به گزارش خبرنگار
گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از
ساری ، تا دیروز برای پز دادن هایمان میچسبیدیم به فلان مارک و بهمان برند و نمیدانستیم در عبور گیج از چشم و هم چشمیهای کشدارمان، چقدر فرهنگ ما آب شده ، چقدر غریبه پرست، چقدر خارجی، تا اینکه چند روزی است همزمان با آغاز
تبلیغات انتخابات چشممان افتاد به مردان قوی هیکلی که با شانههای ستبر، شانه به شانه داوطلبانِ کت و شلواری در خیابان راه میافتند و همزمان که داوطلب قربان صدقه مردم میرود و میخندد،
بادیگاردها هم مردم را از آنها دور میکنند.
چه پارادوکس عجیبی، داوطلبی که رای مردم را میخواهد از چه چیز خوف میکند که یک کوه عضله را همراه خود به خیابانها کشانده است، ناخودآگاه یاد ستارههای چشم رنگی دنیای فوتبال، سینما، مد و موسیقی آنور آب میافتم چقدر زبان رفتار بعضیها این روزها خارجی شده است.
چرا داوطلبان محافظ شخصی دارند؟
کت و شلوارهای یک دست مشکی، هندزفری به گوش و قدی بلند، این تصاویر را پیشتر دیده بودم آنها را بادیگارد سلبریتی، محافظ شخصی برای حفاظت از چهرهها، تیم حفاظت یا تیم تشریفات هم میگویند، آنهایی که از این بادیگاردها استفاده میکنند میگویند اینها برای در امان ماندن از دوربین خبرنگاران و مردم و پاپاراتزیها و مزاحمهای خیابانی استخدام میشوند.
برخیها هم با سگرمههای درهم کشیده از این تز، میگویند همه اینها تشریفات است و پُز و من چقدر بدم میآید از این پزدادنهای تقلیدی، فرقی نمیکند سلبریتی باشد یا داوطلب نمایندگی مجلس که این روزها به نظر میرسد آنها هم وارد گود استفاده از این پدیده از آنور آب آمده شده اند.
نخستین تصویر استفاده
داوطلبان انتخابات از بادیگارد را در ساری دیدم، چهار مرد تنومند ایستاده بر روی سِن که یک داوطلب را دوره کرده اند تا او سخنرانی کند، روز بعد یک داوطلب نمایندگی در غرب استان که با یک محافظ گوش شکسته تنومند به بازار آمده بود و دیشب هم یک داوطلب در شرق مازندران با دو بادیگارد در چپ و راست خود در بازار دستهای مردم را به گرمی میخواست فشار دهد، به نظر میرسد استفاده از بادیگارد در بین داوطلبان بدجوری در حال همه گیر شدن است.
پدیدهای غیرقانونی به وسعت یک تاریخ
بادیگاردها قدمتی طولانی در تاریخ بشر دارند شاید به درازی قدرت گرفتن اولین پادشاه یا ظهور اولین ثروتمند در جهان که برای محافظت از خود واموالش سربازانی را انتخاب میکردند تا تجربه رزمی خود را برای حفاظت از آنها بکار بگیرند؛ از گاردهای پادشاهان هخامنشی گرفته تا ساموراییهای ژاپنی یا محافظان سوئیسی پاپ و محافظان آنچنانی سرهنگ معمر قذافی که البته این آخری اتفاقا به کارش نیامد.
با گذر زمان، داشتن بادیگارد از انحصار مقامات دولتی خارج شد و برخیها که خود را در قد و قواره مقامهای برجسته سیاسی و اقتصادی و نظامی و ... میدیدند این نیاز را در خود احساس کردند که باید بادیگارد داشته باشند و اینگونه بود افرادی با قد دو متر، شانههای ستبر، قیافههای عبوس و سرد وارد فرهنگ اجتماعی و سیاسی شد، اما غیر قانونی!
درست خواندید بادیگاردها هیچ مجوز قانونی برای فعالیت ندارند این را یک منبع انتظامی در گفت و گو با خبرنگار
گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از
ساری ، میگوید و اضافه میکند: بادیگارد یا تیم حفاظتی گاهی به صورت شخصی و گاهی نیز به عنوان زیر مجموعه یک شرکت خصوصی بکار گرفته میشوند، اما نیروی انتظامی و قانون، هیچ مجوزی برای فعالیت بادیگاردها صادر نکرده است.
او میگوید: شاید شخصی بخواهد به هر دلیلی از شخص دیگری به عنوان محافظ یا همراه خود استفاده کند، اما از دید قانون این بادیگاردها هیچ رسمیتی ندارند و پلیس هم هیچگونه امکانات دفاعشخصی به این افراد نه داده است، نه میدهد و نه خواهد داد.
مانوری برای تجمل
شاید برایتان جالب باشد که بدانید این آدمهای تنومند که به عنوان محافظ شخصی فعالیت میکنند از چه زمانی به عنوان پز اجتماعی وارد فرهنگ ما شده است.
رنجبر کارشناس امور سیاسی و رسانه در گفت و گو با خبرنگار
گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از
ساری ، معتقد است این پدیده نخستین بار در اوائل سالهای ۱۳۷۰ با فیلمی که در آن خدمتکار یک خانه برای نشان دادن تمول دروغین خود از شخصی به عنوان محافظ استفاده میکند وارد عرصه هنر شد و به تدریج تا اوایل دهه ۹۰ در برخی ساختارهای فرهنگی و اقتصادی رسوخ کرد.
او با بیان اینکه استفاده از بادیگارد و محافظ برای شخصیتهای سیاسی با توجه به سطوح تهدید کننده نسبت به آنها مرسوم است، ادامه میدهد: استفاده از محافظ برای چهرههای غیرحاکمیتی در برخی کشورها از جمله آمریکا به دلیل مسائل امنیتی به شدت رواج دارد، اما در ایران با امنیتی که زبانزد است این مورد چیزی فراتر از پروتکلهای حفاظتی است.
این کارشناس رسانه استفاده داوطلبان نمایندگی از بادیگارد را رفتار جدیدی میداند که در سطوح پایین سیاست در حال شکل گرفتن است و ادامه میدهد این رفتار برای کشورمان تبعات داخلی و بین المللی نیز خواهد داشت به گونهای که امکان دارد تداعی ناامنی در جامعه کند و نشان دهد امنیت عمومی در کشور ضعیف است.
رنجبر با بیان اینکه ممکن است این فخرفروشی اجتماعی مانند برخی دیگر از پدیدهها در جامعه باب شود، افزود: زمانی که امنیت در کشور به خوبی تامین شده است داوطلبان مبتنی بر چه تهدیدی تشخیص میدهند با بادیگارد در اماکن عمومی حاضر شوند.
او به همه داوطلبان نمایندگی و فعالان سیاسی که بر اساس پروتکلهای حفاظتی نیاز به محاظ ندارند توصیه کرد برای اینکه رسانههای بیگانه چهره دروغینی از ناامنی در ایران نشان ندهند بهتر است در خصوص این رفتار که نمایش فخرفروشی است تجدید نظر کنند.
به هر حال قانونی یا غیر قانونی، مؤسساتی در ایران هستند که در قبال دریافت پول، محافظ شخصی در اختیار مشتریان خود قرار میدهند، اما این رفتارهای لاکچری مآبانه فارغ از هر توجیهی، قطعا پارادوکس مردمی بودن در شعار و محافظ شخصی داشتن برای دور شدن از مردم را زیر سوال خواهد برد.
گزارش: سید رضا کریمی
انتهای پیام/