برخی از آثار او عبارتند از: «حدیث کوه»، «وقتی که ماه ریفی از جزیره خیال بود»، «گلدان پشت پنجره» و «ابرهای کبود» و ...
سلیمانی اینک بیشتر برای کودکان و نوجوانان مینویسد.
*آقای سلیمانی اگر بخواهید کتابی را به دوست داران کتاب معرفی کنید چه کتابی را پیشنهاد میکنید؟
انتخاب کتاب به خود شخص و علائق او بستگی دارد، مثلا من در دورهای به کتابهای نجوم علاقه پیدا کردم، یا شاید شخصی به کتابهای پزشکی علاقمند باشد بنابراین نمیتوان یک کتاب خاص را به همه معرفی کرد.
*خودتان بیشتر به خواندن علاقه دارید یا نوشتن؟
برای من خواندن جذابتر است ولی نوشتن زمانی برایم جذاب است که مطلب خوبی برای نوشتن به ذهنم میرسد. وقتی زیاد مطالعه میکنم و هم آماده نوشتن میشود و ذهنم مانند یک شیر آب باز سرریز از نوشتن میشود.
*آقای سلیمانی چه عاملی باعث آماده شدن ذهنتان برای نوشتن میشود؟
آن چیزی که تخیل را بر میانگیزد مختلف است، میتواند یک موسیقی یک شخص یا هر چیز دیگری باشد. روزی ما در پشت بام یک منزل سه طبقه بودیم در حیاط مقابل پشت بام چند کودک در حال بازی بودند. تقریبا اوایل شب بود و ماه به صورت هلال نمایان شده بود. من خطاب به یکی از کودکان و با اشاره به ماه گفتم: آن خربزه را میبینی و ماه را به خربزه تشبیه کردم که این ایدهای برای نوشتن کتاب «وقتی که ماه ریفی از خربزه خیال بود» شد.
*شما نوشتن را یک حرفه میدانید یا یک تفریح؟
نویسندگی برای من کار مفرحی است ولی طبعا نویسندگی در جامعه ما تا به امروز یک حرفه تبدیل نشده است. به عنوان مثال جلال آلاحمد یک معلم، صادق هدایت یک کارمند بانک بود.
*با توجه به اینکه شما هم روزنامهنگار و هم منتقد و داستاننویس هستید؟ در کدام حوزه خودتان را موفقتر میدانید؟
من چند سالی است که کار روزنامهنگاری را دنبال نمیکنم و عمدتا کار روزنامهنگاری را در حاشیه داستاننویسی انجام میدارم ولی کارهایم در حوزه داستاننویسی برای نوجوانان و بزرگسالان بیشتر دیده و خوانده شده است و حدود 30 کتاب منتشر کردم که اکثر آنها به چاپی سوم رسیدهاند و جوایزی را نیز دریافت کردهاند.
*در حال حاضر به کاری به جز نوشتن مشغول هستید؟
من در حال حاضر در انتشارات سروش بخش کتاب و کارهایی که مربوط به نویسندهها است فعالیت دارم. همچنین در گذشته زمان مدیریت آقای امینپور در مجله سروش نوجوان با وی همکاری میکردم.
*شخصیتها و ایدههایی که در داستانهایتان میخوانیم چقدر به واقعیت نزدیک هستند.
نوشتن همواره با واقعیت نسبت دارد تخیل به علاوه واقعیت داستاننویسی را شکل میدهد مانند شخصیتهایی در داستانم که یک نسبتی با واقعیت دارد که حتی به عنوان بهترین داستان سال هم شناخته شد.
*به نظر شما میتوان جایگزینی برای کتاب در نظر گرفت؟
خیر، حتی گاهی افراد کتاب را با فیلم مقایسه میکنند. فیلمهای ساخته شده حاصل تسهیلات شکل گرفته از خواندن کتاب است وقتی خواننده کتاب میخواند تخیل خاص خود را نسبت به ان داستان دارد، خواندن هزاران کتاب توسط هزاران نو موجب هزاران تخیل متفاوت میشود اما فیلم اینگونه نیست. حتی برخی از فیلمسازان اعتراف کردهاند که بعضی کتابها و داستانها نمیتوان در قالب یک فیلم ساخت.
*مشکلات امروز جامعه ادبی را در چه چیزی میبینید؟
از جمله مشکلات ادبیات سانسور افسار گسیختهای است که موجب بیاعتمادی اهل مطالعه شده است همچنین شرایطی پیش آمده که برخی افراد به دنبال کتابهای زیرزمینی هستند مشکل دوم افزایش قیمت کتابها است عامل سوم بیتوجهی رسانه، مطبوعات و تلویزیون به کتابهای خوبی است که نادیده گرفته شدهاند و طبیعتا کتابی که در چشم همگان نباشد به فروش نمیرسد. عامل بعدی مهجور ماندن نویسندگان است که بدون هیچ حمایتی فعالیت میکنند.
گزارش از: اکرم رضایی ثانی
انتهای پیام/