در همسایگی ما بوی باروت می آید و صدای بمب شنیده می شود و خیابان هایشان رنگ خون گرفته لذا سرویس های امنیتی منطقه ای یا غربی بر آنند تا این وضعیت در تهران و شهرهای ایران محقق شود.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، بنا داشتم آنچه را که اکنون می نویسم قبل از ایام و لیالی قدر تقدیم خوانندگان گرامی شود امّا عقلِ معنوی می گفت، شب های قدرِ تهران را که محلّ اجلال ملائکه الله است نزد مردمان سلحشور تهران  با تشویش و اضطراب گره نزنیم که گفته اند و درست گفته اند که احساس امنیت چه بسا از خود امنیت گرانبهاتر است! اگر چه تهران و تهرانیان بخصوص در چهل سال اخیر، خود موجب آبرو و ابهت اسلام اند، در اینجا نیز ترسی به دل راه ندادند و از شمال شهر تا جنوب و از شرق تا غرب و مرکز این شهر با جزمی شهادت طلبانه و عزمی راسخ تر و بی اعتنا به تهدیدات داعشِ برآمده از آمریکا و اروپا به خیابان ها ریختند و جملگی بک یا الله گفتند و ...

امّا اکنون که از ازدحام و حماسه های شب های قدر تهران گذشتیم چرا دربارۀ ویدئوهای منتشره و بایکوت شدۀ وزارت اطلاعات نگوییم و ننویسیم؟! دربارۀ ابعاد جامعه شناختی آن و افشای استعداد و طراحی های دشمن در هجوم به تهران ! در وهلۀ نخست امّا باید به حجت الاسلام علوی و سربازان و افسران وزارت اطلاعات آفرین گفت که وقتی، بالای سرچته های داعش در خانه های تیمی تهران حضور پیدا کردند که آنها در خواب بودند وزارت اطلاعات نشان داد که دروغ توسعه گرایان را باور ندارد که راحت بخوابید چون دنیا در صلح و سازش و گفت و گو است! بگذار! قبیلۀ توسعه گرایان در واکنش به شادمانی وزارت  اطلاعات از افشای فیش های نابودگر، مجاهدت سربازان امام زمان (عج) را بایکوت کنند امّا ما به اینان حبّذا می گوییم! کما اینکه به آقایان مصلحی، جلیلی و برادران ارتشی که با اقتدار هواپیمای حامل عبدالمالک ریگی را بر زمین نشاندند آفرین گفتیم، امّا در این مجال کوتاه بر آن نیستیم که درباره تشویق ها و تقدیرها سخن بگوییم که سربازان امام زمان (عج) در دستگاهها و سازمان های اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران بدان نیازی ندارند! بلکه سوالی بنیادین در مدیریت اقدام ضد امنیتی داعش در تهران وجود دارد و آن اینکه چرا ویدئوی اخیر وزارت اطلاعات بایکوت شد و بقول اهالی رسانه دیده نشد؟! در حالی که عملیات شان از حیث محتوا نه تنها از ربایش قهرمانانه و انقلابی آن دشمن مُلک و ملّت ودوستدار فتنۀ سبز در آسمان چیزی کم نداشت بلکه چه بسا مهم تر از آن بود! 

در نگاهی کلّی به نظر نگارنده بزرگترین سانسورچی اقدام تاریخی وزارت اطلاعات در کشف عملیات بزرگِ ضد مردمی در تهران و دیده نشدن آن، خودِ دولت و طرفداران رسانه ای توسعه گرایان و اصلاح طلبان بودند که موجب شدند مجاهدت بزرگ نیروهای امنیتی ایران کم سو و کم فروغ گردد و اگر نه این فتح الفتوح باید از ابعاد گوناگون سیاسی، اجتماعی و امنیتی مورد واکاوی قرار می گرفت و این نسبتی با تولید تشویش ندارد؛ چه، اگر در این باره می گفتند و می نوشتند احتمالا با سوال های بزرگ ملّی مواجه می شدند و می شوند! گو اینکه اکنون آنها نمی توانند انتشار ویدئو های ضد آسایش و ضد امنیت مردمان تهران را متوهمانه به تولیدات تصنعی گروههای خود سر و یا استودیوهای خود خواندۀ گروههای فشار! منتسب کنند! همچنین نمی توانند آن را جزوی از پازل های پیچیدۀ! سازمان های موازی اطلاعاتی در کشور بدانند! و حتماً و اصلاً نیز نمی توانند آن را به انگیزه تحریک مردم برای تصاحب کرسی های انتخاباتی ربط دهند! 

