به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از فارن پاليسي، نويسنده در ابتداي مقاله مي گويد "شش نكته اي كه بايستي در مورد "دنيس مك دانو" بدانيد مردي كه بيشترين بخت را براي برعهده گيري رياست كاركنان كاخ سفيد دارد."
وي در ادامه به تغيير و تحولات كابينه اوباما و سياستگذاري هاي دور دوم رياست جمهوري وي مي پردازد و مي گويد "گرچه اوباما در دور دوم رياست جمهوري خود بيشتر بر سياست داخلي تمركز خواهد نمود اما در مورد سياست خارجي نيز نشان داده كه تمايلات جديدي پيدا كرده است كه از جمله آنها به علاقه وي به انتصاب "دنيس مك دانو" رئيس دفتر شوراي امنيت ملي آمريكا بعنوان رئيس جديد كاركنان كاخ سفيد اشاره كرد.
نويسنده به اهميت مقام رياست كاركنان كاخ سفيد مي پردازد و مي گويد "اين نكته از آن رو اهميت دارد كه اين مقام نقشي كليدي در مورد فعاليت كاركنان و مشاوران كاخ سفيد ايفا مي كند و بيشترين تاثير را بر دستور كار فعاليت هاي رئيس جمهور دارد و در واقع دست راست رئيس جمهور آمريكا محسوب مي شود و در همه جا حاضر خواهد بود."
نكته اول: "دنيس مك دانو" بازيكن سابق تيم فوتبال دانشكده محل تحصيل اش در شهر كوچك "استيل واتر" از ايالت "مينه سوتا" آمريكا بوده است. وي در اواسط دهه 90 ميلادي به برنامه تحقيقاتي دانشگاه "جورج تاون" پيوست و سپس بعنوان كارورز در "كميته امور خارجي" كاخ سفيد مشغول بكار شد. مك دانو بسرعت مراحل ترقي را طي كرد و ابتدا بعنوان كارمند كاخ سفيد سپس بعنوان مشاور "لي هميلتون" رئيس كميته و در نهايت بعنوان مشاور سياست خارجي رهبر اكثريت سنا "تام داشل" به كار خود ادامه داد.
وي در دوره زمامداري كابينه جورج دابليو بوش نيز مشاور داشل در زمينه حمله به عراق بود. "ك دانو" بعدها در گفتگوي تلفني با يك خبرنگار اظهار داشت كه كنگره نبايستي سريعا با خواسته هاي كاخ سفيد در مورد حمله به عراق موافقت مي كرد. پس از بركناري داشل در سال 2005، "مک دانو" مدت كوتاهي بعنوان سناتور فعاليت كرد و سپس به عنوان "عضو ارشد مشاور در امور سياست خارجي" در مركز "براي پيشرفت آمريكا" به كار خود ادامه داد.
نكته دوم: مک دانو در كارزار انتخاباتي اوباما نقشي فعال داشت و به مشاور روزانه اوباما در خصوص مسائل مرتبط با سياست خارجي تبديل شده بود. وي اين زمينه داراي تجربه است و در سال 2009 نيز به رياست ارشد شوراي امنيت ملي دست يافته بود.
نكته سوم: به گفته نزديكان مك دانو و كارمندان كاخ سفيد زماني فردي حكمي را از سوي دنيس مك دانو دريافت مي كند گويي كه آن حكم را مستقيما از سوي اوباما دريافت نموده است و اين مسئله ميزان نزديكي مك دانو به اوباما و تاثيرگذاري وي را بر رئيس جمهور آمريكا نشان مي دهد.
در اين باره "هلن كوپر" طي گزارشي در روزنامه "نيويورك تايمز" مي گويد "زماني كه به مسئله امنيت ملي مي رسيم مي بينيم كه حلقه دروني كابينه اوباما را افرادي تشكيل مي دهند كه به مك دانو نزديك هستند." همچنين در ادامه گزارش اشاره كرده است كه "مك دانو تنها عضوي از كاركنان كاخ سفيد بود كه در حلقه برنامه ريزي اوباما براي قتل اسامه بن لادن قرار داشت." وي همچنين مسئوليت اطلاع دهي به مقامات ارشد آمريكائي اي را برعهده داشته كه بايستي از كار بركنار مي شدند كه از جمله آنها مي تواند به "ديويد پترائوس" و "ريچارد هال بروك" نماينده ويژه رئيس جمهور آمريكا در امور افغانستان اشاره كرد.
نكته چهارم: مك دانو در همه جا حاضر است از نشست هاي مقامات بلندرده امنيت ملي آمريكا گرفته تا مشاوره هاي مداومش به باراك اوباما رئيس جمهوري آمريكا. با اين حال وي چندان مايل نيست در نشست هاي خبري و در مقابل خبرنگاران حاضر شود.
نكته پنجم: آنچه كه ما در باره مك دانو مي دانيم آنست كه در حوزه سياست خارجي وي در جبهه "واقع گرايان" (رئاليست ها) قرار دارد. نويسنده مقاله اشاره مي كند مك دانو نسبت به ساير مقامات آمريكا در مورد ايران تاكنون سياست محتاطانه اي را اتخاذ كرده است. زماني كه خبرنگاري از وي در مورد مداخله آمريكا در ليبي و عدم واكنش كافي نسبت به سركوبگري هاي حكومت بحرين پرسيد مك داناگ پاسخ داد "ما تصميمات مان در موردي چون مداخله در امور ساير كشورها تنها بر اين پايه اتخاذ مي كنيم كه چه انتخابي بهترين گزينه براي پيشبرد منافع ما در منطقه خواهد بود." اين نظر ديدگاه واقع گرايانه وي در عرصه سياست خارجي آمريكا را نمايان مي سازد.
نكته ششم: در زمينه سياست خارجي، فعاليت هاي مك دانو بيشتر مربوط به بررسي و تحليل مسائل مرتبط با انرژي هاي پاك، حوزه چين و مسائل مهاجرتي بوده است. تحقيقات وي در زمينه آمريكاي لاتين نيز به دوران دانشجويي اش باز مي گردد. وي همچنين سفرهاي متعددي نيز به آن منطقه داشته است.
برخي از تحليلگران نيز معتقدند كه نظريه پرداز اصلي ايده "محور آسيايي" و تشويق اوباما به نزديكي بيشتر به كشورهاي آسيايي شخص مك داناگ بوده است.
نويسنده در پايان اين گونه نتيجه گيري مي كند كه "با اين وجود، مك دانو بيش از آنكه يك مشاور باشد يك مجري است و بنظر مي رسد در دور دوم رياست جمهوري اوباما نيز بيشتر اجراكننده سياست هاي اوباما باشد تا شكل دهنده به آنها."
