به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ علمای اهل سنت در این دیدار از او پرسیدند که کدام عالم اهل سنت به تو مجوز کشتن برادر مسلمان را داده است؟ خانواده شهدا نیز تقریبا هیچ سوالی از او نداشتند و فقط نظارهگر قاتل فرزندانشان بودند.
ریگی: در سال 1381(هـ.ش) با چند نفر از دوستانم در زاهدان گروهی را تشکیل دادیم که با گروگانگیری و درخواست پول، امور و حوائجمان را می گذراندیم. همچنین با قاچاقچیان بلوچی که در منطقه بودند نیز رابطه داشتیم و آن ها سلاح و مهمات و تجهیزات نظامی در اختیارمان قرار میدادند. در سال 2004 با آمریکایی ها در اسلامآباد ملاقات کردیم. یکبار من نماینده بودم و بار دیگر دوستم.
طبیعتاً آنها از لحاظ مادی و معنوی ما را حمایت میکردند. باید این نکته را هم بگویم که در سال 1388 یعنی 2008 میلادی یک نفر از اعضای گروهک منافقین با من ملاقات کرد و خواست تا یکی از افراد ناتو با من ملاقات کند. من و یکی از افراد گروه در مراکش با این دو ملاقات داشتیم که در این ملاقات آنها چند خواسته داشتند. اولین خواسته آنها، این بود که عملیات و محل فعالیتمان را از بلوچستان به پایتخت انتقال دهیم و بعد از عملیاتمان، کارهای تبلیغاتی و فرهنگی داشته باشیم. همچنین می گفتند افراد ما در شهرهای مهم و تهران به شما معرفی می شوند تا این افراد، در جریان عملیات قرار گیرند؛ که ما با آنها نیز دو ملاقات در راستای فعالیتهایمان داشتیم. آخرین عملیاتمان انتحاری بود که از طرف گروه برنامهریزی شده بود و اگر اجرا میشد، افراد زیادی توسط گروه کشته میشدند.
راهی که ما انتخاب کرده بودیم و مبنای فکری ما بود براساس سطحینگری و عدم رسوخ در مسائل دینی و تعصب و نفرتی که در درون ذهن حاکم است، بود. اما علل انحرافاتم همانطور که قبلا هم گفتم یکی کمبود علم است و دیگری برمیگردد به کسانی در جامعه که مردم از آن ها حرفشنوی دارند که باید روشنگری کنند و در اینخصوص کم کاری کرده اند. برای ما که (قطعا) کم کاری ما را می رساند. وقتی که من عملیاتی انجام می دادم برای شفافیتی بود که باید با آن مقابله میکردم و هرگز مباحث علمی مطرح نمی شد و طبعاً ما هم در راهی که فکر میکردیم کاملا درست است (قدم نهادیم) و بهخاطر همین همیشه روی آنها پافشاری میکردیم. من بارها و بارها گفته ام که اگر بعضی از علما این اقدامات را محکوم میکردند میگفتیم که بیایند و بحث کنند.
یکی از علمای اهل سنت: امکان نداشت عالمی با شما ملاقات کند، از شما سوال میکنم این امکان وجود داشت؟ خیر. وقتی با تعصب و هیجان تیراندازی میکردید آیا سخن کسی را قبول میکردید؟ خیر. «سردار» هم قبول نکرد با شما صحبت کند و شهید شد؟! تو در پیشگاه خدا هم نمیتوانی بگویی که من با استناد به این آیات، روایات و مذهب اسلامی این کار را کردم. طبق کدام قوانین نه یک دفعه، نه دو دفعه بلکه مصرانه این کار را انجام میدادید؟ به چه دلیلی این حرکت و جرم عظیم را خارج از اسلام و آیات و روایات و خارج از فتوای تمام علمای اهل اسلام، علیه مسلمانان رهبری کردید؟!
