گفتگوی صمیمی ما را با این ورزشکار پرافتخار کشورمان میخوانید:
سین: با معرفی کامل خودتان شروع کنیم؟
جیم: لاله صدیق هستم، متولد بهمن ماه سال 1355 در شهر تهران. اسم بیمارستانی که به دنیا آمدم یادم نیست ، ولی سحرخیز بودم و صبح زود به دنیا آمدم.(با خنده)
سین: ساکن کدام منطقه تهران هستید؟
جیم: ساکن شمیرانات، در منطقه یک هستم که البته همین جا هم متولد شدم.
سین: تحصیلات؟ و شغل فعلیتان؟
جیم: من دکترای مدیریت تولید دارم و شغل فعلیام مسئول امور خرید شرکت پدرم هستم.
سین: اصالتاً کجایی هستید؟
جیم: پدرم اصالتاً ترک زبان است که اصلیتاش به قشقایی شیراز برمیگردد و مادرم هم اصالتاً کرمانشاهی است در واقع مادرم کرد زبان است.
سین: شیطنتهای دوران کودکیتان؟ (آیا شیطنت خاصی داشتید؟)
جیم: دوران کودکی که خیلی شیطون بودم و پرانرژی. در کل نسبت به هم سن و سالهایم و نسبت به دختربچهها، پرانرژیتر بودم و شیطنت بیشتری داشتم، یادم است قبل از دوران مدرسه، پدرم برایم دوچرخه خرید و من با دخترها و پسرهای هم سن در کوچه دوچرخهسواری میکردم و مدام تو کوچه درحال بازی کردن بودم، کار دیگهای که علاقه داشتم ساخت هواپیما با کاغذ و چسب و حصیر بود و همیشه در تصوراتم فکر میکردم که هواپیما بسازم و در بالکن منزلمان، باد شدیدی بیاد و من بتوانم پرواز کنم.
در بازیهای گروهی که انجام میدادیم به علت اینکه من خیلی پرانرژی و فعال بودم، همیشه مدیریت گروهی را که داشتیم، برعهده میگرفتم و البته مقداری هم زورگو بودم.(میخندد)
سین: سرگرمیهای مورد علاقه داوران کودکتیتان؟
جیم: نقاشی از چیزهایی بود که خیلی علاقه داشتم و همچنین، خمیر بازی یکی از وسایل و بازیهای مورد علاقهام بود و اگر کسی برام خمیربازی میگرفت خیلی خوشحال میشدم.
سین: قهرمان دوران کودکیتان؟
جیم: به نظر من، اینکه هر شخصی الآن چه کاری انجام میدهد، ریشهاش برمیگردد به دوران کودکی آن فرد. تمام ورزشکاران حرفه ای از سنین پایین شروع به ورزش کردند و فکر میکنم که قطعاً در مورد من هم همینطور بوده است، خاطرم هست وقتی که کنار پدرم مینشستم، دقت می کردم چه کاری انجام میدهد و بعد هم که بزرگتر شدم با پدرم خارج از شهر، شروع به آموزش رانندگی کردم در کل قهرمان من پدرم بود.
قهرمان ورزشی خاصی در نظرم نبود و کلاً کارهایی که پدرم انجام میداد، برایم کارهای قهرمانهای محسوب میشد.
سین: شغل مورد علاقه دوران کودکی؟ از بچگی دوست داشتید چه کاره شوید؟
جیم: از بچگی خیلی دوست داشتم، جراح شوم یادم است، نزدیک خانه حوضچهای داشتیم که داخلش قورباغههای زیادی بود از داروخانه نزدیک خانه، تیغ میخریدم و همچنین دستکش جراحی و قورباغهها را جراحی میکردم، خاطره دیگری هم دارم، اینکه یادم هست کلاغی از درخت کاج خانه افتاده بود و تقریباً نیمه جان بود و رویش یک عمل جراحی انجام دادم به امید اینکه خوب شود یا اگر خواهر برادرهایم میافتادند زمین و دست و پایشان زخمی میشد، با دقت زخمهایشان را پانسمان میکردم.
