یكی از اركان اساسی زندگی و شخصیت سالم، شاد بودن و شاد زیستن است كه برخلاف آنچه نوشته‌اند و گفته‌اند نه رمز دارد و نه راز.

 به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران  جوان؛ شادی چیزی است كه بسان آب و هوا در اطراف و اكناف ما وجود دارد و قابل رویت و دستیابی است(همان‌گونه كه غم و اندوه).

بایستی انتخاب كرد و این انتخاب حقی همگانی و انسانی است.شك نكنیم و شادی را برگزینیم. كدام انسانی است كه طالب شادی نباشد؟ در این نوشتار به بحث شادی می‌پردازیم.

بدون شك همه آنچه داریم یا می‌خواهیم داشته و یا نداشته باشیم در بستر همیشه روان و در حال حركت زمان و مكان و اجتماعی شكل می‌گیرد و پرواضح است كه وقتی شرایط لازم مهیا نباشد صحبت از تحقق خواسته‌ها تا حد زیادی اغراق است؛ (اما فقط تا حدی زیادی و نه به طور كامل).و اینجاست كه انسان و معجزه شگرف انسانی متبلور می‌شود؛ «انسان هر آنچه می‌خواهد بشود، بایستی بشود و می‌تواند بشود؛ اگر بخواهد و اراده كند».
 
انسان موجودی است كه می‌تواند حركت‌ها را تغییر دهد؛ زمین را به گونه‌ای دیگر و زمان را به شیوه‌ای دیگر. او در اوج عجز و نیاز، عجیب و قدرتمند است؛ یعنی هر چند تابع بستر و شرایط است، ولی مطیعی بی‌چون و چرا نیست و به طور مستمر در پی آن است كه تغییر و تحولی دیگر ایجاد كند.
 
این ویژگی اوست و كسی نمی‌تواند مانع او باشد.در میان تمامی متغیرها انسان هر چه بیشتر درصدد گسترش و دستیابی به شادی است. او به خوبی می‌داند كه شادی دست‌یافتنی است، اما هر كس به طریقی به آن دست می‌یابد. عده‌ای بر این باورند كه رسیدن به شادی از راه رنج، بهترین، عمیق‌ترین و معنوی‌ترین شادی‌هاست و عده‌ای دیگر معتقدند كه برای یافتن شادی بایستی شاد بود.
 
در این میان نظریه‌پردازان مایوس و نومید به چیزی به نام شادی و دلخوشی اعتقادی ندارند و من برای اولین بار اعلام می‌دارم كه جهان انسانی (اگر نیك بنگری) چیزی جز شادی، بازی و سپاسگزاری نیست (كه البته هرازگاهی غم و اندوه آن را زیباتر و پرابهت‌تر می‌كند)؛ شادی كه حد و مرز و تعریف خاص خود و بازی كه از چارچوب و قواعد طبیعی و منعطف خود را دارد.در مسیر شاد بودن و شاد زیستن، متاسفانه بسیاری از ما انسان‌ها فقط به پوسته ظاهری شادی چسبیده‌ایم.
 
هر چند این پوسته نیز جزئی از شادی است، ولی اصل آن نیست. اصل شادی همانا دلشادی و خوشحالی است (به همین جهت بهترین درخواست از خداوند بزرگ را سلامتی و دل شاد دانسته‌اند) كه آن را بایستی در درون خود جست‌وجو كنیم و نه هیچ كجای دیگر. پس آنگاه كه احساس رضایت، خشنودی و لذت كردید به سمت شادی گام برداشته‌اید و چون چنین شد به آرامش می‌رسید و هنگامی كه رضایت و خشنودی شما را دربرگرفت، غرق در لذت و شعف می‌شوید و دیگر چه چیز از خدا می‌خواهید؟!
 
مگر از این بهتر و مطلوب‌تر هم می‌شود؟ مگر طعمی خوش‌تر از طعم شادی وجود دارد؟ ممكن نیست آن را چشیده باشید و در آرزوی آن نباشید.یك لحظه صبر كنید؛ خاطرات خود را مرور كنید تا به زمانی برسید كه عمیقا از موضوعی خشنود شده‌اید. حال كه تمامی وجودتان را خشنودی خاطره پیشین دربرگرفت باز هم كمی صبر كنید تا شادمانی و خوشی جذب تمامی وجودتان شود؛ و اینك شادی را مزمزه كنید. چقدر دلچسب و آرامبخش است.
 
