به گزارش خبرنگار
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛
هرچند که پیش از این کسی منکر وجود مافیا در سینما و تئاتر ما نبوده و نشد، اما هیچ کس تا به امروز فکر نمیکرد مافیا به عرصهی سراسر اندیشهی ادبیات هم راه پیدا کند و این عرصه را نیز آلودهی برخی از یارکشیها و حرکات رادیکالیسم بکند. رادیکالیسم در ادبیات ایران آنچنان تجلی پیدا کرده که گویا تمامی نویسندگان جدی و بدون حاشیهمان را در رادیکال قرار داده و قصد بر زمین نشاندن آنها را دارد.
گفتنی است که مافیای ادبیات هم که برخی از فعالان ادبی آن را برخاسته از متن رادیکالیسم میدانند همچون بازویی قوی آنچنان گلوی ادیبان ما را در پنجهی خود گرفته و میفشارد که گویا قصد مسدود کردن راه نفس کشیدن ادبیات را دارد و ذبح این عرصهی فرهنگی اندیشه محور را برای خود حلال دانسته است.
در این میان باید بگوییم که برخی از ادیبان این مرز و بوم نیز همچون لشگری شکست ناپذیر آنچنان در مقابل شبه روشنفکران مجری رادیکالیسم قد علم کردهاند که به نظر جدیتر از همیشه به فکر دفاع از فرهنگ معاصر کشورشان افتادهاند و اگرچه در مرحلهی انتشار و توزیع آثارشان با مشکلاتی مواجه شدهاند اما کمر همت را سفتتر از همیشه بسته و با پوشیدن کفشی آهنین به دنبال راهکارهایی برای حل مشکلات خودشان میگردند.
لازم به ذکر است که با توجه به مدارک و شواهد موجود، انتشار آثار توسط نویسندگان آنها و پخش این آثار به صورت خصوصی و با هزینهی شخصی هرچند که با نقاط ضعف و مشکلات عدیدهای مواجه بوده اما مسکنی کوچک و موضعی برای درمان زخم سرباز کردهی ادبیات ما به حساب میآید و راه تنفسی این عرصهی فرهنگی را تا اندازهای باز میکند.
در اینجا باید پرسید که آیا انتشار و توزیع کتابها توسط نویسندگان آنها احیاء کنندهی ادبیات ما به حساب میآید یا نه؟ پاسخ این است که اگرچه در پیش گرفتن چنین راهکاری مدت زمان زندگی قلم برخی از نویسندگان ما و در کل ادبیاتمان را بیشتر از آنچه تصور میشود میکند و مرگ آنها را به عقب میاندازد اما به دلیل برخی از نقاط ضعف همچون اجتناب کتابفروشیها از پذیرش و فروش اینگونه آثار و گرفتن فرصت نگارش کتاب تازهای از نویسنده همچون داروی تجویزی برای برخی از بیماریها، دردی را تا حدودی تسکین داده و به دلیل وجود برخی از عواقب غیر قابل پیشگیری لطماتی را به اعضای حیاتی دیگر میزند.
گفتنی است که هماکنون ادبیات ما از دردها و زخمهای زیادی رنج میبرد اما همهی این دردها درمانهای سادهای دارند که با متعادلسازی دو بخش دولتی و خصوصی در عرصهی چاپ و نشر آثار مکتوب و کتابها امکانپذیر میشود و خون تازهای را در رگهای ادبیات راه میاندازد.
خاطرنشان میشود که ادبیات زخمی اما قوی و کهن ما هماکنون نیازمند یاری و همکاری بخشهای دولتی و خصوصی است.
انتهای پیام/