سیاست وادادگی، دیپلماسی تساهل و تسامح و نیز ایده گفتگوی تمدن ها امتحان خود را پس داده اند، فلذا آزموده را دوباره آزمودن، گناهی نابخشودنی و غیر قابل جبران خواهد بود.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ،  اخیراً روزنامه ها و افراد متصل به جریان موسوم به اصلاحات، به بهانه سالگرد طرح نظریه گفتگوی تمدن ها توسط سید محمد خاتمی در سازمان ملل متحد، باب گفتگو در این زمینه را باز کرده و از لزوم ارتجاع به این سبک دیپلماسی، سخن می گویند.

یک روزنامه اصلاح طلب امروز در گفتگو با "معصومه ابتکار"، عضو شورای شهر تهران، در بررسی ضرورت بازگشت به ایده گفتگوی تمدن ها چنین می نویسد: «بسیاری معتقدند طرح گفتگوی تمدن ها در سال 2001 از سوی رئیس جمهور وقت که سال افزایش فشار بین المللی بر ایران برای شکل گیری جنگ دیگری در خاورمیانه بود، چتری حفاظتی برای تمامیت ارضی ایران شد.»

معصومه ابتکار در توجیه کارآمدی این نظریه می گوید: «در شرایطی که از سوی کشورهای غربی و به خصوص آمریکا تحت فشار ناجوانمردانه ای هستیم، گفتگوی تمدن ها ظرفیت بزرگی بود که ایران با آن در عرصه های بین المللی شناخته شد، ولی از دستور کار کنار گذاشته شد درحالیکه می توانست مورد استفاده قرار بگیرد.»

وی درباره اهانت های اخیر به اسلام و مسلمانان نیز ادامه می دهد: «در شرایط کنونی که عده ای رفتار زشت توهین به مقدسات مذهبی را در دستور کار قرار داده اند و عده ای هم تحت لوای آزادی بیان از آن حمایت می کنند، باز هم گفتگوی تمدن ها لحن مناسبی برای سرزنش این نوع افراط گری ها و هنجارشکنی هاست.»


اولین سوالی که پس از خواندن این گفتگو در ذهن شکل می گیرد اینست که آیا بواقع "گفتگوی تمدن ها" دوای درد برون رفت از شرایط کنونی ست؟!

با بررسی کوتاهی می توان دریافت که این ایده حتی در زمان طرح آن توسط ایده پردازش نیز کارساز نبوده چراکه اجرای آن هیچ دستآورد قابل اعتنایی را به دنبال نداشته است.

شاید دوستان هنگامی که جرج بوش، ایران را محور شرارت خواند را از یاد برده اند؛ یا اینکه احتمالاً تحریم های گسترده آمریکا و متحدین غربی اش که در زمان دولت هشتم علیه کشورمان اتخاذ شده بود را فراموش کرده اند!

آیا این سیاست گفتگوی تمدن ها نبود که موجب پذیرش تعلیق فعالیت های هسته ای شد؟!



حقیقتاً اینگونه ایده ها و نظریات چه منفعت دندان گیری را عاید کشور کرده که ایشان اینگونه از ضرورت بازگشت به گفتگوی تمدن ها سخن می گویند؟!

نتایج اینگونه وادادگی ها، به وضوح در کارنامه سیاست خارجی دولت های هفتم و هشتم قابل ملاحظه است.

اعمال چنین سیاست هایی در برابر کشورهای مستکبر، نه فقط در کشور ما بلکه در سایر کشورها نیز موفقیتی در پی نداشته است.

بعنوان مثال جنبش فلسطینی "فتح" به رغم انجام گفتگوها و مذاکرات متعدد با سران رژیم صهیونیستی تاکنون به هیچ یک از اهداف مورد نظرش دست نیافته و متاسفانه امتیازات بیشماری را تقدیم رژیم اشغالگر کرده است.

اما از طرف دیگر جنبش مقاومت اسلامی، "حماس"، با رویکرد مقاومت در برابر دشمن صهیونی، با حفظ کیان و اقتدار خود، ضربات مهلکی بر این رژیم وارد آورده است.
 
در جای دیگری از این گفتگو به موج اسلام ستیزی و ایران هراسی که اخیراً در قالب فیلمهای هالیوودی خودنمایی می کنند اشاره شده است و چاره مقابله با آن، بازگشت به ایده گفتگوی تمدن ها معرفی می گردد.

جهت یادآوری می بایست گفت که در زمان روی کار بودن دولت متبوع ایشان فیلمهای و سریال های ضد ایرانی و ضد اسلامی متعددی ساخته شدند که می توان به مواردی هم چون فیلم خانه ای از شن و مه؛ مستند ترس مقدس؛ مستند نسل جدید تهران و بسیاری موارد دیگر اشاره کرد.

با این اوصاف سیاست وادادگی، دیپلماسی تساهل و تسامح و نیز ایده گفتگوی تمدن ها امتحان خود را پس داده اند، فلذا آزموده را دوباره آزمودن، گناهی نابخشودنی و غیر قابل جبران خواهد بود.
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.