقتری بکنیم. دولت کودک کش سعودی به عنوان یکی از حامیان حضور حکمتیار پای میز مذاکرات افغانستان مطرح است و این در حالی است که به اذعان روزنامه پاکستانی (امت نیوز) پرداخت یک میلیارد دلار به دولت افغانستان را پیش شرطی برای حضور حکمتیار در کابل و در پای میز مذاکرات پیشنهاد میکند.
مقامهای ریاض حتی پا را فراتر از این گذاشته و گفتهاند در صورت حضور اعضای حزب اسلامی در دولت کابل،
پروژههای چند میلیارد دلاری در افغانستان اجرا خواهند کرد.
ایالات متحده آمریکا نیز به عنوان دیگر حامی مذاکرات دولت افغانستان با حزب اسلامی مطرح است و
گفته واشنگتن هیچ پیش شرطی برای گفتگوهای صلح بین طرفهای مذاکره قائل
نیست و اعلام کرده که از گفتوگوهای صلح دولت افغانستان با گلبدین حکمتیار و رفع تحریمهای سازمانملل علیه این
حزب حمایت میکند. در حالی عقل حکم میکند در قضیه صلح میانجیگرانی حضور داشته باشند که دارای مشروعیت باشند نه اینکه خود آنها در قضایای افغانستان دخیل باشند. لذا به نظر میرسد حکمتیار مهره سوختهای است که برای پیگیری سیاستهای مداخله جویانه به سمت کابل هدایت میشود.
در واقع
دولتمردان ایالات متحده در این اندیشه هستند که اگر زمانی ناچار به ترک خاک
افغانستان شدند دستنشاندههایی برای اعمال قدرت در عرصه سیاسی دولتکابل
داشته باشند. لذا از هماکنون صلح با حکمتیار را در قالب گفتوگو برای
ورود یک جناح سیاسی همانند دیگر احزاب عنوان میکنند. سعودیها نیز که
کارخانجات تولید تروریسم آنها در منطقه و حتی جهان زبانزد است با حمایت
از حضور و شاید اعمال قدرت گروههای مدنظر خود در آینده افغانستان،
میخواهند تفکرات وهابی- سلفی خود را توسعه دهند.
با توجه به اوضاع فعلی افغانستان که هر روز حوادث ناگوار و اقدامات تروریستی را از سر میگذراند، صلح واقعی و امنیت تنها زمانی بر پهنه این کشور سایه میگستراند که گروههای تروریستی از قبیل طالبان و القاعده سلاح کشتار مردم بیگناه را بر زمین بگذارند و دیگر دولتهای دخیل در بیثباتی افغانستان نیز از سیاست چماقوهویج خود علیه کابل دست بردارند.
«حزب اسلامی حکمتیار» حربه آمریکا برای تداوم حضور در افغانستان است «حسین کنعانی مقدم» کارشناس مسائل سیاستخارجی در گفتوگو با خبرنگار
حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران جوان، پیرامون مطرح شدن مسئله صلح دولت افغانستان با حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار و نتایج مذاکرات مذکور در آینده این کشور اظهار داشت: حزباسلامی ممکن است درآینده تبدیل به جناحی در سیطره و همراستای با سیاستهای آمریکا و پاکستان شود و روشهای اتخاذ شده از سوی این حزب بهدنبال روی کارآمدن دولتی تحتسیطره آمریکاییها در افغانستان است که در نهایت این فرآیند تبعات منفی برای این کشور بههمراه خواهد داشت.
وی در ادامه با اشاره به اینکه بحث احزاب و تشکلهای سیاسی در افغانستان عمدتا یا وابسته به پاکستان و طرحسازش و نفوذ در این کشور بوده، یا به طالبان و گروههای به اصطلاح جهادی وابستگی داشته و یا اینکه در دولت حضور دارند، گفت: ورود حزب اسلامی و حکمتیار با توجه به سابقه آن، غالبا تحتعنوان طرح سازش دولتافغانستان با گروهها و احزاب مطرح است؛ اما با توجه به اینکه مناطق تحتاختیار حزباسلامی نقاطی مهم و سوقالجیشی نیست، لذا این روند تاثیری در امنیت این کشور و مقابله با طالبان نخواهد داشت.
وی در پایان با اشاره به خواست طالبان و احزابی مانند حزباسلامی مبنی بر خروج صرفا نظامی آمریکا از افغانستان یادآور شد: ممکن است این گروهها به ظاهر خواهان خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان باشند اما به کاخسفید و حمایتهایش برای ادامه کار و حضور خود در افغانستان نیاز دارند و درنهایت دولت تحت حاکمیت ایالات متحده را در این کشور مطالبه خواهند کرد.
با بررسی تمامی جوانب یاد شده میتوان دریافت اگر صلح با
مهرهای سوخته چون حکمتیار به سرانجام نهایی برسد و برفرض اینکه مطالباتی هم از سوی حزب اسلامی مطرح نباشد، اما این فرآیند برنامهای برای حضور بلندمدت سیاست واشنگتن در کابل و درسطحی وسیعتر آسیایمرکزی خواهد بود؛ بنابراین
حضور حکمتیار در فضای سیاسی افغانستان نمیتواند تعبیری جز بازشدن روزنه نفوذ و تداوم سیطره آمریکا و آلسعود در آینده سیاسی این سرزمین داشته باشد.
انتهای پیام/
گزارش از: وحید امیدیموحد