امروز باید افسوس آن را خورد که هیولایی مثل سرطان جای یکی از پرهمت‌ترین دشمنان خود را در میدان خالی می‌بیند و بیماران سرطانی، یکی از مهربان‌ترین حامیان‌شان را دیگر ندارند.

حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ سال گذشته بود که رضا کیانیان عبارت «سونامی سرطان» را بر سر زبان‌ها انداخت. این صحبت‌های او پیرو مرگ سریالی چند نفر از هنرمندان ایرانی، بر اثر بیماری سرطان صورت گرفت و طنین آن به سرعت همه‌گیر شد.

عبارت «سونامی سرطان» واکنش‌های بسیاری را هم برانگیخت و تعدادی از مسئولان بهداشتی کشور برای جلوگیری از تشویش اذهان عمومی، همه چیز را به کل منکر شدند، اما اگر قضیه به آن بغرنجی هم نباشد که آقای کیانیان می‌گفت، لااقل می‌شود از این مطمئن بود که لزوم رسیدگی جدی به آن قابل احساس است.

یکی از کسانی که خیلی تلاش داشت تا به وضعیت هنرمندان سرطانی رسیدگی شود، هما روستا بود. او می‌گفت ]بسیاری از هنرمندان وقتی به بیماری‌های خاص مبتلا می‌شوند؛ حتی مجبور هستند خانه خود را بفروشند و اجاره‌نشینی کنند و برخی از آنها توان تأمین داروهای خود را نیز ندارند.

و ما این قضیه را در مورد کسی مثل مرحوم محمود استاد محمد دیده بودیم که دست آخر هم به دلیل عدم توان مالی در تامین هزینه‌ی دارو‌هایش فوت کرد.

برجسته‌ترین نمود تلاش‌های هما روستا در راستای مبارزه با بیماری سرطان، برگزاری نمایشنامه‌خوانی او به نفع هنرمندان مبتلا به بیماری‌های خاص بود.

نمایشنامه «آناکارنینا» که همنام یکی از رمان‌های مشهور تولستوی بود، با تلاش هما روستا سه روز در آمفی‌تئاتر فرهنگسرای فردوس روخوانی شد و هنرمندانی از قبیل ترانه علیدوستی،حسن معجونی،رضا بهبودی،اشکان خطیبی، ستاره پسیانی،لیلی رشیدی، شبنم فرشادجو،هومن کیایی،نگار عابدی و محمد چرم شیر؛ به عنوان بازیگر، هما روستا در این اجرا همراهی کردند.

فروش بلیت این نمایش به صورت (همت عالی) انجام شد، یعنی هر تماشاگری، هر مقدار که در توان داشت، پرداخت می‌کرد چون قرار بود درآمد گیشه‌ای این اجرا صرف کمک به هنرمندانی شود که دچار بیماری های خاص و به خصوص سرطان بودند.

حالا شاید هیچ چیز غم‌بارتر از این به نظر نرسد که بشنویم هما روستا امروز به دلیل سرطان فوت کرده، امروز باید افسوس آن را خورد که هیولایی مثل سرطان جای یکی از پرهمت‌ترین دشمنان خود را در میدان خالی می‌بیند و بیماران سرطانی، یکی از مهربان‌ترین حامیان‌شان را دیگر ندارند.

اما امید است پرچمی که یک روز همسر استاد سمندریان بلند کرده بود، با عزم و اراده‌ی دیگر هنرمندان پاکدل و دلسوز، همچنان بالا بماند و روزی شاهد آن باشیم که اگر کسی دچار چنین بیماری‌هایی شده، لااقل در بحث هزینه‌های درمانی و یا خدای ناکرده تامین معاش خانواده‌اش دچار مشکل نشود.

یادداشت: میلاد جلیل زاده

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.