به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، علی کیان در یادداشتی نوشت: در تاریخ جمهوری اسلامی بزنگاههایی هست که اگر «جوانان خط نگهدار» نباشند و فریاد نزنند «خط و خطوط» قاطی و «کودکان ریش سفید مدیر» خودکار بدست مشغول خط خطی کردن میشوند و «سرمشقهای معلم دلسوز کشور» که در «دفتر مشق فرزندان» نوشته شده زیر خط خطیها مدفون میشود.
«دولت جوان حزب اللهی» از آن سرمشقهاست که در دیدار دانشجویی سال گذشته علیرغم اشاره حداقلی و در پایان سخن رهبری، بسیار مورد توجه قرار گرفت و در کنار مفهوم راهبردی «حلقههای میانی» از اهم مسائل دیدار سال پیش بود.
همین مفهوم در سخنرانی امسال نیز بسیار پررنگتر مطرح شد و به عبارتی دال مرکزی سخنان رهبری بود و به عنوان «علاج مشکلات کشور» به آن اشاره شد. اما در این میان اتفاقی عجیب افتاده و میافتد. در کلام برخی خواص و به صورت خصوص در بخشهای خبری سیما کلمه «حزب اللهی» و «انقلابی» عوض شده و میشود. تکرار موضوع و تنوع مصدر این تغییر به حدی است که نمیتوان از کنار آن گذشت و به نظر میرسد که «جوان خط نگهدار» باید وارد عمل شود و شروع به پرسیدن سوال و مطالبه گری کند.
شاید در نگاه اول اهمیت این اهتمام روشن نشود و یا حتی تعبیر به «سخت گیری» و «مته به خشخاش گذاشتن» از آن شود، ولی با نگاه عمیقتر به جنگ ادراکی نهفته در این تغییر، حقیقت، خودش را نشان میدهد.
همه ناظران بصیر میدانند که «انقلابی بودن» نیز با تدبیر و تکرار رهبری و مصداق سازی جوانان مومن بر سر زبانها مانده است، تا آنجا که لیبرالها و سست عنصرهای وطنی هم به آن طمع کرده و خود را انقلابی مینامند. براستی اگر دولت لیبرال برجام بدست و مجلس کم کار و غیر شفاف که کوس رسوایی سلفیها و استیضاحهای چند باره و بی نتیجه اش در کنار پدیده «پس گرفتن امضاهایش» معروف است ادعای انقلابی بودن دارند، دیگر از این آش شور و شهر شلوغ برای انقلابی گری واقعی چه میماند.
اما «حزب اللهی» بودن آنقدر روشن و تیز است که براحتی نمیتوان آنرا مصادره کرد. براستی مذاکره کنندگان با قاتلین حاج قاسم و اصرار کنندگان بر برجام میتوانند خود را «حزب اللهی» بنامند؟ آیا بانیان تصویب بیست دقیقهای برجام و تبدیل مجلس ۲۹۰ نفره به مجلس ۱ نفره میتوانند؟ آیا کسانی که فضای مجازی را به بهانه کلمه مقدس آزادی به محل تاخت و تاز انواع فساد و فاسدین تبدیل کرده اند و بانی قطعی پرپر شدن جوانان در این فضا هستند چطور؟ و حتی کسانی که حوزه تکنولوژی را به جای هدایت به سمت مسائل راهبردی در «شبکه سازیهای خدماتی» خلاصه میکنند.
فصل دیگر این سوالات مربوط به کسانی است که خود احساس تکلیف میکنند، خواب میبیند! و خود را ناجی کشور میدانند. پس از این همه سال از انقلاب و تجربههای انباشته هنوز بک فرایند اقتباس شده از ارزشهای اسلامی برای ورود به انتخابات، گفتمان سازی نشده است.
مسئولیت در نظام اسلامی محل جهاد دائم، حضور شبانه روزی در کنار مردم و عرصه ساده زیستی و نزدیکی به سبک زندگی طبقه متوسط است و باید جایگاهی باشد که همه از ورود در فرایند ثبت نام برای آن احتراز داشته باشند و با اصرار و تکلیف علمای ربانی و مردم، وارد آن شوند که این شیوه کارگزاران شهید و امام موحدین علیه الصلوه و السلام است. نه اینکه از همه طرف اخبار ورود این آقا و آن آقا و برنامه ریزیهای جدی برای انتخابات بگوش برسد گه در این صورت حتی اگر منجر به اثربخشی شود این اثربخشی محدود و غیررضایت بخش برای مردم خواهد بود.
دولت جوان حزب اللهی براحتی قابل مصادره نیست و حزب اللهی بودن بسختی قابلیت دزدیده شدن دارد و تلاش برای تحریف آن به شدت معنا دار و قابل درک است. این اصطلاح نورانی برگرفته از قرآن و با چسبندگی فوق العاده به حقیقت خود و احتمال کم دست مالی و جازدن کسانی است که بخشی یا همه کارنامه شان را در دوری از آن تعریف کرده اند و الان، چون حس کرده اند که اینجا آبی گرم میشود به آن اقبال نشان میدهند.
باز در این مورد خواهم نوشت...
منبع: فارس
انتهای پیام/