ریگی: سطحینگری یا کم علمی موجب این مسائل شد. کم علمی همراه با تعصب مشکلات بسیار بزرگی را به بار می آورد. حتی در طول تاریخ از این قبیل مسائل بوده است.
یکی از علمای اهل سنت: چند سال در مدرسه دینی تحصیل کرده اید؟
ریگی: تقریبا پنج سال.
یکی از علمای اهل سنت: علمای مذهب ما که شصت سال پیوسته مطالعه و تالیف و تصنیف و تدوین کرده اند، فکر کردی ایمان نداشتند؟ تمام این ها بیایمان بودند که این حرکت را انجام نداده اند؟ بر روی کره زمین هیچ کس فتوای براندازی این نظام را نداده است. برای شما هم روشن است که جهان اسلام، اینجا را بهعنوان یک جمهوریاسلامی قبول دارد. انقلاباسلامی، مجلس اسلامی، جمهوری اسلامی. کسی که تحصیل کرده می داند که خدا در چهل سالگی رسالت را بر پیغمبر تمام کرد. تو به چه مجوز عقل و منطق، در این سن و سال، گروه کم علمی را ایجاد کرده ای و این سخنانت را توجیه میکنی. با این کار به مذهب و علمای ما نیز خدشه وارد شده است.
ریگی: من به علما نسبت نداده ام، من گفتم مسئول کار هستم و گفتم علما باید طی روشنگری...
یکی از علمای اهل سنت: علما؟! ...
ریگی: یک اشتباهاتی بوده است و من این اشتباهات را قبول دارم.
یکی از علمای اهل سنت: من یک سوال ساده ای دارم، این سوال خیلی ساده است. آیا این قتل و کشتار بهنفع یا به ضرر اسلام تمام می شود؟ و این قتل و کشتار و راهبندان بهنفع یا به ضرر قوم بلوچ تمام شد؟ بلوچ تروریست است؟ بلوچ قاتل است؟ شهرستانهای دیگر میگویند که به بلوچستان نرویم که بلوچها آدم میکشند، مردمکش هستند، سر می بُرند. این برنامه های شما به ضرر بلوچ تمام شد. و اما در مسئله جهاد، آیا مسئله جهاد در کشتار مسلمانان است یا کفار؟ جنابعالی چند نفر نیرو برای کمک به مردم فلسطین و غزه روانه کردید؟ یا اینکه بر علیه اسرائیل و آمریکا چند عملیات انتحاری انجام داده اید؟ سوالم ساده است آیا این قتل و کشتار بهنفع یا به ضرر اسلام تمام شد؟ بهنفع یا به ضرر بلوچ؟
ریگی: مسلماً جواب واضحی دارد و شما این سوالها را به شکل دیگری مطرح کردید و بزرگتان به شکلی دیگر مطرح کرد و پاسخ من این است که اشتباه و سطحی نگری بوده است. هم مشکلاتی را برای خود این خانواده ها و افراد و هم در سطح جامعه (بهوجود آوردم) و هم ضربه ای به اقتصاد (اینجا زدم چراکه) برای رشد اقتصادی و توسعه در یک استان و منطقه، مهم ترین چیز امنیت است و تا زمانی که امنیت برقرار نباشد هیچ سرمایه گذار یا افرادی حاضر نیستند که به اینجا بیاید و سرمایهگذاری کنند.
یکی از علمای اهل سنت: شما چه دینی دارید و پیرو چه مذهبی هستید؟
ریگی: من مسلمانم.
یکی از علمای اهل سنت: از چه مذهبی پیروی می کنید؟
ریگی: از مذهب ابوحنیفه.