خلاصه اینکه انسان وقتی دو رویی و نفاق توسعه گرایان و اصلاح طلبان را بخصوص با مردم پایتخت می بیند احساس می کند این جریان، حقا، از حیثت فکری مستضعف است! راستی! مگر شما نمی گفتید دشمن دست از دشمنی برداشته و دیگر مرگ بر دشمن نگویید پس چرا دشمن در تهران دنبال انفجار، ترور و مرگ اهالی پایتخت است؟  از سویی دیگر، امّا باز هم مردم تهران به حقیقتِ واقع گرایانۀ تحلیل ها، اخبار و هشدارهای جریان اصیل، دیندار و آزادیخواهِ امامت - امّت این شهر واقف شدند و این اینکه اگر "شهدای مدافع حرم نبودند و اگر آنها مبارزه نمی کردند و اگر جلویشان گرفته نمی شد باید در "کرمانشاه" و "همدان" و "بقیۀ استان ها" با اینها (داعش) می جنگیدیم"؟! آری! طولی نکشید و دشمن به تهران رسید! در همین تهرانی که وقتی توسعه گرایان و اصلاح طلبان با تشبث به صنعت دیو سازی و دلبر نمایی تلاش کرده و می کنند که جوانان با صفا و مدافع تهران را جنگ طلب و افراطی معرفی کنند اینک امّا اهالی تهران به رأی العین دیدند که انذارهای جریان امامت – امت تعبیر شد شد و دشمن در خانه های تیمی این شهر در حال سازماندهی کشتاری بزرگ بود! ای کاش فیش های حقوقی نابودگر دولت رو نمی شد و اذهان و افکار می توانستند تفاوت جریانات غربگرا و وطن خواهان دین مدار را نه فقط در تکاثر و اشرافیت که در بخش امنیتِ شهروندی هم دریابند! جریانی که نه در حلّ بحران های اقتصادی و اجتماعی و خروج از رکود و رونق تولید توانمند است و نه کارآمد در تأمین امنیت! راستی ! پس، این جریان چه خاصیتی دارد؟! به راستی چرا دشمن تا تهران آمده است؟! آیا کسی خیال می کند کشف عملیات بزرگ سربازان فرقه ای پنتاگون و CIA  در تهران با مدل های امنیتی تفکر حاکم بر دولت و سیاست خارجی ممکن شده است؟! چرا داعش نتوانست تهران را به بروکسل و پاریس تبدیل کند ؟ مگر نه این است که تفکر حاکم و نظریه پردازان دانشگاهی اش بارها و بارها از توهم توطئه در نیروهای انقلاب خبر داده و می دهند؟!  

پس اگر چنین است این همه بمب های آماده انفجار در تهران از کجا آمده است؟ نمی دانیم پاسخ آقایان گرامی ظریف، سریع القلم و زیبا کلام و ... به طرح توطئه بزرگ کشتار در تهران چیست؟! آیا باز هم می گویید وجود دشمن توهّم و ایفای استقلال ملّی، مضحک است؟! به راستی برخی نظریه پردازان رمانیتک در چه صورتی و با چه قیمتی از خواب بیدار خواهند شد؟!

وزیر اطلاعات می گوید: "در همسایگی ما بوی باروت می آید و صدای بمب شنیده می شود و خیابان هایشان رنگ خون گرفته لذا سرویس های امنیتی منطقه ای یا غربی بر آنند تا این وضعیت در تهران و شهرهای ایران محقق شود"

اکنون از توسعه گرایان و اصلاح طلبان می پرسیم آیا طرح مسمومیت غذای یک هیئت بزرگ در تهران توهم و توطئه است؟! آیا طرح بمب گذاری حرم حضرت معصومه توهم است؟! آیا ویدئوی منتشرۀ داعش؛ این ولیده و بزرگ شده کاخ سفید که می گوید به ایران حمله می کنیم و مشهد را با خاک یکسان می کنیم توهم است؟! پاسخ مضحک جریان توسعه گرا این خواهد بود که اینها مدعیات جنگ های فرقه ای شیعه و سنی است؟! امّا مردم تهران  را با این تحلیل های رمانتیک و دور مانده از واقعیت کسب و کار و امنیت شان کاری نیست! چرا که مردم تهران به چشم خویش دیدند که بنا بود در تهران حمام خون راه بیافتد و او که نگران جان های عزیزشان بوده و هست همانا نیروهای انقلابی اند!

