گهی زین به پشت و گهی پشت به زین؛ با همین فرمول «رییس نظام پزشکی»که همیشه نسبت به آمبولانس چی جماعت، زین به پشت است، نشست توی آمبولانس و پشت به زین شد. بعد گفت: «بیمار کالا نیست.»
به همین مناسبت ما نظر چندتا دکتر را پرسیدیم که ببینیم بیمار در نظرشان چیست؟ (البته یادتان باشد که پزشکان ما اینطوری نیستند و پزشکان خارج اینطوری هستند وگرنه پزشکان ما همه رایگان بیماران را درمان می کنند و اگر لازم باشد پول هم می گذارند گوشه جیب مریض. در نتیجه شما تحت تاثیر تبلیغات غرب قرار نگیرید و اگر دیدید دکتری از شما زیرمیزی می خواهد بدانید بازیچه دست دیگران شده و قصد سیاه نمایی دارد.)
خلاصه دکتر پولپاروییان در پاسخ به این سوال که آیا واقعا بیمار کالا نیست؟ گفت: بیمار کالا نیست، بیمار عابربانک است. باید تا جایی که جان در بدن و پول در حساب دارد ویزیتش کرد.
دکتر آمپولوریدیان گفت: بیمار کالا نیست، بیمار کالابرگ است و هرچه از برگه های دفترچه بیمه اش را بشود بیشتر کند بهتر.
دکتر رادیوموجِ کوتاه لوژیزاده گفت: بیمار کالا نیست، بیمار توپ است و باید بین صاحب رادیولوژی و دکتر مربوطه پاسکاری شود.
دکتر نسخه پیچ آبادی گفت: بیمار کالا نیست، بیمار انبارگردانی است و باید نسخه را طوری برایش نوشت که مثلا وقتی مریض با یک قرص آسپرین حالش خوب می شود، 40تا قرص، کپسول و شربت هم مجبور بشود از داروخانه بگیرد، تا انبار داروخانه زود زود خالی شود.
دکتر... گفت: بیمار کالا نیست، چون کالا تاریخ انقضا دارد و ممکن است سرمایه آدم بخوابد و ضرر کند. ولی بیمار خواب ندارد و انقضا ندارد و همه اش سود است.
دکتر بیمارستان دولتی زاده گفت: بیمار کالا نیست، بیمار وسیله است و جلو دست وپاست و الکی تخت پر می کند که زودتر باید مرخصش کرد.
دکتر بیمارستان خصوصی زاده گفت: بیمار کالا نیست، بیمار قطره قطره جمع گردد وانگهی برج سازی شود. دکتر پوریا عالمیبولانسیان نیز در پایان افزود: من یک بار رفتم بیمارستان و دستم شکسته بود. دکتر آمد گفت شغلت چیست؟ گفتم روزنامه نگار. یک نگاهی کرد و گفت می شود شش تومن. باید یک هفته بخوابی بیمارستان. اگر داری ویزیت کنم. گفتم دارم بفرما.
در اینجا خاطره ما به دلایل مختلف یکهو تمام شد.