به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، نمیدانم این گونه افراد چگونه وجدانشان را زیر پا میگذارند و با سرنوشت و آینده یک دختر معصوم بازی میکنند. آنها برای رسیدن به هوی و هوسهای شیطانی نه تنها زندگی دختری را به آتش میکشند بلکه به همسر و فرزندان خودشان نیز خیانت میکنند به طوری که ...
دختر ۲۵ سالهای که برای شکایت از یک شیاد اینترنتی وارد اتاق مددکاری اجتماعی کلانتری سپاد مشهد شده بود، در حالی که بیان میکرد مردی ۴۰ ساله خواهر ۱۵ ساله ام را اغفال کرده است، درباره این ماجرا به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: وقتی در رشته مهندسی رایانه دانش آموخته شدم، تصمیم گرفتم برای استفاده از تخصصم و تامین بخشی از هزینههای زندگی در یکی از شرکتهای تعمیر رایانه و گوشی تلفن همراه مشغول کار شوم، به همین دلیل خواهر کوچک ترم در منزل تنها ماند. با توجه به این که آموزش تحصیلی مدارس نیز از طریق فضای مجازی انجام میشد، مدل پیشرفتهتر گوشی تلفن همراه را برای خواهرم خریدیم تا او از امکانات بهتری استفاده کند. ولی از حدود دو ماه قبل مادرم متوجه تغییر خاصی در رفتارهای خواهرم شد. او دیگر مانند قبل خورد و خوراک نداشت و مدام سرش در گوشی بود. حتی شبها نیز گوشی را زمین نمیگذاشت و با فردی ناشناس چت میکرد. مادرم که احتمال میداد خواهرم دچار مشکلی شده است، از من خواست تا با خواهرم صحبت کنم تا ماجرای تغییر رفتارش را متوجه شوم.
بیشتر بخوانید:
به همین دلیل یک شب به آرامی کنار خواهرم نشستم و خیلی دوستانه سر صحبت را با او باز کردم. با آن که خواهرم درباره مشکلاتش چیزی به من نگفت، ولی از میان حرف هایش فهمیدم که با فردی در فضای مجازی ارتباط دارد. این بود که وقتی دستم را به سمت گوشی تلفنش بردم هراسان گوشی را از دستم قاپید و با نگرانی فریاد زد که «حق نداری به گوشی من دست بزنی!» این موضوع شک مرا به یقین تبدیل کرد تا این که روز بعد، به طور پنهانی وارد محتویات گوشی تلفن خواهرم شدم و دریافتم که او برخی برنامهها و پیامها را مخفی کرده است. با توجه به تخصصی که در این زمینه دارم، خیلی زود فهمیدم که شماره ناشناسی را به نام یک دختر ذخیره کرده است.
وقتی پیامکهای آن شماره ناشناس را بررسی کردم چشمانم از تعجب گرد شد. مرد ۴۰ سالهای که همسر و دو فرزند دارد خواهرم را با پیامکهای عاشقانه اش اغفال کرده بود تا به هوسهای شیطانی خودش برسد. خواهرم نیز به دلیل احساسات و هیجانات خاص دوران نوجوانی دلباخته آن مرد شده بود. وقتی موضوع را با خواهرم در میان گذاشتم، تهدیدم کرد که اگر از آن مرد شکایت کنیم، از خانه فرار میکند. حالا مانده ایم که ...
شایان ذکر است، به دستور سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد) این ماجرا با دعوت از دختر ۱۵ ساله در دایره مددکاری اجتماعی مورد بررسیهای کارشناسی قرار گرفت.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
منبع: خراسان
انتهای پیام/