سین: چرا جراح نشدید؟
جیم: خب ، شرایط جوری نبود که جراح شوم و پدرم دوست داشت، مهندس شوم ولی هنوز هم به پزشکی فکر میکنم.
سین: غذای مورد علاقه؟
جیم: من همه غذاها را دوست دارم ، ولی خورشت بامیه را خیلی بیشتر میپسندم و غذاهای شمالی را خیلی دوست دارم و اساساً غذاهایی را که بیشتر از سبزی است و گوشتش کمتر است و سالمتر خیلی دوست دارم.
سین: فصل مورد علاقه؟ رنگ و میوه مورد علاقه؟
جیم: فصل مورد علاقهام پاییز است، البته زمستان را هم دوست دارم ولی پاییز را ترجیح میدهم، فصل زیبایی است چون سرمای زمستان را ندارد و گرمای تابستان را پشتسر گذاشته و در کل فصل خزان زیباست.
میوه مورد علاقهام انبه و شلیل است و رنگ مورد علاقهام قرمز است.
سین: در فوتبال هم طرفدار قرمز هستید؟
جیم: من فوتبالی نیستم، ولی قرمز را دوست دارم، البته بستگی داره در چه چایی استفاده شود.
سین: زود عصبانی میشوید و موقع عصبانیت چه میکنید؟ (عکسالعملتان)؟
جیم: حساس هستم و زود عصبانی میشوم ولی خیلی زود فروکش میکند، ولی در ذهنم نمیماند و خیلی پیش آمده که دیگران گفتند یادت نیست فلانی فلان حرکت را انجام داد و فلان مطلب را گفت؟ ولی شکر خدا من یادم نمیماند و زود فراموش میکنیم و وقتی عصبانی میشوم بیشتر در خودم میریزم.
سین: اسم مورد علاقهتان؟
جیم: در کل اسامی ایرانی را خیلی دوست دارم به خصوص اسامی گل را برای خانمها میپسندم.
سین: از چه سنی متوجه علاقه به رانندگی شدید؟
جیم: از همان بچگی و سن کم این علاقه و گرایش به رانندگی داشتم.
سین: اولین بار که رانندگی کردید و پشت رل نشستید، چند سالتون بود؟
جیم: 13 سالم بود که پشت رل نشستم، یادمه اولین باری که پشت رل نشستم، زمانی بود که پدر و مادرم منزل نبودند و ماشین پدرم هم منزل بود و سوئیچ را برداشتم و آن زمان ماشین پدرم، یه خودروی اتومات بود و حیاط خانه، ال مانند بود و در ذهنم، برنامه ریزی کرده بودم که به چه صورت ماشین را حرکت بدهم و خلاصه، برادر خواهرهایم را صدا کردم و آنها هم که دنباله روی من بودند، آمدند و در همان مسیر ماشین را عقب و جلو میبردم و خواهر و برادرهام به هیجان آمده بودند و البته بار اول آهسته حرکت کردم ولی بعد با سرعت میرفتم و همه ما از این سرعت به هیجان آمده بودیم.
سین: بهترین خاطرات دوران کودکی؟
جیم: بهترین خاطراتم مربوط میشود به همان بازیهای کودکانه که با خواهر و برارهام داشتم ما 4 خواهر و برادر بودیم که اختلاف کمی داشتیم یادم است لباسهای مختلف میپوشیدیم و تئاتر کار میکردیم و من همیشه در نقش کارگردان عمل میکردم و لباسهای آنها را عوض میکردم و نقشهای مختلف بازی میکردیم و کنسرت میگذاشتیم و در کل خیلی خوش میگذشت بازی با خواهر و برادرام بهترین خاطراتم بود.
سین: خانم صدیق، دوران کودکی تنبیه شدید؟
جیم: بله، چون خیلی شیطون بود معمولاً ناظمها به من خیلی تذکر میدادند که مثلاً: دختر که نباید این کار را انجام دهد و دختر باید آرام باشه و این حرفها، یادم هست که یکی دوبار نگذاشت برم سرکلاس و خاطرم هست که به مادربزرگم گفتم که ماکارونی درست کند و اتفاقاً مادربزرگم هم ماکارونی خوشمزهای درست کرد و با یک قابلمه ماکارونی رفتم مدرسه و زمانیکه معلممان درس میداد، من انتهای کلاس برای بچهها در ظرف یکبار مصرف ماکارونی سرو میکردم و همین حرکت باعث شد که چند روزی اخراج شدم.