 
اولین فرمان
 
می‌دانیم كه با سختی‌ها و كاستی‌های موجود در سطح فردی، خانوادگی و اجتماعی مشكل است، ولی سعی كنید تا همیشه ذهن و فكر خود را از خاطرات خشنودكننده گذشته لبریز كنید. به قول "هال‌ اربن" این ذهن و فكر و اندیشه‌های ما هستند كه چرخ‌های ما را آماده می‌سازند تا در جهت آنها به حركت در آییم.
 
خاطرات شادی‌زا به نتایج شادی‌آور منتهی می‌شوند. "ویكتور فرانكل" معتقد است كه: "ما می‌توانیم قربانی شرایط شویم و یا بر شرایط غلبه‌ كنیم، می‌توانیم از آزادی و عظمت خود بگذریم و به شرایط اجازه می‌دهیم كه بر ما مسلط شود و یا اینكه خود یك انتخاب‌كننده باشیم". در این راستا آنچه مهم است، برداشت ماست. به قول "ارل نایتینگل" نقطه شروع شادی و موفقیت، برداشت و چشم‌انداز ذهنی و فكری ماست.
 
 
دومین فرمان
 
آنگاه كه موضوعی موجبات خشنودی و رضایت شما را فراهم آورد، اندكی تامل كنید و اجازه دهید تا طعم شادی در وجودتان جاری شود. بگذارید شادی و خوشی وجودتان را فرا گیرد. شادی و خنده موجب افزایش سلامتی و تنفس بهتر می‌شود و به تولید مولكول‌های مورفین‌گونه اندروفین كمك می‌كند.
 
همچنین سلول‌های دفاعی بدن را در برابر بیماری‌ها افزایش داده و از شدت استرس می‌كاهد؛ اندام‌های داخلی را تحریك می‌كند و كیفیت گردش خون را در بدن بالا می‌برد. پس بگذارید تا شادی در وجودتان جاری شود.
 
 
سومین فرمان
 
برای افزایش رضایت خود خشنودی و شادی خود را زیاد و زیادتر كنید (هر روز از چیزها و موارد بیشتری شاد و خوشحال شوید) تا اینكه از لحظات زندگی خود بیشترین لذت را ببرید. "نورمن كازنز" می‌گوید: جهت گسترش سطوح شادی و شادابی خود، حتی در مواقعی كه باید ظاهری غمگین به خود بگیرید، درون خود را از شادی و رضایت خالی نكنید و آگاه باشید كه بزرگ‌ترین نعمات شادی است، زیرا انسان به همان اندازه كه به آب و نان نیاز دارد به شادی و خنده نیازمند است؛ هم برای جسمش و هم برای جانش...
 
یكی از اركان اساسی زندگی و شخصیت سالم، شاد بودن و شاد زیستن است كه برخلاف آنچه نوشته‌اند و گفته‌اند نه رمز دارد و نه راز.
 
خوش مشربی تكمیل‌كننده شادی و خشنودی زندگی است.داستان زورباس یونانی، قصه زوربا و باس است. دو مردی كه یكی از آنها (باس) جدی، باهوش،‌ جذاب و... است و علی‌رغم تمام توانایی‌هایش درصدد گسترش سطوح شادی و خشنودی خود نیست و تمام هم و غمش را مصروف كار می‌كند و به نظر می‌رسد از زندگیش لذت نمی‌برد و شاد نیست. ولی زوربا ضمن توجه به زوایای گوناگون سعی دارد از لحظات زندگی‌اش محظوظ شود.
 
 
چهارمین فرمان
 
از اعتیاد بدون چون و چرا به شادی نگران نباشید. معتاد شوید! آنقدر تمرین كنید و آنقدر وجود و افكار و امیالتان را از آنچه باعث شادی‌تان می‌شود پر كنید تا معتاد شوید. شادی تنها داروی شفابخشی است كه هیچ‌گونه عوارض جانبی ندارد. شادی به چشمان‌تان درخشش، به نگاه‌تان عشق،‌ به لبخندتان جذابیت، به سیما‌ی‌تان زیبایی و به حركات‌تان اطمینان و سرزندگی می‌بخشد.
 
