علی‌رغم تهدیدهای رژیم صهیونیستی، با افزایش قدرت محور مقاومت در منطقه نه این رژیم و نه آمریکا هیچ یک قادر نیستند تصمیم به جنگ بگیرند.

به گزارش گروه بین‌الملل باشگاه خبرنگاران جوان، روزنامه اینترنتی رای الیوم در مقاله‌ای نوشت: به لحاظ راهبردی که خواب را از چشمان رژیم اسرائیل ربوده است، طبیعی به نظر می‌رسد که نهاد اطلاعاتی اسرائیل از اظهارات مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، درباره برنامه هسته‌ای ایران بهره‌برداری کند برای اینکه او درباره گرایش تهران به گزینه دستیابی به قدرت هسته‌ای هشدار داد. بین اظهارات پمپئو و جلوه دادن ایران به عنوان خطر منطقه‌ای و خطری برای موجودیت رژیم اسرائیل، به نظر می‌رسد اسرائیل در این صحنه فرصتی می‌بیند برای اینکه به تحریکات بر ضد برنامه هسته‌ای و موشک‌های بالستیک ایران ادامه دهد.

تصمیم‌گیرندگان سیاسی و نظامی در اسرائیل از سال‌ها قبل به سخن گفتن درباره دغدغه‌ها و نگرانی‌ها درباره برنامه هسته‌ای ایران به همراه احتمال حفظ گزینه نظامی روی میز، عادت کردند. در همین زمینه یسرائیل کاتس، وزیر امور خارجه رژیم اسرائیل، ضمن تهدید نظامی ایران اعلام کرد این رژیم آمادگی دارد تأسیسات هسته‌ای ایران را بمباران کند.

در ادامه این مطلب آمده است: تحولات خاورمیانه و محتوای آن و با توجه به وضع منطقه‌ای جدید که بر اساس پایداری دولت و ارتش سوریه ایجاد گردید، اسرائیل را وارد جستجوی مستمر برای یافتن راه حل‌هایی به منظور مهار آثار پیروزی سوریه و نتایج این پیروزی در آینده و دقیقا جزئیات مربوط به گسترش قدرت محور مقاومت کرد.

بنابراین تل‌آویو دو گزینه پیش رو دارد. نخست اینکه شکست در سوریه را هضم کند و دوم اینکه به یکی از ارکان محور مقاومت حمله کند که هر دو گزینه نتایج فاجعه‌باری برای این رژیم خواهد داشت؛ زیرا پایداری دولت سوریه فضای منطقه‌ای جدیدی را تحمیل و ارتش سوریه معادلات بازدارندگی (جدیدی) را محقق کرد.

علاوه بر این سیستم مقاومت «دمشق، تهران، بغداد و حزب‌الله» تشکیل شده است. این‌ها همه مسائلی است که هیچ یک از گزینه‌های نظامی که اسرائیل در حال بررسی آن است، از بین نخواهد برد زیرا بین تهدید‌های اسرائیل بر ضد تهران و وقایع شتابان منطقه‌ای ربط و پیوندی وجود ندارد. بر این اساس و با توجه به اینکه رژیم اسرائیل در عرصه داخلی و خارجی با چالش‌هایی روبرو است، نمی‌توان این تهدید‌ها را چیزی جز تهدید‌های توخالی توصیف کرد.

با نگاهی عمیق‌تر به تهدید‌های اسرائیل درباره حمله به ایران می‌توان این تهدید‌ها را بطور مستقیم به تحولات منطقه مرتبط کرد و در قالب مسائل داخلی اسرائیل دسته‌بندی کرد. به نظر می‌رسد رژیم اسرائیل روی افزایش سقف اظهارات تکیه می‌کند با این هدف که پیام‌های بازدارنده به محور مقاومت بدهد، اما از محتوا و ماهیت این اظهارات به وضوح فهمیده می‌شود که رژیم اسرائیل از ورود مستقیم به هر جنگ بزرگ و گسترده پرهیز می‌کند، اما از جزئیات حمله به سوریه و تحریکاتش علیه حزب‌الله به عنوان عامل فشار تأثیرگذار در جزئیات معادلات بازدارندگی استفاده می‌کند به ویژه اینکه شکنندگی اوضاع داخلی در اسرائیل از جمله عواملی است که تصمیم‎گیرندگان سیاسی و نظامی در تل‌آویو را تحت فشار قرار می‌دهد و به همراه آن مقامات رژیم بر مسائل منطقه‌ای تمرکز می‌کنند و وضع امنیتی رژیم اسرائیل به گونه‌ای است که از شکاف‌های شوکه کننده رنج می‌برد.

این شکاف‌های شوکه‌کننده نتیجه محاصره شدن آن از سوی محور مقاومت یعنی از طرف سوریه، لبنان و غزه است زیرا موشک‌های دارای فن‌آوری‌های بالا و قابلیت آن‌ها برای نشانه‌گیری دقیق می‌تواند عمق رژیم را هدف قرار دهد. این واقعیت با قوت در ذهن سران اسرائیل حضور دارد و آن‌ها نخواهند توانست به هیچ وجه این وضع را به نفع خودشان تغییر دهند. بنابراین واقعیت‌های جدیدی را که محور مقاومت تحمیل کرد، رژیم اسرائیل را مجبور کرد به مقتضیات واقعیت موجود تن در دهد.