یکی از علمای اهل سنت: شما به قتل رساندن افراد بیگناه را در دارزین، تاسوکی، نوبندیان و اتوبوس سپاه زاهدان و حمله انتحاری در سراوان و پیشین را طبق مذهب حنفیه چه طور توجیه میکنی؟ ابوحنیفه می گوید: اگر در شخصی 99 جنبه کفر باشد و یک جنبه اسلام باشد ما آن را کافر نمیدانیم؟ حدیث خالد بن ولید را چه طور توجیه میکنید؟ حدیث حضرت علی (علیهالسلام) را چه طور توجیه میکنید؟ آیا در مذهب ابوحنیفه که شما معتقدید من پیرو این مکتبم و این مکتب را با یاوهگوییتان بدنام کردید، فرقی بین کافر حربی و غیر حربی هست یا نه؟ جهاد در چه زمانی برای یک فرد مسلمان علیه کفر واجب است؟ با توجه به اینکه فقط پنج سال تحصیل کرده اید و مسلما در وصول و طریق تحصیل علمای اهل سنت که از قدیم تا به حال متداول بوده است، به پنج سال نه کسی عالم شده است و نه فتوا دهنده. پس این فتوای خودسرانه خودتان را چطور توجیه میکنید؟
ریگی: آنچه که من انجام دادم براساس خطا، خطای فکر، خطای ذهن و کمبود علم رخ داده است. و حالا شما این را به شکل های مختلف مطرح میکنید. من دارم میگویم در باب کفر، در باب کشتن، در باب همه این چیزها، وقتی که کم علمی باشد یا کمبود علم باشد، وقتی که سطحی نگری باشد، و بر ذهن هم نفرت مسلط باشد، طبیعتا نتیجهاش این می شود. ولی تمام اینها، ریشهاش به پاکستان و اعتقاد آن ها در رابطه با مذهب تشیع، برمیگردد. برای ما هم این سوال بود که چرا در آن طرف مرز یک نظر هست و در این طرف مرز یک نظر دیگر؟
یکی از علمای اهل سنت: من یکی از شاگردان علمای پاکستان هستم، تحصیلاتم در پاکستان و دیپلم را در کراچی(گذراندهام) و نظریه و فتواهای علمای پاکستان را خیلی بهتر از شما می دانم. مسئله اینجاست که شما قتل و کشتار آن همه افراد بی گناه را چه طور توجیه می کنید؟ مسئله بعدی اینجاست که چرا فتوای علمای پاکستان و هند و مصر و عربستان و جهان اسلام را علیه اسرائیل بهکار نبردید و علیه اسرائیل قیام نکردید، بلکه برعکس از اسرائیل برای نابودی، برای حملات انتحاری و ایجاد ناامنی، برای مردم مسلمان ایران کمک گرفتید؟ این چه مذهبی است که شما از ابوحنیفه دارید؟ این چه مذهبی است که شما خودتان را طرفدار دین مبین اسلام معرفی می کنید؟ آیا ابوحنیفه دارای این عقیده است؟ اشتباهی کردید، به اسلام و ابوحنیفه ربطش ندهید. اشتباهی کردید ربطش به علمای محقق ندهید. محمد تقی عثمانی ـعالم پاکستانیـ و یکی از محققین جهان در یکی از جلسات که در ارتباط تقریب مذاهب دولت جمهوری اسلامی ایران با مذهب شیعه داشتند، شیعه را کافر ندانستند و علمای جهان، شیعه اثنیعشری یعنی همان امامیه را بالاتفاق مسلمان می دانند و شما به قول برادرتان عبدالحمید که گفت ما در حزبمان، تعدادی مفتی داریم که افراد گروهک ما اجازه ندارند سوالات خودشان را از علمای بیرون کنند و باید از این مفتیان (فتوا دهندگان) بپرسند و الان شما مدعی هستید که چرا علما پیش ما نمیآمدند؟!
یکی از اعضای خانواده شهدا: درگذشت شهدای وحدت و تمام شهدایی که توسط جنایتکار عبدالمالک ریگی و گروه ملحدش به شهادت رسیدند را تسلیت عرض می کنم. یاد و خاطره شهید شوشتری، شهید محمدزاده، سرداران بلوچ، طوایف بخش پیشین را همیشه در یاد و خاطر خودمان داریم. «ما» سردار شوشتری را دعوت کردیم. ما برادران پاسدار سبزپوش خود را در آن جلسه دعوت کردیم و مردم و طوایف پیشین میزبان بودند. همه به شما مرگ گفتند و همه نزد خداوند متعال شکایت خودشان را ابراز کردند.