سین: بچه درسخوانی بودید؟
جیم: خیلی درسخوان نبودم، ولی در کلاس خوب گوش میکردم و این باعث میشد که در خانه خیلی درس نخوانم، اتفاقاً خواهرم که از من کوچکتر بود و خیلی درس میخواند و من هم که بازیگوش بودم اذیتش میکردم و حواسش را پرت میکردم در واقع خواهرم متکی به پشتکارش بود و من از آن دستهای بودم که متکی به هوشم بودم و تقریباً تمام نمراتم خوب بود.
یادمه سال سوم دبیرستان بودم کنکور دانشگاه آزاد که شرکت کرده بودم و کلاً 2 نفر تو آزمون، قبول شدند یکی که شاگرد اول کلاس بود که در حال حاضر دندانپزشک، است و نفر دوم من بودم که این باعث تعجب همه شده بود، اینکه چه طوری قبول شدم خدا میداند!
سین: درس مورد علاقه؟
جیم: زیستشناسی را خیلی دوست داشتم.
سین: درسی که دوست نداشتید؟
جیم: شیمی را خیلی دوست نداشتم.
سین: به مطالعه علاقهمند هستید؟
جیم: بله خیلی زیاد، یکی از تفریحاتم مطالعه است به خصوص در زمینه پزشکی، هنوز هم در ذهنم است که کاش من میتوانستم پزشک شوم. زمینههای بعدی که مطالعه میکنم در زمینههای اتومبیلرانی است.
سین: فکر میکردید روزی در این رشته قهرمان شوید؟
جیم: همیشه میگفتم که باید بهترین باشم، زمانیکه در پیست وارد مسابقه شدم با خودم میگفتم که باید روی سکو باشم، اولین بار که در پیست مسابقه دادم، در بحث تایمگیری، خط چهارم ایستادم، ولی پایان مسابقه توانستم نفر اول شدم.
باید بگویم که مدیون تمرین و ممارستم هستم و این یکی از درسهای بزرگی بود که در همه ابعاد زندگی تمرین و ممارست همیشه میتواند آدم را تبدیل به بهترین کند.
سین: اولین سالی که در مسابقات، مقام آوردید؟
جیم: اولین باری که مقام آوردم 80 بود البته پیش از آن در مسابقات رالی شرک کردم و بعد از رالی که وارد سرعت شدم، چون سرعت را دوست داشتم.
سین: درباره این رشته توضیح میدهید؟
جیم: در مسابقات اتومبیلرانی در بخش سرعت، قائم به راننده است یعنی نتیجه مسابقه نتیجه عملکرد راننده است، ولی در بحث رالی، فرق میکند، یک راننده هرقدر که خوب کار کند ولی نقشهخوان اگر عمل نکند، در نتیجه خروجیاش خیلی خوب نخواهد بود.
در بخش سرعت راننده میتواند با اتکای به توانمندیهایش تصمیمگیری کند و نتیجه را به بهترین حالت رقم زند.
سین: از اولین حضورتان در مسابقات در کنار آقایان بگویید؟
جیم: اولین بار که میخواستم، در مسابقات شرکت کنم و جرقه شرکت در مسابقات در ذهنم زده شد، دوران دانشگاه بود که تازه وارد دانشگاه شده بودم و وقتی که برای ثبت نام رفتم، گفتند که در کنار آقایان نمیتوانم شرکت کنم و به پیشنهاد پدرم رفتیم اجازه مکتوب از یکی از مراجع تقلید گرفتیم که با رعایت کلیه موازین و شئونات اسلامی حضور خانمها در مسابقات رانندگی در کنار مردان بلامانع است و این اتفاق خوب افتاد و خانمها توانستند در مسابقات شرکت کنند.
سین: جو مسابقات را برای خانمها چگونه میبینید؟
جیم: خیلی جو آسانی نیست و سختیهای خودش را دارد، البته محیط رقابتی است و یک عده از خانمها که آمدند نتوانستند و دورانی بودند و رفتند.