به راستی اگر آنها بدون دست و پا زدن ها در فلوجه و حلب بر خانقین مسلط می شدند چه؟! اگر آنها به زاغه ها و انبارهای مهمات از پیش تدارک شده ی اعلامی برای انهدام و کشتار در کرمانشاه و ایلام و همدان دست می یافتند چه؟! اگر ارتش انقلابی وارد عمل نمی شد و ذیل تفکر امامت – امت خط قرمزی به طول 40 کیلومتر در مناطق غربی کشور اعلام نمی کرد چه؟! 

به نظر، ملّت می گوید آفرین بر ارتش قهرمان که بی اعتنا به حرف های رمانتیک نظریه پردازان دولت توسعه گرا با توپخانۀ خود به ثبت آزمایشی تیر و شلیک های تمرینی تا شعاع 40 کیلومتریِ ماورای مرز اقدام کردند و منتظر نماندند تا ملّی گراها ی دروغ گو و ناسیولیست رمانتیک و لیبرال ها آنچه که بر سر ملّت در فاصله های سال های 59 تا 60 آوردند در اینجا هم تکرار کنند! هم او که می گفت بگذارید دشمن بیاید! چون به شیوۀ اشکانیان زمین می دهم امّا زمان را از او می گیرم! ولی هم زمین داد و هم زمان! اینجا  امّا اُمرایی انقلابی و هم جبهه با آن "صیاد دلها"، مثل پوردستان منتظر نمی مانند تا در خاک خود با دشمن بجنگند! سپاه و ارتش اگر با خلع ید فرماندهی کل قوا از رئیس جمهور لیبرالِ وقت از سوی امام خمینی ره، مدیریت دفاع از میهن را بر عهده نمی گرفتند، نقشه های چاپ شدۀ صدام که خوزستان را عربستان و اهواز را الاحواز و خرمشهر را محمّره و آبادان را عبادان می نامید اینک بر در و دیوار و ساختمان های جنوب آویخته بود کما اینکه گفته می شود داعش این ولیدۀ کاخ سفید بر مبنای سیرۀ سلف خود؛ صدام، نقشه چاپ کرد و اراضی مملکت خود را در فاصله ای از سواحل مدیترانه تا خراسان اعلام نمود!  نقشه هایی که هم اکنون در فضای مجازی قابل رویت است! کما اینکه تصرّف نفت شهر، سومار و قصر شیرین کمترین کاری بود که در تخیل و توهم داشتند! اهالی تهران در روزهای اخیر امّا دریافتند که چرا فرزندان شان در فلوجه و حلب می جنگند! تیم رسانه ای دولت و نظریه پردازان دولتِ توسعه گرا و ناراحت از وزیر شادمان از افشای فیش های حقوقی، بخواهند یا نخواهند انتشار ویدئوهای وزارت اطلاعات، نشان داد که امنیتِ مردم پایتخت با قوام و پایداری مقاومت اسلامی در لبنان، فلسطین، بحرین و یمن و نیجریه گره خورده است، آری! اگر مرد و زن، پیر و جوان، مسلمان و غیر مسلمان در تهران و اقصی نقاط کشور این همه به سربازان و فرماندهان وطن و نماد آنها یعنی حاج قاسم سلیمانی ادای احترام و اظهار محبت می کنند  از آن روی است که اینان پاسدار امنیت و حیات ملّی، ایشان اند و کیست که نداند امنیت شرط اول توسعه است! "امنیت مثل هوا لازم است" متاعی که ناسیونالیست های سکولار – لیبرال ها در تاریخ دویست سالۀ ایران قادر به ارزانی اش به ایرانیان نشدند! به راستی ! کدامین ملّت بدون توجه به این پیش نیاز در توسعه، به رشد و بالندگی رسیده است؟! با این تجربۀ اخیر و بزرگ در تهران! خوب است جریان مدعی توسعه گرایی به خیل ملّت بپیوندد و در اعزاز . تدارک لجستیک سربازان ملّی و فراملّی وطن و مقاومت اسلامی منطقه بکوشد و اگر در گذشته دچار خطاهای محاسباتی در تخمین و برآورد قدرت دشمن علیه ایرانیان بود به تصحیح پیش فرض های رمانتیک خود مبادرت کرده و دست از بزک کردن چهره جنایت پیشگان تاریخ بردارد که واقعیت غیر از پندار و توهم است، لازم نیست تجربه ی زیسته ها را دوباره تجربه کنید! کافی است که دست از رقابت با نظام امامت – امت بردارید و به صداقت دستگاه معرفتی ولایت فقیه یقین کنید! اگر این متدولوژی می گوید بر دشمن اعتماد نتوان کرد و یا به او خوش بین نباید بود از سر فقاهت حکیمانه است نه از روی روش لجوجانه! اگر آمریکا را کدخدای جهان دانستید باید بپذیرید که در مقام رعیت هستید! اگر دست از خام فروشی نفت برندارید باید به ذلت فروشی روی آورید! اگر بنا به خواست کدخدا، دستان مقاومت در لبنان و یمن و فلسطین را نفشارید باید پاهای سیاستمدارانِ جنایتکار آمریکا و اروپا را ببوسید! اگر با دشمن در فلوجه و رقّه نجنگید او به خانقین می آید! اگر با او در افغانستان رویارو نشوید او به زاهدان می رسد، و اگر او را در آسمان نربایید او در زمین راهزنی نموده و قتل عام خواهد کرد! راستش را بخواهید در تمام دنیا راست گوتر از جریان فقاهت و امامت نمی شناسیم! آنجا که حرف های پارتیزانی حزب روحانیونِ چپ را باور نکرد که صدام همان خالد بن ولید است و باید در رکاب او علیه آمریکا شمشیر زد و مُلک و ملّتی را از ویرانی و هدرِ خون نجات داد و اینجا که دروغ آن سیاستمدارِ عافیت جوی محافظه کار و مؤتلف با جریان شبه روشنفکر داخلی را نپذیرفت که حکومت بشار اسد علیه هموطنان خویش به سلاح کشتار جمعی متوسل شد و نیز در دفاع از جان و مال مردم منتظر توهم سیاستِ سازش توسعه گرایان در سیاست خارجی و منطقه ای نماند تا با دشمن در تهران، کرمانشاه و ایلام و همدان بجنگد.

