به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از ساری ، حکایت عجیبی دارند آدمها فرقی هم نمیکند ساکن کجا باشند، همین بیخ گوش ما پر است از آدمهای خوب و بد، یکسو آدمهایی که دستشان با تبر آشنا است و بی خیال اینکه هر روز اکسیژنمان دارد کم میشود تن یک جنگل را با ضربه هایشان میلرزانند و جای دلسوزی برای جنگلی که گم شدن و کم شدنش دیگر دارد از محاسبه خارج میشود درختان قطور را قطع میکنند و یکسو انسانهایی که دست خالی میخواهند جنگل، این گنج تکرار نشدنی را پاسبانی کنند.
آنانی که میدانند در روزگاری که جنگلهای مازندران برای تبر به دستان خوش خوراک شده اند اگر حقیقت ارزشمند آن را نادیده بگیریم دیگر بار، یافتن و داشتنش سهل الوصول نیست چشم روشن و دل بیکران و دست پر قدرتی میطلبد تا از این گنجینه زیبا صیانت کند و نهالی متولد شود تا بعدها افسوس این غنیمت بی مانند را نخوریم دستی مانند دستان محمدعلی محمدنژاد.
علاقهمندان نجات جنگلها به گوش
سال ۱۳۸۱ بود که طرح صیانت از جنگلهای شمال اجرا شد، منابع طبیعی برای تولید نهالهای جنگلی برای افراد مشتاق و فعال در این حوزه فراخوان داد و در همان سال محمدنژاد ۲۶ ساله که کارشناسی کشاورزی را در دانشگاه خوانده بود و به دنبال شغلی بود تصمیم گرفت در فراخوان منابع طبیعی استان شرکت کند و آستینها را بالا بزند تا بخش کوچکی از این پویش را در دست بگیرد که هم نان باشد برای خودش و هم در حفظ این طلای سبز به اندازه خود قدم برداشته باشد.
برای تجدید جنگلهایی که سرنوشتشان بد به انسانها گره خورده است برای جان بخشیدن به درختهایی که اگر به کاغذ و محصولات چوبی تبدیل نشوند و از ارّهها جان سالم به در ببرند یا میسوزند و یا خورده میشوند، کارش را با سرمایهای که جمع کرده بود و درنهالستانی که منابع طبیعی در اختیارش قرار داد شروع کرد و در ابتدای یک راه پر پیج و خم بود.
یکی بود هیچکی نبود
علاقه همیشه از کاه کوه میسازد و میتواند خالق شگفتی باشد، شگفتی که هیچ گاه تنها با پول به دست نمیآید، اما با علاقه و چاشنی تلاش میتواند هر انسانی را به قله برساند. در آن سال ۱۰ نفر در فراخوان منابع طبیعی شرکت کردند، اما تنها محمدنژاد ماند و هرکدام به نحوی از مشکلات و کمبودهایی که مثل سروهایشان رشد میکرد خسته شدند و کار را رها کردند.
او که حالا ۴۴ سال دارد و ۱۸ سال از عمر گران خود را صرف تولید نهالهای ارزان برای جنگلهای استان کرده اصلیترین دلیل ماندن و ادامه دادن مسیر را علاقه اش به این کار و فعالیت بی وقفه میداند و میگوید فقط من ماندم و من و همه هم دورهای هایم از این مسیر پردردسر به اصطلاح خودشان کم سود فرار کردند.
موانع و مشکلات همیشه جزیی جدایی ناپذیر از زندگی و حکم همان نمک زندگی را دارند تا مشکلات نباشند غلبهای بر آن نیست و حلاوت پشت سر گذاشتن مشکلات هم نصیب نمیشود، او هم که حالا یکی از کسانی است که تلخی مشکلات را با شیرینی موفقیت معاوضه کرده است از مشکلات مسیر و حمایتهایی حداقلی تولیدکنندگان میگوید و ادامه میدهد با کمبودها من همیشه بوده ام، در این راه هم مشکلات قد علم کرده اند، از نبود حمایتهای دولتی، گرانی نهادههای کشاورزی، دستمزد کارگران و پرداخت با تاخیر هزینه تولید از سوی دولت گرفته تا مشکلات و حوادث طبیعی مانند سیل و طوفان که فقط بخشی از مشکلات است و در این مسیر همیشه همراه من بود نتوانست مانع کار و فعالیت شود.