مطمئن باشید كه هر چهره‌ای با لبخند زیباتر است و به خاطر همین ماری (قهرمان فیلم هزار دلقك) ناراحت و نگران است كه: «نكند نیك (برادرزاده یازده ساله ماری در فیلم هزار دلقك) آنقدر جدی شود كه نتواند از زندگی خود لذت ببرد؟ نكند نتواند با دنیا،‌ كار و زندگی‌اش بازی كند؟ نكند نتواند به مسائل خنده‌دار،‌ بخندد؟
 
- لطفا اینقدر سخت نگیرید؛ خواهش می‌كنم از زندگی خود لذت ببرید.
 
پنجمین فرمان
 
برای آنكه بتوانید به خوبی و به طور كامل شادی و شادابی را در آغوش بكشید و به دیگران نیز هدیه دهید باید درست بیندیشید، درست رفتار كنید و دائم در حال تغییر خود باشید. از تغییر نگران نباشید. لازم است برای تابش نور به دیگران، خورشید را نیز در خود داشته باید.
 
به قول "ادموند برك"، كافی است چیزی را بخواهید، حتما موفق می‌شوید. منبع قدرت، موفقیت و شادی انسان سه چیز است:
 
1- انگیزه 2- هدفمندی 3- سختكوشی. این منابع به زندگی، شادی و نشاط می‌بخشند و بر چالش‌های دل‌انگیز و تحریك‌كننده آن می‌افزایند؛ ضمن آنكه برای رسیدن به هدف بایستی در ذهن خود مهارت‌های لازم را تمرین كرد. برای ایجاد انگیزه باید «میل و اشتیاق»، «باور و اعتقاد» و «تصویر ذهنی مناسب و متناسب» را در خود ایجاد نماییم.
 
برای رسیدن به شادی و شادابی راه میان‌بر و یا ترفندهای خاص و ویژه‌ای وجود ندارد؛ فقط كافی است مصمم به شادی و در این راه سختكوش و پرتلاش باشید و بدانید كه كار و تلاش نه تنها با تفریح و شادی مغایرتی ندارد، بلكه مكمل و گسترش‌دهنده آن است. به بیان دیگر، می‌توانیم كار كنیم و بخندیم، كار كنیم و تفریح كنیم و كار كنیم و شاد باشیم. وقتی كه كسی را شاد می‌كنید، غیرممكن است خودتان شاد نشوید.
 
ششمین فرمان
 
عمیقا خود، زندگی و دیگران (به‌خصوص نزدیكان خود) را دوست داشته باشید. بگذارید آنها بفهمند كه چقدر دوستشان دارید. از ابراز محبت و احساسات به دیگران دریغ نكنید و نگران نباشید. متوجه دیگران و علاقه‌مند به آنها باشید تا آنها نیز چنین باشند. به خاطر اندكی مشكل و ناراحتی همه زندگی و وجودتان را به پریشانی نكشید.
 
به قول "تیم هنسل"، هر چند رنج و تالم امری گریز‌ناپذیر است، فلاكت و به حالت نزار درآمدن – اختیاری و انتخابی است و می‌توان از آن اجتناب كرد. كافی است از روش‌های سازنده استفاده كنیم. آری زندگی دشوار است و همیشه هم منصفانه نیست، ولی این بدان معنا نیست كه زندگی نمی‌تواند خوب باشد، نمی‌تواند پاداش‌دهنده و لذتبخش و دوست‌داشتنی باشد.
 
هنوز و همیشه دلایل فراوانی داریم كه به زندگی «آری» بگوییم و از آن سرشار شویم.برای خوب و دوست‌داشتنی زندگی كردن بایستی سازوكار و شرایط آن را بدانیم. "فیلدتر" این شرایط را اعتماد به‌نفس و مثبت‌گرایی عنوان می‌كند و معتقد است كه با این دو سازوكار می‌توان حق سعادت، خوشبختی و شادی را برای خود محفوظ نگاه داشت.
 