دست آخر اینکه در غیاب دولت و خاموشی نظریه پردازان دولتِ توسعه گرا و اصلاح طلبان تهرانی برای تحلیل و تجلیل از سربازان امام زمان (عج) در کشف توطئه کشتار بزرگ در تهران، پیشنهاد می کنم هیآت مدهبی و دینی و جوانان انقلابی تهران در مراسمی خودجوش از مجموعۀ متخصصین وزارت اطلاعات، سپاه قدس و ارتش انقلابی به نحو شایسته ای تجلیل نمایند تا این اقدام ره آموز برخورد صادقانه با اهالی تهران شود، چه اینکه مردم تهران، جزوی از سرمایه های اجتماعی بزرگِ ایران به شمار می آیند؛ چه جریانی صادق تر از جریانِ اصیل و دین مدار شهر که نشان داد؛ آنگاه که محیط زیست شهر به خطر افتد نگران می شود، آنگاه که تنفس مردمان شهر با بی تدبیری توسعه گرایان در تدوین معماری و اسلوب شهر به شماره افتد اراضی متعارف نظامیان را به ملت ارزانی داشته و به بوستان مبدل می کند، آنگاه که ارتفاعات شهر از سوی کوه خواران تهدید شود نگران افق و زیبایی های بصری شهروندان می شود، آنگاه که هویت فرهنگی شهر آماج حملۀ بی.بی.سی  قرار گیرد دغدغه مند می گردد و اکنون نیز که جان و مال مردم هدف توطئه بزرگ و کشتار جمعی دست پروردگانِ کاخ سفید و اروپای جنایت پیشه باشد نگران است! سرمایۀ انسانی ای که در این توطئۀ بزرگ افشا شده، ندیدیم حتّی احدی از مدعیان اصلاح طلبی و روشنفکری از انتشار آن متحیر، متأسف و یا نگران شده باشند و صد البته این دوستی و محبت دو سویه است زیرا جوانان تهران می دانند برای اینکه تهران به شهرهای جنگ زده ای همانند بروکسل و پاریس تبدیل نشود و ... برادرانشان نه به شیوۀ لیبرال ها که به شیوۀ انقلابیون از وطن دفاع می کنند، که شمه ای از  آن در حکم اخیر امام خامنه ای برای رئیس ستاد کل نیروهای مسلّح؛ بقیه السلف شهید حسن باقری آمده است که: "با تمسک و امید به عنایات الهی، ارتقای توانمندی ها و آمادگی های دفاعی – امنیتی نیروهای مسلح و بسیج مردمی و امکان پاسخ گویی به موقع و مؤثر به هر سطح و نوع از تهدیداتِ متوجه به نظام جمهوری اسلامی ایران با عمل انقلابی مورد انتظار است."

مجتبی زارعی عضو هیئت علمی اندیشه سیاسی اسلام دانشگاه تربیت مدرس
منبع: فارس
انتهای پیام/


اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.