قطر معتقد است که ادامه حضورش در سازمان اوپک، منافع مادی ندارد و این تصمیم در پی آن گرفته شد که تمامی تلاش ها برای حل بحران به وجود آمده میان این کشور با عربستان، امارات، بحرین و مصر راه به جایی نبرده است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،   خروج ناگهانی قطر از اوپک در سایه ادامه یافتن بحران خلیج فارس نشان داد که دوحه واهمه‌ای از رویارویی با این بحران ندارد و احتمال خروج از شورای همکاری خلیج فارس را نیز بررسی می کند.


بیشتربخوانید :نقشه شوم امارات برای ایران/ آرزویی که «محمد بن زاید» به گور خواهد برد


چند روز قبل بود که سخنان «سعد الکعبی» وزیر انرژی قطر در خصوص اینکه دوحه از ابتدای سال ۲۰۱۹ میلادی از اوپک خارج می شود موجی از واکنشها را در محافل بین المللی به دنبال داشت. 

گرچه مقامات قطری اعلام کردند که این تصمیم کاملا فنی بوده و در دائره تحلیل های سیاسی نمی گنجد اما مشخص است که خروج قطر از اوپک در سایه ادامه دار شدن بحران دوحه و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از یک سو و حرف و حدیث‌ها در خصوص احتمال خروج قطر از شورای همکاری خلیج فارس از سوی دیگر ثابت می کند که هدف دوحه از کنار گذاشتن این سازمانها چیز دیگری است.

منابع عربی حوزه خلیج فارس در گفتگو با روزنامه الرأی کویت گزارش دادند که مقامات قطر مسأله خروج از شورای همکاری خلیج فارس و یا باقی ماندن در آن را بررسی می کنند. آنها تاکید کردند که هنوز تصمیمی در این خصوص گرفته نشده و این مسأله در حال بررسی است. قرار است نشست سران شورای همکاری خلیج فارس یکشنبه در ریاض برگزار شود.

اخیرا نیز «محمد بن عبدالرحمان آل ثانی»، وزیر خارجه قطر در جریان سخنانی در جلسه شورای روابط خارجی در نیویورک عنوان داشت: آنچه در شورای همکاری خلیج فارس رخ می‌دهد تاسف آور است چراکه این شورا یکی از باثبات‌ترین سازمان‌ها در خاورمیانه بوده است. زمانی که محاصره قطر آغاز شد نگاه شهروندان و جامعه بین‌المللی به شورای همکاری خلیج فارس نیز تغییر کرد و مشخص شد که چگونه این شورا به یک ابزار بی‌اثر تبدیل شده است.

محمد بن عبدالرحمان ادامه داد: نمی‌خواهم بدبین باشم اما معتقد نیستم که شورای همکاری خلیج فارس بتواند در آینده نقش خود را بار دیگر ایفا کند. ما امیدواریم که این شورا بار دیگر به عنوان یک سازمان قوی و موفق در زمینه همکاری در جهان عرب ایفای نقش کند اما اطمینان ندارم که در سایه وضعیت کنونی به این سمت پیش برویم.

شورای همکاری خلیج فارس در واقع و در اساس باید سازمانی باشد که منافع تمام اعضای خود را به صورت عادلانه تأمین کند و چنانچه اختلافی میان آنها رخ داد برای حل آن بکوشد؛ چیزی که طی سالهای اخیر در این شورا دیده نشده و نقش آن به یک سازمان فرمایشی که فقط به برگزاری نشست سران و یا بعضا صدور بیانیه تقلیل یافته است.

شورای همکاری خلیج فارس از زمان آغاز بحران منطقه خلیج فارس هیچ اقدام مؤثری را برای حل آن اتخاذ نکرده و طی سالهای اخیر تبدیل به سازمانی نظیر اوپک شده است. نکته مشترک هر دو این سازمانها حضور پررنگ عربستان و تلاش این کشور برای هدایت اهداف و اولویتهای اوپک و شورای همکاری خلیج فارس بر مبنای منافع خود و همراه ساختن دیگر اعضا به شمار می رود.