روزی که حادثه پیشین اتفاق افتاد عبدالمالک ریگی گفت: که طوایف پیشین چون طوایف ضعیفی بودند من این کار را اینجا انجام دادم. آیا آن روز خداوند رحمان را در نظر نگرفته بودی؟ که یک روز، چوب خدا بر سرت فرود میآید، طوری که هیچوقت برایش دوایی پیدا نشود؟ عکس محمد ـکودک چهار سالهـ را که در حادثه تروریستی پیشین به شهادت رسید، نشان دهید. شما در مصاحبه تان گفتید که اینها مزدور بوده اند. مزدوری آقای محمد چه بود؟! نوزده نفر از طوایف من را در پیشین شهید کردید و هر روز با تلفن و تماسی که با بنده داشتید تهدید میکردید.
بهعلاوه شما 43 نفر از مهمانان و مردم ما را در آنجا به شهادت رساندید. گناه سردار شوشتری چه بود؟ به کدامین گناه اینها شهید شدند؟ به کدامین گناه و جرم اینها شهید شدند؟ سردار شوشتری که آمده بود و در سیستان حضور پیدا کرده بود، سیستانی که الان شما اینجا شعار می دهی که برای تبعیض و بیعدالتی و احترام نگذاشتن به علما و نمیدانم رعایت نشدن عدالت اجتماعی و غیره و چون مردم استان رنج می برند من رفتم فلان و بهمان کردم. بهخاطر این مسائل، سردار شوشتری آمد و با خلوص نیت و صادقانه به مردم پیوست.
این حرفهای من ریا نیست، من شش هفت ماه با این بزرگوار و همراهان ایشان بودم و واقعا به غیر از اخلاص و خلوص نیت از اینها چیزی ندیدم. به مردم و طوایف کمک میکردند، همایش برای شما و گروهتان چه تهدیدی بود که بیایید آنجا را مورد حمله قرار دهید. دنبال اختلاف و نفاق و مشکلآفرینی بودید، ولی خونی که در آنجا ریخت، خون برادران شیعه و سنی باعث وحدت و استقامت بیشتر شد تا مصمم تر راه آن ها را ادامه دهیم و این را بدانید که شما و گروهتان و کسانی که بخواهند در مقابل طوایف و در مقابل نظام جمهوری اسلامی قرار بگیرند، عددی نیستند و قطعا نابود خواهند شد.
اما راه چاره، مبارزه با جهل فرهنگی است. برای تو که اسلحه گرفتن بلد شدی و اقداماتت غیر از جنایت و جنجال و بدبختی و بیچارگی برای مردم (فایدهای نداشت) و دودش به چشم مردم ما رفت. کجا سود بردند؟ کدام حرکت شما به دین منفعت رساند؟ شما علمای ما را بد نام کردید، مرز ما بسته شد، دودش به چشم مردم بدبخت مرزنشین ما که امیدشان به فرصت های مجاورت با مرز بود، رفت.
شما و گروه شما خیلی اشتباه کردید. ما و مردم و طوایف پیشین، درخواست قصاص داریم و از مقام قضایی کشور درخواست داریم که شما را به مجازات اسلامی ـانشاءاللهـ محکوم کنند که برای تمام کسانی که به قوم بلوچ خیانت میکنند مایه عبرت باشد.
شما به غیر از خیانت هیچ کاری نکردید. من نمی خواهم که جواب من را هم بدهید.