سین: از برنامههای حال حاضرتان بگویید؟
جیم: در حال حاضر سعی میکنم با تعداد محدودی از شاگردانم که دارم توری آموزش داشته باشیم که بتوانند اصولی کار کنند، چون به هر حال باید حضور خانمها در این رشته ادامه دار باشد، تقریباً 4، 5 ماه پیش که بحث آلودگی مطرح شد و با توجه به اینکه من درجه مربیگری را از فدراسیون دریافت کردم و یک سری دورههای آموزشی که خارج از ایران رفته بودم و مدارکی که از آن دورهها کسب کردهبودم، بنا به درخواست هر استانی شروع به آموزش خانمها در استانها کردیم و در بخش تئوری و عملی شروع به آموزش کردهایم.
سین: امکانات استانهایی که درخواست این آموزشها را داشتند چگونه میبینید؟
جیم: خب، شهرستانها که امکانات خیلی گستردهای ندارند و گاهی اوقات برخی شهرستانها پیست نداشتند، به همین دلیل گاهی اوقات پارکینگ میگرفتیم و مسیری را طراحی میکردیم و با کمک دوستانی که در هیئتها بودند، مثلاً با رنگ و قلم، از صبح زود طراحی میکردیم و معمولاً کارگاههایمان، 3 روز طول میکشد و صبح تا بعدازظهر در دو قسمت تشکیل میشود.
سین: استقبال خانمها چطور بوده؟
جیم: خیلی خوب، خیلی از خانمها استقبال میکردند و گاهی اوقات تا 40 نفر هم کلاس را برگزار میکردیم.
سین: به نظر شما به عنوان یک بانوی قهرمان در رشته اتومبیلرانی مشکلات خانمها در این زمینه را چگونه میبینید؟
جیم: مشکلی که برای حضور خانمها در بحث اتومبیلرانی است، غیر از بحثهای فرهنگی که هست، در برخی شهرستانها هنوز حضور خانمها در اتومبیلرانی رایج نشده و زمانیکه یک خانم میخواهد در این عرصه وارد شود و فعالیت کند، باید رضایت خانواده همسر و یا پدر را کسب کند و در کنار این مشکلات، بحث مالی و اقتصادی هم است که اسپانسرها خیلی ضعیف عمل میکنند که البته شاید نتوان ایرادی به این موضوع گرفت و چون اسپانسرها دنبال حرفهایها هستند و نمیتوانند در بخش آماتور وارد شوند ولی در کل شرایط خیلی برای حضور خانمها فراهم نیست.
سین: آیا فدراسیون در زمینه مشکلات مالی، تمهیداتی در نظر گرفته است؟
جیم: پیشنهادی به فدراسیون دادیم که زمان آقای قلعهبانی بود که وی قبول کردند، چند دستگاه خودرو ال 90 را به نام فدراسیون گرفتند و در پیست قرار دادند تا کسانی که بخواهند برای آموزش میتوانند از این اتومبیلها استفاده کنند.
سین: به نظر شما استانداردهای رشته اتومبیلرانی در ایران رعایت میشود؟
جیم: به طور صددرصد خیر، ولی تمام دغدغه مسئولان کمیتههای مختلف در فدراسیون این است که بتوانیم به آن استانداردهای جهانی دست پیدا کنیم. با توجه به حوادثی هم که اتفاق افتاده در مسابقات مختلف، اگر مسائل و نکات ایمنی رعایت شود، میتواند آسیبها را خیلی کم کند در حال حاضر، فدراسیون جهانی هم در بحث ایمنی مسابقات خیلی تأکید میکند سال گذشته که مسابقات رالی خاورمیانه و امسال که سومین دوره مسابقات رالی خاورمیانه را در استان فارس در اردیبهشت ماه برگزار کردیم، یک مسئول فقط برای بررسی مجدد نکات ایمنی خودروها گذاشته بودند و لباسهایشان و پد گردنی که رانندهها باید استفاده کنند و تاریخ تولید وسایل و لباسها، همه را چک میکردند.