"هال اربن" نیز این لوازم و شرایط را شامل موارد ذیل می‌داند:
 
احساس ارزشمندی
 
احساس آرامش
 
درك ضرورت لذت بردن از زندگی
 
اعتقاد جدی به شادی و خوشبختی
 
هفتمین فرمان
 
منتظر مهیا شدن زمینه نباشید و از همین امروز شادی را به خود و همگان هدیه كنید. مطمئن باشید كه با شادی، سخاوتمندتر و پویاتر خواهید بود. از آنچه ندارید شكایت نكنید، بلكه از آنچه دارید شاد باشید و لذت ببرید؛ هر چند كه به طور جدی باید در تكاپوی یافتن و به دست آوردن نداشته‌ها بود.
 
"شوپنهاور" معتقد است كه: ما به ندرت به آنچه داریم فكر می‌كنیم و همیشه به آنچه نداریم می‌اندیشیم و این درست نیست،‌ زیرا آنچه داریم یكی از كلیدهای رسیدن به موفقیت، خودشكوفایی و شادی است.
 
هشتمین فرمان
 
بخشندگی و لطف، سرچشمه شادمانی و شوق است. هر چند بخشنده‌تر باشید، شاداب‌ترید. در این راستا در وهله نخست و قبل از دیگران (یعنی قبل از اینكه دیگران را ببخشید) خود را ببخشید و از عملكرد بد خود نسبت به خود و نگاه مایوسانه به خود پوزش بخواهید. شما بهتر از آن هستید كه فكر می‌كنید.
 
پس از آنكه خود را بخشیدید، دیگران را نیز ببخشید (اینكه از كسی نفرت داشته باشید اما او را ببخشید، بسیار ارزشمند است. به عنوان مثال با صراحت بیان كنید هر چند نسبت به او هیچ دید مثبتی ندارم، ولی او را بخشیدم؛ نه به خاطر او، كه بیشتر از همه به خاطر خودم؛ زیرا می‌دانم اگر در دل كینه و اندوهی بپرورم به شادی خود و دیگران متعددی كه دوست‌شان دارم لطمه می‌خورد).
 
یكی از اركان اساسی زندگی و شخصیت سالم، شاد بودن و شاد زیستن است كه برخلاف آنچه نوشته‌اند و گفته‌اند نه رمز دارد و نه راز.
انسان معمولی چیزی را به دست می‌آورد كه در انتظار آن است. نگرش خوب منجر به نتایج خوب و نگرش بد منجر به نتایج بد می‌شود. پس چون اندیشه‌های ما چرخ‌های حركت و جهت‌گیری ما را آماده می‌سازند، اگر اندیشه‌های مثبت و سازنده داشته و اگر درصدد تغییر و پذیرش نگرش امیدواركننده باشیم، مطمئنا ارابه ما نیز جز به سمت و سوی خوشبختی و صمیمیت حركت نخواهد كرد. پس:
 
1- سازنده بیندیشید (با كیفیت)
 
2- با ذهن باز فكر كنید (اعتقاد به تغییر مستمر)
 
3- به فكر خودتان باشید، ولی خودخواه نباشید (هیچ چیزی نمی‌تواند به شما آرامش دهد مگر خود شما)
 
به قول توماس كارلایل، انسان‌های برگزیده به وجود داشتن نمی‌اندیشند، بلكه در اندیشه زندگی كردن و توانمندتر شدن هستند؛ پس اجازه دهیم و بگذاریم همه تا آنجا كه می‌توانند پیشرفت كنند، زیرا هیچ‌كس بر دیگری برتری ندارد، جز آنان كه لایق‌تر و توانمندترند.
 
و به راستی چه كسانی لایق‌تر و توانمندترند؟ تردیدی نداشته باشید كسانی كه به خود، به دیگران و به زندگی احترام می‌گذارند، راحت‌تر و مطمئن‌تر مسیر لیاقت و توانمندی را طی می‌كنند. فلسفه عمیق و جالب آلبرت شوایتزر این است كه: «به زندگی احترام بگذارید». او معتقد بود كه زندگی مقدس است و ما وظیفه داریم تقدسش را پاس بداریم؛ ما به كسی و چیزی احترام می‌گذاریم كه دوستش داریم و برای‌مان ارزشمند است.
 
