به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، جشن نوروز از آیینهای باستانی و ملی ایرانیان است، جشنی که چهارشنبه سوری یک جشن کوچکتر به پیشوازش میآید و جشن سیزده بدر بدرقه اش میکند.
برخی از آداب عید نوروز در میان همه مردم ایران تقریبا یکسان است، ولی نوروز در گذشته دارای آداب چندی بوده که امروزه تنها برخی از آنها برجای مانده است که در این زمینه با یک محقق بجنوردی گفت و گویی صورت گرفته که به برخی از آداب و رسوم مردم خراسان شمالی در گذشته اشاره میکنند.
یک محقق فرهنگ عامیانه در بجنورد میگوید: در گذشته مانند امروز مردم با نظافت و پیراستگی به پیشواز عید نوروز میرفتند و تمام اعضای خانواده که همه در یک خانه زندگی میکردند کارهای خانه را با هم انجام میدادند.
قاسم مهرنیا با بیان اینکه در زمانهای گذشته مانند امروزه کارگاههای قالی شوئی و امکانات نبود و بجنورد نیز آب لوله کشی در منازل نداشت، اظهار میکند: آن زمان مردمان خراسان شمالی برای شستن فرشهای خود به بش قارداش میرفتند و فرشهای خود را در آبگیرها میشستند.
وی میافزاید: در گذشته، چند روز مانده به عید در داخل سینی مسی برای نو عروسها عیدی شامل، گوشت، برنج، پارچه، روغن، سکههای پنج و ۱۰ مناتی میگذاشتند و به منزل عروس میبردند و خانواده عروس نیز هدیههایی برای داماد در نظر گرفته و در داخل سینیها میگذاشتند؛ که این آیین امروزه هم در برخی از نقاط استان انجام میشود.
وی میافزاید: قبل از سال تحویل بعضی از خانوادهها در لحظه سال تحویل نو به مزار اموات خود میرفتند و سال نو را در کنار مزار عزیز از دست رفته خود میگذراندند.
آیین «خله خله خلته گلده»
مهرنیا در ادامه میگوید: تنها آیینی که مختص این شهر بود و هر ساله انجام میشد آیین «خله خله خلته گلده» بود.
وی ادامه میدهد: در زمانهای قدیم تعدادی از جوانان و نوجوانان چند روز مانده به عید نوروز گرد هم میآمدند و لباسهای زنانه میپوشیدند و چادر سر میکردند تا چهره خود را بپوشانند و جلو درب منازل میرفتند.
وی میافزاید: این جوانان در حالی که در کوچه و محله راه میافتادند همه با هم شعری را با صدای بلند میخوانند و به زبان و لهجه شیرین بجنوردیها میگفتند: «خله خله خلته گلده اینچنه کلچه گلده». یعنی خاله خاله کیسه گونی اومده کمی کلوچه بده.
وی میگوید: اهالی منزل نیز در کیسه آنها کمی کلوچه و آجیل و تنقلات میریختند.
صدقه دادن
این پژوهشگر به دیگر سنت مردمان خراسان شمالی اشاره میکند و میگوید: در آن زمان مردم در کوزهای که قبلاً با آن آب میخورند و دیگر شکسته و لب پریده بود، داخلش زغال و سکه میانداختند و به پشت بام منزل خود میبردند و از آنجا به بیرون پرتاب میکردند که این حرکت نوعی صدقه انداختن بود و کسی که نیاز داشت آن پول را برمی داشت.
مراسم خان بازی
مهرنیا به دیگر آیین و سنت این استان اشاره میکند و میگوید: یکی دیگر از این آیینها میتوان به مراسم در اصطلاح ما بجنوردی ها، به زبان ترکی «خان چخارتماق» یعنی «خان بازی»، نیز اشاره کرد و این مراسم به این شکل بود که صبح اول عید عدهای در میدان کارگر فعلی جمع میشدند و میدان خاکی را آب پاشی و نظافت میکردند.
وی میافزاید: در این مراسم که از قبل برنامه ریزی شده بود دهل و سرنا مینواختند و اکثر مردم پشت سر این نوازندگان به منزل خانی که از افراد تنومند و هیکل آراسته انتخاب میشد، میرفتند.
وی ادامه میدهد: مردم خان را که لباس فاخر بر تن داشت را با جاه و جلال به میدان میبردند و در گوشهای از میدان که کرسی تختی ساخته بودند، خان را در آنجا مینشاندند.
وی میافزاید: بعد از آن مردم دور میدان حلقه میزدند، و با نواختن دهل و سرنا عدهای رقصهای محلی انجام میدادند.
مهرنیا میگوید: در این میان هر از گاهی خان دست خود را بالا میبرد و نوازندگان نواختن دهل و سرنا خود را قطع میکردند و خان، داروغه را نزد خود فرا میخواند تا از مردم حاضر در میدان مبلغی به عنوان مالیات جمع آوری کند که هزینه این مراسم از همین جریمهها تامین میشد.
وی میافزاید: داروغه در اطراف میدان در میان مردم قدم میزد و اگر کسی تازه وارد جمع میشد او را به حضور خان میبردند و پس از ادای احترام به خان، میگفت این تازه وارد مالیات خود را پرداخت نکرده است و خان مبلغی تعیین و تحویل خزانه دار میداد.
این محقق فرهنگ عامیانه در بجنورد ادامه میدهد: در این مراسم همچنین برنامه کشتیهای محلی «چوخه» برگزار میشد و مبلغی از خان دریافت میکرد و همچنین هدایایی مانند کله قند توسط حضار به پیروز میدان کشتی داده میشد.
مهرنیا با اشاره به اینکه این مراسم تا ۱۲ فروردین ماه ادامه داشت میگوید: در روز ۱۳ فروردین ماه عدهای همراه با خان و با دهل و سرنا به بش قارداش میرفتند و در آنجا بعد از رقص و پای کوبی خان را با لباس به داخل حوض میانداختند.
وی ادامه میدهد: بعد از آن خان را از حوض به بیرون میآوردند و پس از بیرون آوردن از حوض لباسهای خانی او را از تنش بیرون میآوردند و لباسهای دیگری بر تن میکردند و میگفتند که خانی شما به اتمام رسید.
وی آیین فالگوش ایستادن، تخم مرغ شکنی و پخت نان و فطیر را از دیگر رسوم آن زمان عنوان میکند.
منبع: قدس آنلاین
انتهای پیام/