سین: به نظر شما در بحث ایمنی چه اقداماتی باید انجام شود؟
جیم: به عقیده من اولین قدم، این است که ابتدا بین شرکتکنندهها، فرهنگسازی شود چون اگر خود شرکت کننده این مسائل را بپذیرد، کار آن ناظر هم راحتتر میشود.
اگر راننده به مسائل فنی خودرویش مشکوک شود و این را بداند که یک ایراد کوچک احتمال آسیب جانی را دارد، به طور حتم آن ایراد را برطرف میکند و به عقیده من این مبالغی را که حرف ایمنسازی میشود اسمش را نمیشود هزینه گذاشت بلکه سرمایهگذاری است چون برای حفظ جان خودشان است و البته مسئله مهم در این زمینه سختگیری از جانب مسئولان است که در این مهم تخفیفات قائل نشوند و با قاطعیت برخورد کنند که اگر کسی واقعاً تأیید فنی نمیگیرد اجازه حضورش را در مسابقه ندهند که خوشبختانه در حال انجام است و در رالی شیراز هم که پشت سر گذاشتیم به تعدادی از خودروها به دلیل ایراد خیلی جزئی، اجازه حضور را پیدا نکردند و این خیلی خوب است.
سین: در حال حاضر چه سمتی در فدراسیون دارید؟
جیم: در حال حاضر مسئول کمیته آموزش بخش بانوان هستم و مسائل تئوری را ترجمه و طراحی میکنیم.
سین: آموزش در چه سطحی برگزار میشود؟
جیم: در حال حاضر سه رده آموزشی طراحی شده است، مبتدی، متوسط و حرفهای که علاقهمندان پس از گذراندن این سه دوره، میتوانند در قهرمانی اتومبیلرانی کشور شرکت کنند.
سین: دوران حرفهایتان از چه سالی آغاز شد و تا کی ادامه پیدا کرد؟
جیم: از سال 80 شروع شد و پیک مسابقات سال 86 تا 89 بود، مسابقات تعداد خیلی زیاد برگزار میشد و تقریباً همه مسابقات را شرکت میکردم و همزمان در مسابقات خارج از کشور هم شرکت میکردم.
سین: غیر از رشته اتومبیلرانی در رشتههایی دیگر هم فعال بودید و هستید؟
جیم: دوران دبستان و راهنمایی مسابقات دو شرکت کردم و نایب قهرمان کشور شدم و دوران دبیرستان هم والیبال بازی میکردم، بعد از والیبال سراغ سوارکاری گرایش پرش با اسب رفتم و به اتفاق برادرم در این رشته وارد شدم و فعالیت داشتم که برادرم ادامه دادند و من رشته اتومبیلرانی را ادامه دادم.
سین: از رقابتهای بینالمللیتان بگویید و عناوینی که داشتید؟
جیم: سال 2005 تا 2007 در مسابقات فرمول 3 با تیم بیام و BM.W در بحرین حضور پیدا کردم که یک راننده سری ام باعث وقوع حادثه شد و در بقیه مسابقات شرکت کردم که همه را روی سکو بردم.
سین: در باره پیشنهاد 2 تیم خارجی که داشتید ، بگویید؟
جیم: هم از بحرین بود و هم پیشنهادی که از تیم رنو داشتم که در پیست مونزای ایتالیا بود که برای یک تقویم ورزشی باید همکاری میکردم، ولی نکتهای که وجود داشت این بود که من دیگر نمیتوانستم با پرچم کشورم شرکت کنم و این موضوع به هیچ وجه برایم خوشایند نبود و ترجیح میدادم با پرچم کشورم حضور پیدا کنم و پیشنهاد دیگری که داشتم از تیم لوتوث بود که چون میخواستم در آن مسابقات شرکت کنم باید ساکن آمریکا میشدم و به خاطر بعد مسافت و دوری از وطن و خانوادهام نپذیرفتم و ترجیح دادم در وطنم بمانم.