یکی از علمای اهل سنت:
با توجه به اینکه به اشتباهت پیبردی و صداوسیما هم نشان داد که شما اشاره ای کردی و صحبت های کوتاهی هم داشتی که من به اشتباهم پیبردم و به همه افرادم که دارای ذهنیت قبلی هستند (میگویم) که برگردند. این درحالی است که در آن زمان علما هر قدر که این عملیات را محکوم کردند و صحبتهای شما را محکوم میکردند، شما هیچ توجهی نداشتید و از راهتان برنگشتید. و اکنون قطعا کسانی در گروهتان هستند که تمام صحبتهایتان را بنای بر مجبوری و اکراه شما میگذارند. حالا شما چه شیوهای برای منزوی کردن این گروه بهکار میبرید تا دوباره این اتفاقات پیش نیاید؟
ریگی: سعی کنند که تعصب و نفرت را از ذهنشان خارج کنند چون وقتی که تعصب بر ذهن حاکم باشد خرد و عقل ضعیف می شود و تعصبات، انسان را به یک راه و روش دیگری سوق می دهد. شما باید مسیری را انتخاب کنید که از نزدیک به آن آشنا هستید. الان هم میتوانید بروید نزد چند نفر از علما (و راهنمایی شوید). من همه (جنایاتم) را قبول کردم، نکردم؟ مسئولیت...
یکی از علمای اهل سنت: این آقا از نظر شرعی، پیکر شهدا را چه طور توجیه میکند؟ گروگانهایی را که میبردند و شهید می کردند؟ پیکر شهیدان را می بردند و میفروختند. از نظر شرعی چه طور توجیه میکردید که پیکر شهدا را میفروختید و پول می گرفتید؟
یکی از علمای اهل سنت: سوال من این است که شما گفتید که من پنج سال درس خواندم و خیلی از مردم کشور، خیلی از مردم، از علمای بلوچستان یا از علمای اهل سنت، از حوزه ها و از مدرسه های اهل سنت اطلاعات کافی ندارند. شما الان این را جواب دهید که در این مدت پنج سال که در مدرسه و در حوزه درس خواندید یکی از اساتید فتوا یا توضیح یا ارشاد یا پیشنهادی داد که شیعه واجب القتل است؟ بود یا نه؟
ریگی: نه.
یکی از علمای اهل سنت: پس این درس که شما برای شیعه کشی و مردم کشی یافتید از مطالعات بینتیجه خودتان بوده است. این را که قبول دارید؟ این راه درستی بوده است یا اشتباه؟
ریگی: اشتباه بوده است، و تمام کسانی که دست به این اقدامات زده اند یا حتی می زنند باید در فکر و نظریاتشان تجدید نظر کنند. افراد گروه هم باید این کار را بکنند و علما هم دیگران را نهی کنند که دست به این کارها نزنند.
یکی از اعضای خانواده شهدا: شما در افغانستان مزدور بودید؟
ریگی: نه نبودم!
یکی از خانواده شهدا: تو مسلمانی، تو سنی هستی؟
ریگی: اشتباه بوده است و امیدوارم که دیگر کسی این اشتباه را نکند.
یکی از خانواده شهدا: کسی که این همه قتل کرده است برای چه باید اینجا بایستد؟ تو فکر میکنی بیگناه هستی؟ من در موبایل عکسی دارم که بچهای را کشتهای. این بچه را چه میگویی؟
یکی از علمای اهل سنت: عملیات و کارهای او به دور از حق و بشریت بوده است و از دیدگاه اسلام، اعمال او به کل محکوم است و از دیدگاه جامعه بشری هم محکوم است.
یکی از علمای اهل سنت: نه تنها سراوان، نه تنها بلوچستان، نه تنها اهل سنت یا شیعه ایران، بلکه هر کسی که حس انسانیت یا بشریت داشته باشد و آن را احساس کند از او متنفر هستند. هیچکس از او خوشش نمی آید و هیچکس او را بهعنوان قهرمان تلقی نمیکند. او خودش را بلوچ معرفی میکند، درحالیکه قوم بلوچ را با این حرکات خودش بد نام کرده است و نه قوم بلوچ و نه عالَم اسلام او را تایید نمیکند.
منبع:هفته نامه پنجره
انتهای پیام/