خروج قطر از اوپک باعث شد تا موجی مردمی در شبکه های اجتماعی به راه بیافتد که خواهان اتخاذ اقدام مشابه در قبال شورای همکاری است. اگر یک بحران شدید درون سازمانی میان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس مانند بحران قطر نتوانسته باعث شود شورای همکاری اقدامی اتخاذ کند بنابراین هیچ واقعه دیگری نیز نمی تواند این امر را محقق کند بنابراین باقی ماندن در این سازمان کاملا بی فایده به نظر می رسد.

مسأله قابل توجه این است که نه تنها دیگر قطر به جایگاه و نقش شورای همکاری خلیج فارس وقعی نمی نهد بلکه دیگر کشورهای عربی نیز متوجه حضور غیر ملموس این سازمان در عرصه بین الملل شده اند به طوریکه در نشست سابق سران شورای همکاری خلیج فارس در کویت بدون هیچ توجیهی شاهد آن بودیم که کشورهای عضو سطح حضور دیپلماتیک خود را کاملا کاهش داده و حتی یکی از این اعضا، یک وزیر مشاور را به نشست سران اعزام کرده بود.

درحالی ملک سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان از امیر قطر برای شرکت در این نشست دعوت به عمل آورده که هنوز مشخص نیست امیر قطر قصد دارد در آن شرکت کند یا خیر و اینکه آیا دوحه با اتخاذ تصمیمی مانند آنچه در قبال اوپک گرفت مجددا جهانیان را شگفت زده خواهد کرد.

قطر به راحتی می تواند همان ادله و دلایلی را که برای خروج از اوپک بعد از ۵۷ سال مطرح کرد در خصوص خروج از سازمان همکاری خلیج فارس مطرح کند.

در هر صورت می توان پیش بینی کرد که خروج قطر از شورای همکاری خلیج فارس بعد از خروج از اوپک خشم و نارضایتی آمریکا را برمی انگیزد زیرا دولت آمریکا و در رأس آن دونالد ترامپ رئیس جمهور این کشور بارها بر حل بحران منطقه خلیج فارس و اتحاد این کشورها علیه ایران تاکید کرده و برای حل تنش میان کشورهای عربی و ساختن یک ائتلاف یکپارچه به اصطلاح ناتوی عربی در برابر نفوذ منطقه ای تهران دست به دامن هر راه کاری از جمله اعمال فشار بر این کشورها شده است.

آمریکا که در خصوص پرونده ترور جمال خاشقجی به دست عناصر رژیم آل سعود موضع خیلی جدی در قبال عربستان اتخاذ نکرد در خصوص بحران منطقه خلیج فارس و در اقدامی بی سابقه با تعیین یک ضرب الاجل برای عربستان و کشورهای عربی خواهان حل و فصل این بحران شده بود.

کشورهای عربی در حالی از ابتدا این سازمان را بنا نهادند که می پنداشتند در سایه آن می توانند اختلافات را کنار گذاشته و به یک اتحاد فرهنگی، سیاسی و اجتماعی دست پیدا کنند اما در نهایت مانند اتحادیه عرب تبدیل به یک اتحادیه شکننده به دلیل اختلافات در دیدگاه و مواضع در قبال مسائل مختلف شد. این مسأله نشان داد که داشتن اشتراکات اجتماعی، فرهنگی، طایفه ای و حتی زبانی و ریشه ای به تنهایی نمی تواند به اتحاد سیاسی موفق تبدیل شود. اختلافات میان کشورهای عربی و در رأس آنها عربستان و قطر نشان داد که این اختلافات مولود امروز و دیروز نیست بلکه عوامل زیادی باعث انفجار این اختلافات شده است.

در نهایت باید دید که قطر چه تصمیمی در خصوص ماندن در شورای همکاری خلیج فارس ویا رفتن از آن اتخاذ می کند و اینکه این تصمیم چه تأثیری بر طولانی تر شدن بحران منطقه خلیج فارس و وارد آمدن شوک دیگری به عربستان خواهد داشت.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.