سین: نظرتان در باره رانندگی خانمها چیست؟ و آیا رانندگی ربطی به جنسیت دارد؟
جیم: رانندگی خانمها با احتیاط بیشتری است و بارها در شهر دیدم که رانندههای خانم هم سرعت میروند و هم خوب رانندگی میکنند و هیچ ارتباطی با جنسیت ندارد و همانطور که گفتم چون خانمها با احتیاط بیشتری رانندگی میکنند آقایان بعد منفیاش را میبینند و اتفاقاً به عقیده من در برخی اوقات، خانمها بهتر از آقایان رانندگی میکنند.
سین: آیا حسی به نام ترس را تجربه کردید؟
جیم: در مورد خودم نه ولی در باره عزیزانم این حس را دارم.
سین: برخی خانمها از رانندگی ترس دارند، توصیه شما برای غلبه بر ترس این عده البته کم خانمها چیست؟
جیم: تجربه در رانندگی حرف اول را میزند و رانندگی در محیطهای شلوغ باعث میشد اعتماد به نفس بالاتر رود وقتی هم که در باره هر کاری اعتماد به نفس بالا رود، دیگر ترسی وجود نخواهد داشت برخی خانمها که البته تعدادشان کم است به خاطر پایین بودن خودباوریشان است به هر حال احتمال تصادف است ولی نباید بترسند.
سین: نظرتان در باره سرعت؟
جیم: حس خوبی به من میدهد و وقتی به این سطح از هیجان عادت کنید، دیگر آهسته رانندگی کردن، غیر ممکن میشود، ولی البته در شهر نباید سرعت رفت و باید احتیاط کرد و من سعی میکنم که رفتاری نکنم که باعث ناراحتی و تحریک عصبی سایر رانندگان شود.
سین: اتومبیل مورد علاقه و فعلیتان؟
جیم: ماشین فعلیام که تویوتای GT است که یک ماشین کوپه است و بسیار هم ماشین خوبی است.
خودرو مسابقهام، میتسوبیشی است و ترجیح میدهم SUV بگیرم به این دلیل که متأسفانه شاهد واردات خیلی زیاد خودروهای چینی هستیم که هم بیکیفیت هستند و هم سطح آلودگی را افزایش میدهند و ایمنی خوبی ندارند و لوازمشان خیلی به سختی پیدا میشود.
سین: تا به حال پیش آمده که در رانندگی، آقایی به شما اعتراض کند و برخوردی داشته باشید؟
جیم: بله در شهر پیش آمده (خنده)
سین: سطح رانندگی آسیا را چگونه میبینید؟
جیم: آسیا به قسمتهای مختلفی تقسیم میشود، کشورهای حاشیه خلیج به دلیل اینکه اسپانسرهای خوبی و امکانات و پیستهای خیلی خوبی دارند، میتوانم بگویم که رانندههایی دارند که در سطح قهرمانی جهان حرفی برای گفتن دارند، همینطور که میدانید یکی از رانندههای قطر است که در مسابقات رالی شرکت میکند و یکی از قهرمانان جهان هستند.
رانندههای ایرانی، رانندههای بسیار شجاعی هستند و مهارت بالایی در رانندگی دارند ولی به دلیل امکانات ضعیفی که وجود دارد و خودروهایی که استاندارد جهانی ندارند به همین دلیل رقابتشان در عرصههای بینالمللی سخت است.
ولی اگر امکانات در اختیار رانندههای آسیا قرار گیرد شجاعت و دقتشان نسبت به سایر رانندهها قابل رقابت است.
سین: مقامتان در آسیا و در خاورمیانه؟
جیم: در خاورمیانه تنها خانمی هستم که در این رده شرکت کردم و گواهی گرفتهام و تنها زن مسلمان جهان هستم که در این رده حضور پیدا کردم و در جهان چهارمین خانم بودم که در سطح جهان رانندگی میکردم و در حال حاضر به دلیل اینکه در مسابقات داخل بینالمللی شرکت ندارم اخبار روز را ندارم.
سین: به لقبتان اشاره میکنید؟
جیم: لقبی بود که دوستان در پیست اتومبیلرانی برایم در نظر گرفتند، جالب بود ولی ترجیح میدادم که بیشتر با نام خودم صدایم کنند، تا اینکه اصطلاحی در بارهام به کار برند.