از سوی دیگر «گادی آیزنکات»، رئیس سابق ستاد مشترک ارتش صهیونیستی، درباره راهبرد نظامی جدید ارتش اسرائیل اعلام کرد که این ارتش در هر جنگ آتی (احتمالی) در چند جبهه خواهد جنگید. اما وی درباره دستیابی به نتیجه‌ای که بر اساس آن بالاترین سطح بازدارندگی محقق شود یا اینکه موازنه قوا به نفع این رژیم ضد ارکان محور مقاومت تغییر کند، مطمئن نبود. بنابراین واضح به نظر می‌رسد که (برخی) در داخل رژیم اسرائیل تأکید می‌کنند هیچ جنگی در هیچ جبهه‌ای فایده نخواهد داشت و اکنون روی جنگ رسانه‌ای تمرکز می‌کنند و نوعی کشمکش سیاسی ایجاد کرده و آن را به انتقادات اخیر اروپا از برنامه موشکی ایران پیوند می‌دهند.

در این چارچوب سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس در یک اقدام فریبکارانه ضد برنامه موشک‌های دفاعی و سنتی ایران موضع‌گیری کرده و نامه‌ای برای دبیرکل سازمان ملل متحد فرستادند در حالی که به تعهدات خودشان براساس توافق هسته‌ای عمل نکردند. اسرائیل بطور گسترده از این اقدام اروپا استقبال و هیاهوی رسانه‌ای به پا کرد تا برنامه موشکی و پرونده هسته‌ای ایران را در فهرست خبر‌های بین‌المللی نگاه دارد و شکافی در تفاهمات اروپا و ایران ایجاد کند.

با توجه به نکات یاد شده و با توجه به مجموعه‌ای از اهداف که تل‌آویو در صدد است با اعمال فشار‌ها و تهدید‌های نظامی ضد ایران محقق سازد، به نظر می‌رسد همزمان با شدت گرفتن مواضعی که خواهان گفت‌وگو بین کشور‌های عربی حوزه خلیج (فارس) و ایران بر مبنای طرح صلح پیشنهادی ایران به نام «طرح صلح هرمز» است، اسرائیل سعی دارد وضع منطقه‌ای را بطور کلی ضد سیاست‌های ایران در منطقه مهندسی کند، اما در مقابل آن اسرائیل با جدیت تلاش می‌کند مانع دستیابی ایران و کشور‌های عربی حوزه خلیج (فارس) به تفاهماتی شود و واشنگتن نیز در قالب راهبرد دراز مدت تلاش می‌کند امارات، بحرین، عمان و مغرب را مجبور کند توافقنامه منع تعرض با رژیم اسرائیل امضا کنند در حالی که آمریکا و اسرائیل بطور روز افزونی بر طبل ایران‌هراسی می‌کوبند.

رای الیوم در ادامه نوشت: در نتیجه صرفنظر از دغدغه‌های تل‌آویو و واشنگتن در قبال ایران، رژیم اسرائیل می‌داند هر اقدام احمقانه علیه ایران از هر نظر نتایج کاملا معکوس در پی خواهد داشت و پاسخ محور مقاومت به مثابه زلزله سیاسی و نظامی خواهد بود که بنیان رژیم اسرائیل را هدف قرار خواهد داد. بنابراین هر نوع اظهار نظر و جنگ‌های رسانه‌ای و مهندسی سناریو‌ها چیزی جز انعکاس آشکار حجم ترسی نیست که رژیم اسرائیل را در بر گرفته است.

در انتهای این مطلب آمده است: در اینجا باید تأکید کرد که واشنگتن دیگر آن قدرت مطلقه‌ای نیست که هر چه را بخواهد بتواند تحمیل کند. واقعیت‌ها تغییر کرده، مسائل دگرگون شده و محور مقاومت معادله‌ای است که شکست آن دشوار شده است. حداکثر کاری که واشنگتن و تل آویو می‌توانند انجام دهند این است که تنش‌های سیاسی ایجاد کنند و در روند راه حل‌های خاورمیانه مشکل‌تراشی کنند. در سایه افزایش قدرت محور مقاومت نه واشنگتن و نه تل آویو هیچ یک قادر نیستند تصمیم به جنگ بگیرند.