محمدنژاد با اینکه درآمدی که در این عرصه برایش بدست میآمد ناچیز بود، اما میدانست نتیجه کار و تلاشش چه اثرات موثری برای جنگلهای شمال کشور در آینده خواهد داشت و به تنهایی پیشقدم میشود برای حفظ این میراث جهانی.
از سایه خانه
نهالهایی که در نهالستان زاغمرز پرورش داده میشود در ابتدا شاید سبزیشان به چشم نیاید، اما میدانم روزی زمانه آنها را به فلک میرساند تا سایه ساری برای خودمان و فرزندمان در زل آفتاب ظهر جمعهای باشند نهالهایی که نه تنها سهم احیای جنگلهای شمال میشوند بلکه از برخی درختان سریع الرشد برای زراعت و برخی برای ترویج درخت کاری کشت میشوند.
تولیدات مهندس محمدنژاد همانند گونههای جنگلی شمال متنوع است از انواع پهن برگان مانند افرا و بلوط یا سوزنی برگان همچون سرو نقرهای، سرو زربین، سرو شیراز، سرو خمرهای وکاج سیاه که ایستاده و پنچه در خاک تنیده اند و قرار است سایه سری میشوند برای استان یا نهالهای صنوبر و اکالیپتوس که گردن خم میکنند برای زراعت چوب و خود را پیش مرگ درختان جنگلی میکنند و مشتری آنها از کارخانههای کاغذسازی گرفته تا کارگاههای تولید مبلمان و دکوراسیون است مهمان خانه هموطنان میشوند.
تولیدی کم سود
در روزگاری که کم اهمیتترین بخش زندگی خیلی از مردم نگهداری و حفاظت جنگلهاست و با شنیدن خاکستر شدن چندین هکتار از جنگلها همچنان آتش بر دل جنگل میزنند و ساده از کنار جنگل خواریهای هکتاری میگذرند این تولیدکننده برتر ملی با وجود همه مشکلات و درآمدزایی بسیار کم، حالا در نهالستان سبز ۷ هکتاری زاغمرز ۵۰۰ هزار اصله نهال درخت جنگلی تولید میکند تا بیشترین سهم را در حفاظت از جنگلها داشته باشد.
او که اجرای طرح کاشت و نگهداری نهال در مزرعه منابع طبیعی را به عنوان تنها شغل و منبع معاش خود میداند، میگوید: منابع طبیعی به ازای خرید هر نهال سوزنی برگ حدود ۱۴۰۰ تومان و هر نهال پهن برگ ۷۰۰ تومان پرداخت میکند که ۲۰ درصد از این رقم سود است.
این تولید کننده نهال که تجربهای حدود ۲۰ سال را یدک میکشد، از دغدغه هایش میگوید خریدار اصلی نهالها اداره منابع طبیعی است و با این فشار کار نه تنها تسهیلاتی وجود ندارد، بلکه قیمت نهالهایی هم که از او خریداری میشوند بسیار کم است و به اصطلاح خودش کاری پر دردسر کم سود است و دلیل ماندگاری اش عشق به کار و احیای طبیعت است.
نهالستانش اگر درآمد اندکی دارند، اما جهان کوچک محمدنژاد است، او برای خودش دغدغههایی دارد همیشه علاقه و پشتکار می تواند شگفتی خلق کند او که تا سال ۸۱ به دنبال شغل بود این روزها ۵ کارگر دائم دارد و در یک سال حدود هزار کارگر فصلی روزمزد را با سود اندک خود روزی میدهد.
مازندران یک میلیون و ۷۰۰ هزار هکتار جنگل و مرتع دارد و نهالهایی که منابع طبیعی از محمدنژاد میگیرد تا در کنار درختان خشکیده و افتاده بکارد در آینده پوششی میشوند برای نسلهای بعد معجزهای که بهار و تابستان با سبزی اش سلامتی میبخشد و در پاییز با رنگین کمانی زرد و سرخ روح نوازی میکند.
گزارش: هدیه سعیدی فر
انتهای پیام / ک
خوب از پس امتحان الهی برامدند
سر تعظیم به بزرگواری تون
و کسانی که بخاطر منافع شخصی از ایران زمین مایه میگذارند
و دو دینا را میبازند
بهشون مدال وطن فروشی داد
باید هر دو مدال را داشته باشیم یکی از طلا و
دیگری از قیر ساخته بشه
چونکه صورت خبیث و شیطانی شون مثل قیر سیاه نزد خداوند است