
مناقشه طولانیمدت ترکیه و کردها، که دهههاست جان هزاران نفر را گرفته و به یکی از پیچیدهترین مسائل ژئوپلیتیکی تبدیل شده است، به نظر میرسد در حال ورود به فاز جدیدی است. در حالی که اعلام آتشبس از سوی عبدالله اوجالان، رهبر حزب کارگران کردستان (پکک)، ممکن است آغازگر مسیری برای صلح باشد، باید با نگرانیهای جدی به روندهای جاری نگریست.
اوجالان، در یک حرکت غیرمنتظره، از پکک خواسته تا سلاحهای خود را کنار بگذارد و این گروه به طور کامل منحل شود. این فراخوان به شدت متفاوت از اعلامیههای گذشته او است که بیشتر بر مبارزه مسلحانه و استقلال تأکید میکرد. به نظر میرسد که این تغییر میتواند به یک نقطه عطف در پایان خشونتها و آغاز گفتوگوهای صلح منجر شود، اما واقعیتهای موجود حاکی از آن است که نباید به سادگی به این ابتکار خوشبین بود.
تضادهای درونی در سیاست کردها
در ابتدا، این سوال مطرح میشود که آیا پکک، با ساختار فرماندهی متنوع خود و همچنین اختلافات موجود میان جناحهای مختلف، واقعاً قادر به پیروی از دستور اوجالان خواهد بود؟ در گذشته، رهبری نظامی این گروه در کوههای قندیل به طور مستقل عمل کرده است و هیچ تضمینی وجود ندارد که با فراخوان اوجالان برای خلع سلاح، همه اعضای پکک به این تصمیم تن دهند. در این راستا، هر گونه مقاومت یا انشقاق در صفوف پکک میتواند نتیجهای کاملاً متفاوت از آنچه که دولت ترکیه پیشبینی کرده، به بار آورد.
دولت ترکیه و استراتژی دوگانه
دولت ترکیه، به رهبری رجب طیب اردوغان، با استقبال از این آتشبس آن را "فرصتی تاریخی" برای پایان دادن به ترور و ریشهکن کردن تهدید پکک توصیف کرده است. اما نگرانی اصلی این است که دولت تنها به بهانهی توقف خشونتها، به مذاکرات صلح نپردازد و به حل و فصل مسائل بنیادی مانند حقوق سیاسی کردها و اصلاحات قانونی نپردازد. در گذشته، هرگونه حرکت به سمت یک راهحل سیاسی با مخالفت شدید جناحهای ملیگرا مواجه شده است و هنوز مشخص نیست که آیا اردوغان قادر خواهد بود که این موانع را کنار بزند.
موانع در مسیر صلح
اگرچه آتشبس یک گام مثبت است، اما نگرانیهایی جدی درباره این وجود دارد که این روند به نتیجهای پایدار منجر نخواهد شد. اصلاحات قانونی و تغییرات اساسی در ساختار حقوقی ترکیه که به رسمیت شناختن حقوق کردها و خودمختاری بیشتر برای مناطق کردنشین نیاز دارد، هنوز در هالهای از ابهام قرار دارند. این که آیا اردوغان و دولت ترکیه واقعاً آمادهاند که تغییرات اساسی در سیاست داخلی خود ایجاد کنند یا صرفاً در تلاشند تا خود را به عنوان حاکمانی که "صلح را به ارمغان میآورند" معرفی کنند، سؤالی است که باید به آن پاسخ داد.
چشمانداز منطقهای و فشارهای خارجی
در سطح منطقهای، تحولات مربوط به پکک میتواند تأثیرات عمیقی بر روابط ترکیه با همسایگانش داشته باشد، به ویژه با سوریه و عراق. در حالی که ترکیه ممکن است با تغییر مواضع خود در قبال کردها، درهای همکاری بیشتری با ایالات متحده و ناتو در مسائل امنیتی باز کند، اما همین تغییرات ممکن است با واکنشهای منفی از سوی برخی کشورهای منطقه مواجه شود. تغییرات در روابط ترکیه با گروههای کرد در عراق و سوریه ممکن است نه تنها به بهبود امنیت منطقهای کمک کند، بلکه میتواند پویاییهای ژئوپلیتیکی دیرینه را تغییر دهد.
در حالی که دولت ترکیه از این ابتکار به عنوان فرصتی برای پایان دادن به مناقشه استفاده میکند، نگرانیهای زیادی درباره استمرار واقعی صلح و پیگیری اصلاحات اساسی وجود دارد. اگر روند صلح صرفاً به توقف مبارزه مسلحانه محدود شود و به مسائل اساسی مانند حقوق فرهنگی و سیاسی کردها پرداخته نشود، احتمالاً این آتشبس به یک توقف موقتی تبدیل خواهد شد تا یک صلح پایدار. ترکیه باید همزمان با تغییرات نظامی، اصلاحات قانونی و اجتماعی جدی را پیگیری کند تا واقعاً به یک آشتی ملی دست یابد.
منبع: ژئوپولیتیکال مانیتور