انتهای پیام/

 
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
رضا
۱۱:۴۶ ۰۲ دی ۱۳۹۸
با اینکه هنوز این فرضیه محقق نشده و کامل نیست ولی فرض کنیم که: از نظر جغرافیا و ژئوپلتیک ارضی تمام خاک کشورهای محورمقاومت یکی شوند یعنی با حفظ مرزهای بین المللی مانند چند استان در یک کشور متحد با هم متحد شوند و اتحاد ارضی کنند با این استنتاج که حمله و تجاوز به تمامیت ارضی هر کدام از آنها و نقض حریم هوائی هر کدام از آنها همه کشورهای محورمقاومت این تجاوز و این حمله را به تمامیت ارضی خودشان ( موقعی که به تنهائی از خود دفاع میکردند )تلقی کنند و همه با هم در تمام نقاط حساس و پایگاههای مهم(دشمن) در تیر رس محور مقاومت همه با هم علیه دشمن متجاوز عملیات دندان شکن و پاسخ قاطع و کوبنده بدهند و تمام نقاط حساس دشمن را در تمام خاک کشورهای محور مقاومت مورد هجوم متقابل قرار دهند به عنوان مثال: وقتی اسرائیل و هم پیمانانش در مورد بمباران باریکه عژه در فلسطین اشغالی همدست میشوند از تمام جبهه ها و محورهای هم مرز با کشورهای محورمقاومت در نقاط مشترک با فلسطین اشغالی در تمام طول نوارهای مرزی بسوی نقاط حساس اسرائیل موشک باران و یا آتش باری کنند تا دشمن پرچم سفید تسلیم را بالا نبرده از تمام محورها و مرزهای مشترک این موشک باران را ادامه بدهند.....در تجاوز هوائی با همین شیوه در تجاوز دریائی با همین شیوه یعنی خلاصه اینکه اگر دشمن یک موشک زد به مواضع کشورهای محورمقاومت نه با 10موشک بلکه با صدها موشک همزمان در یکساعت و یک دقیقه و یک ثانیه جواب قاطع و دندانشکن در تمام نقاط حساس و پایگاههای زیر تیغ محورمقاومت را در یک گستره بزرگ جغرافیائی دریافت کند و جمله ی سیدآل محمد(ص) مبنی بر اینکه :""دیگر زمان بزن در رو تمام شده را جهانی و بین المللی کنند."" و این فقط با اتحاد و فقط با اتحاد و فقط با اتحاد و روشهای عملیاتی متحدالرویه در ساعت و دقیقه و ثانیه ای عملیاتی منسجم و برنامه ریزی شده دقیق محقق خواهد شد درست مانند یک مانور گسترده عظیم رزمایشی منطقه ای حساب شده و برنامه ریزی شده دقیق چنان که (محور مثلث شوم آمریکا -اسرائیل -عربستان و امارات ) خودشان هم گیج و گنگ شوند و سردرگم گریبان همدیگر را بعنوان متهم بچسبند...... یعنی: همان کاری و همان بلائی که چندین سال است دارند با کشورهای محورمقاومت اجرا میکنند و با برنامه ریزی حساب شده و دقیق علیه کشورهای محورمقاومت انجام میدهند........در مورد جنگهای نامحسوس با سربازان ناپیدای رسانه ای تمام جغرافیای کشورهای منطقه محورمقاومت میتوانند با تشکیل یک هاب مرکزی اطلاعاتی و امنیتی مشترک و متصل به همدیگر با کدرمزهای مخصوص به خود که دقیقاً مهندسی معکوس شده از روشهای اطلاعاتی و امنیتی دشمنان باشد یک شبکه قوی و منسجم اطلاعاتی و امنیتی درتبادلات بین هم با رسانه ها و شبکه های فعال با حلقه های تودرتو و لایه های غیر نفوذ برای دشمنان یعنی مثلث شوم شرارت:
( آمریکا-اسرائیل-عربستان و امارات ) ایجاد کنند و دائم و مستمر در حال تقویت و بارگذاری اطلاعات و تبادلات به روز شده با هم باشند یعنی بعنوان مثال: غزه را یک استان- سوریه را مانند یک استان- عراق را مانند یک استان- لبنان را مانند یک استان - یمن را مانند یک استان...........و شهرهای بزرگ و استراتژیک این کشورها را مانند روستاهای متصل به استانها در نظر بگیریم تا محور شرارت آمریکا - اسرائیل - عربستان و امارات را با روشهای رسانه ای گیج و سردر گم کرد و از خودشان با اطلاعات خودشان با روشهای رسانه ای آنها را به جان هم انداخت درست همان سناریو و کاری که این محورشرارت با کشورهای محورمقاومت چندین سال است در دست اجراء دارند و همدیگر را پوشش میدهند (علیه محورمقاومت ) در روش مذکور با اتحادی که گفته شد یکبار هم که شده متحداً کشورهای محورمقاومت در منطقه با اتحادرسانه ای و روشهای متحدالرویه علیه دشمنان مشترک عملیات های رسانه ای انجام بدهند و شبکه های اطلاعاتی و امنیتی منسجم و یکپارچه با هم تشکیل دهند.......در این صورت تحلیل نویسنده رای الیوم بطور قطع محقق و اجرائی خواهد شد و نه تنها آمریکا بلکه اسرائیل و گاوهای شیرده ترامپ هم بطور قطع و یقیناً و یقیناً هرگز نمیتوانند غلطی بکنند.....
آخرین اخبار