از منظر جامعه‌شناختی و اجتماعی آنگاه كه فرد و جامعه در خود فرو روند و فقط به خود بپردازند و فقط خود را دوست داشته باشند، (به زندگی و دیگران احترام نگذارند) دیگران به فراموشی سپرده می‌شوند. بنابراین از ویژگی‌های جامعه و فرد خودخواه نداشتن روحیه احترام و سپاس است.
 
به درون زندگی خود نگاهی بیندازید؛ واقعا چقدر از همسرتان، فرزندان‌تان و پدر و مادر و دیگران متشكر و سپاسگزارید؟ مطمئن باشید كه سپاسگزاری هر چه بیشتر نشانه والا بودن، منحصربه‌فرد بودن و راحت بودن شماست، زیرا از فرط احترام به خود است كه از دیگران سپاسگزاری می‌كنیم. چرا باید زمانی كه همه چیز گذشته و سپری شده (به قول معروف كار از كار گذشته) از كسانی كه مستحق تشكرند؛ تشكر كنیم؟
 
گر تو خواهی كه بجویی دلم امروز بجوی
 
ورنه بسیار جویی و نیابی بازم
 
و چرا نباید قدر و منزلت آب را در زمان بودنش شناخت؟ به قول "بنجامین فرانگلین": ما انسان‌ها فقط زمانی قدر و ارزش آب را درك می‌كنیم كه چاه‌مان خشك شود و دیگر آبی وجود نداشته باشد. به راستی چرا؟ چرا همه چیز را به زمانی دیگر (زمانی كه نه كسی هست، نه چیزی، نه صدایی و نه چشمانی برای درخشش و انتظار وجود دارد) موكول می‌كنیم؟
 
پس بیایید سپاسگزار و محترم باشیم. شاید با این همه مشكلات متعدد و متنوع كه برای همه وجود دارد، كار آسانی نباشد، ولی با این حال و به قول "رابرت واترمن"، با مردم خوب و بزرگوارانه رفتار و با شان و احترام با آنان صحبت كنیم و رفتاری مودبانه داشته باشیم‌، زیرا به اعتقاد "ادموند برك"، رعایت احترام، ادب و نزاكت از مهم‌ترین قوانین زندگی است.
 
نهمین فرمان
 
برای شادی و شادابی خود شرایط تعیین نكنید و صادقانه و ساده شاد باشید؛ به همین سادگی. آنچه به دست آورده‌اید و آنچه به دست نیاورده‌اید، آنچه از دست داده‌اید و آنچه را كه از دست نداده‌اید، همه و همه انعكاسی از نگاه و دیدگاه شماست. نگاه شاد، شادی‌آور است. به قول "آن لندرز": مستقیم و قدرتمند نگاه خود را به نگاه ناراحتی و نگرانی بدوزید و با تمام قدرت بگویید من از تو قدرتمندتر هستم و تو نمی‌توانی مرا شكست دهی.
 
دهمین فرمان
 
در پی شغل و كسب و كاری باشید كه آن را دوست دارید؛ زیرا امكان ندارد شغل‌تان را دوست نداشته باشید ولی شاد باشید؛ ممكن نیست شغل‌تان را دوست نداشته باشید و بتوانید به خود و دیگران شادی و شادابی هدیه كنید.
 
نتیجه
 
انسان‌های شاد خود ایجادكننده موقعیت و تعیین‌كننده وضعیت‌اند، زیرا مقتدر و مطمئن‌اند. آنها دنیا را بهترین بستر رشد می‌دانند و از اینكه خداوند آنها را آفریده است، سپاسگزار هستند و به خود احترام می‌گذارند و از این همه دادن‌ها و داشتن‌ها ممنون و مرهون‌اند. انسان‌های شاد به‌خوبی می‌دانند كه هیچ‌كس از آدم‌های پرگله خوشش نمی‌آید. انسان شاد و مثبت توانایی شگرفی در لذت بردن از زمان دارد و در عین اینكه همیشه در تكاپوی معنا و تعالی است، سرشار از شور و هیجان و امید است.

منبع:سلامت نیوز
انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.