سین: شما به عنوان یک بانوی موفق نام برده شدید، آیا به نظر خودتان موفق هستید؟
جیم: خب، خدا را شکر میکنم که امکاناتی در اختیارم قرار داد و توانمندی رو در کنارش بهم عنایت کرد و پشتکار و سختکوشی خودم که امروز ایستادهام و حمایت خانوادهام و دعای خیر مادرم و دوستان خوبم که برخیشان در قید حیات نیستند، همه کمک کرد تا بتوانم موفق شوم.
سین: در حال حاضر پیشنهادی از تیم خاصی در زمینه فعالیت در اتومبیلرانی دارید؟
جیم: یک پیشنهاد برای حضور در مسابقات خارج از کشور وجود دارد که در حال بررسی است.
سین: اولین تصادفتان چه سالی بود؟
جیم: اولین تصادفم سال 84 بود.
سین: به نظر شما فاکتورهای لازم برای راننده خوب؟
جیم: به عقیده من یادگیری اصول رانندگی و بعد، پیاده کردن آن اصول است که شخص را تبدیل به راننده خوب میکند و البته این دو در کنار هم میتوانند نتیجه دهند.
سین: از اسبی که تعلق خاطر داشتید و در مسابقات با هم بودید،گویید؟
جیم: اسبی داشتم که ارتباط روحی زیادی با هم داشتیم و واتفاقاً نتایج خوبی هم کسب کرده بودیم ولی مسدومش کردند و و وقتی مرد خیلی دلسرد شدم و بعد از آن نتوانستم ادامه دهم.
سین: ارتباطتان با خدا چگونه است؟
جیم: خیلی پررنگ است و خیلی خوب. گاهی اوقات متعجب میشوم زمانی که مشکلات فشار وارد میکند حمایت خداوند را با تمام وجود حس میکنم.
سین: تا به حال به بن بست رسیدهاید؟
جیم: به عقیده من، ثروت بیش از حد خوب نیست و آدمی را تهدید میکند همیشه از خداوند خواستم آن قدری که لیاقتش را دارم و بتوانم به اطرافیانم کمک کنم بهم عنایت کند.
سین: نظرتان درباره کارخیر چیست؟
جیم: کار خیر به آدم انرژی میدهد، چون وقتی که آدم، کار خیری میکند و یه انرژی مثبت را به دیگران میدهد، این انرژی چند برابر به خود آدم برمیگردد، به عقیده من زمانی که آدم امکاناتی دارد، مسئولیتش بیشتر است. اگر امکاناتی که من دارم را قسمتی که نیاز ندارم به فردی که نیاز دارد، واگذار کنم از سختیهای خودم کم میشود به نظر من انسان میتواند از اطرافیان خود شروع کند و اینکار را تا جامعه و افراد همنوعش ادامه دهد فکر میکنم اگر آدماها به این اصل برسند که اگر داشتههایشان را تقسیم کنند و اختلافشان کمتر شود، کل اجتماع رشد میکند و این رشد اجتماع به تکتک آدم آرامش میدهد.
سین: درباره فیلمی که از شما ساخته شد، بگویید؟
جیم: بله 80 درصد پروژه پیش رفت، ولی خب اختلاف نظرهایی هم وجود داشت که آخرین اطلاعاتم بر این هست که بعد از بررسی مسائل توسط کارگردان آقای نیکنژاد این پروژه ادامه پیدا خواهد کرد.
سین: دوست دارید روزی هنرپیشه شوید؟
جیم: من نمیتوانم هنر پیشه شوم، چون اولین ویژگی ای که یک هنرپیشه باید داشته باشد، باید فرمانبردار باشد و همراه گروه حرکت کند که این خصوصیت در من نیست، ولی شاید روزی بخواهم کارگردان شوم.
سین: سخن پایانی؟
جیم: کمال تشکر را از شما دارم و از همین جا از مسئولین و همچنین اسپانسرها میخواهم که حمایت کنند تا بتوانیم تیم را برای اعزام به خارج از کشور داشته باشیم چون رانندههای خوبی داریم و همه اینها با حمایت مسئولین است که پیش میرود.
انتهای پیام/