به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،آزمون پرلز PIRLS از سال 2001 در ایران به اجرا درآمده است. این آزمونها یک مطالعه بینالمللی است که توسط انجمن بینالمللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی (IEA) انجام میشود و پیشرفت سواد خواندن را در دانشآموزان 9 یا 10 ساله که معمولا در پایه چهارم ابتدایی هستند، اندازه میگیرد.
بدیهی است که منظورشان توانایی خواندن صرف نیست بلکه میخواهند ببینند دانشآموز تا چه حد مطلب را درک میکند. چگونه از آن استنتاج میکند و چطور میتواند آن را با تجربههای خودش مرتبط کند.
یکی از ویژگیهای این آزمون بینالمللی این است که نمونهگیری آن به صورت تصادفی است و دیگر مثل المپیادهای علمی بهترینهای ایران انتخاب نمیشوند. براساس این آزمون ایران در سال 2001 رتبه 32 را از بین 35 کشور بهدست آورد و در سال 2006 در بین 45 نظام آموزشی از 40 کشور، رتبه 40 را کسب کرد.
داریوش هفتبرادران که میگوید با تألیف کتابهای بازنویسیشده متون کهن بنا دارد طرح پرلز را در جامعه به مدد همکاری گروهی از نویسندگان کودک و نوجوان به مرحلهای برساند که ایران بتواند در این رقابت بینالمللی جایگاه بهتری به دست بیاورد از استقبال نکردن نویسندگان این عرصه برای تألیف کتابهایی در این چارچوب گله کرد.
این نویسنده و مدیرمسئول انتشارات فرای علم و مرکز توزیع کتاب ندای مدرسه گفت: این متنها جهت بهبود سواد خواندن در کودکان دوره ابتدایی طراحی شده و طرحی ملی است اما گفتوگوی من در فضای واقعی و مجازی با دوستان نویسنده کودکان و نوجوانان نشان داده است که دغدغه این عزیزان بیشتر متوجه مسائل دیگری مثل مسائل سیاسی و اقتصادی و... است تا بحث سواد خواندن.
او گفت: رسالت ما فرهنگسازی در جامعه و اصلاح زیرساختهای فرهنگی است. این طرح با توانمندی کودکان در خواندن به آنان میآموزد هر آنچه را میخوانند درک کنند و به کار گیرند. به نظر من سواد خواندن مهارت است؛ مهارتی که طی آن فرد به توانایی در خواندن دست مییابد. این مهارت به خواننده توانایی درست خواندن و درک مطلب را داده و فرد میتواند از اطلاعاتی که کسب میکند در زندگی استفاده کند.
هفتبرادران اظهار کرد: این مهارت مختص سن خاصی نیست و به نظر بنده و بنا بر تحقیقات اخیر این مرکز (برگزاری آزمون مشابه برای معلمان) همه ما در این مهارت دچار ضعف هستیم، بنابراین یادگیری این مهارت برای همه لازم است. وقتی ما در مورد مهارت خواندن صحبت میکنیم در حقیقت در پی کشف لایههای عمیق متن هستیم؛ پس اگر قرار است در این زمینه متنی تولید شود نویسنده باید به تمام جزییات و اهداف پرلز تسلط داشته باشد و با تلفیق این دانش و تجربه، نوشتن متنی فراتر از آنچه را که هست آغاز کند.
این فعال فرهنگی گفت: البته باید توجه داشت که نوشتن اینگونه متنها به دلیل وجود چارچوبهای خاص متفاوت و بسیار سخت است. نوشتن اینگونه متنها مهارت، شجاعت، دلسوزی و شاید کمی تجربه میخواهد. بنده سختی این کار را تا به حال درک نکرده بودم و تازه که از نویسندگان مختلف دعوت به همکاری کردم از عکسالعمل دوستان متوجه سختی کار شدم.
او در زمینه سابقه اجرای طرح پرلز در ایران گفت: شبیهسازی طرح مذکور در ایران به کمک افرادی همچون دکتر محمدرضا سنگری و محرم آقازاده و اساتید دیگری انجام شده است. این طرح بینالمللی توسط انجمن بینالمللی ارزیابی تحصیلی با نام اختصاری «IEA» در سطح بینالمللی اجرا میشود و درصدد ارزیابی نظامهای آموزشی عضو است تا بداند آموزشهایی که این کشورها در ارتباط با مسائل مختلف دارند تا چه اندازه مؤثر و کارآمد است.
هفتبرادران با بیان اینکه این طرح مباحث مختلفی از جمله علوم، ریاضیات و سواد خواندن و... را شامل میشود، تأکید کرد: ایران فقط در دو مطالعه تیمز (علوم و ریاضی) و پرلز (مطالعه بینالمللی پیشرفت سواد خواندن) شرکت میکند که آزمون پرلز در یک چرخه منظم پنجساله و به صورت ادواری اجرا میشود. این آزمونها اولینبار در سال 2001 و بعد از آن در سال 2006 و سپس در سال 2011 اجرا شده است. گزارشهای پرلز حاکی از آن است که در سال 2001 ایران از 35 کشور، رتبه 32 را بهدست آورد و در سال 2006 نیز در بین 45 نظام آموزشی از 40 کشور، ایران رتبه 40 را بهدست آورد. در صورتی که در همین سال روسیه، هنگکنگ و سنگاپور که در سال 2001 حائز رتبههای 15، 16 و 17 در جدول مذکور شده بودند در سال 2006 با اجرای برنامههایی در زمینه پیشرفت سواد خواندن توانستند رتبههای خود را به اول و دوم و چهارم ارتقا دهند.
این ناشر تصریح کرد: یادگیری مهارت خواندن اساس تمام یادگیریهاست و این بدان معناست که اگر ما بیاموزیم که چطور متنی را بخوانیم به راحتی میتوانیم آن را درک کرده و یاد بگیریم و در نهایت از آنچه میآموزیم برای اهداف خاص در زندگی روزمره استفاده کنیم. در حقیقت خواندن به معنای درک مطلب و کاربرد اطلاعات بهدستآمده از متن است و این اتفاقی است که در جامعه ما نیفتاده است. خواندن برای یادگیری تفکری نیست که در بین خوانندههای ما نهادینه شده باشد و مختص اقشار خاص جامعه نیست. نظام آموزشی ما با توجه به گزارشهای پرلز و حتی آزمونهای شبیهسازیشده دانشآموزان را حافظهمحور بار آورده و همواره آنان را به افزایش دامنه محفوظات سوق میدهد.
مجری شبیهسازی بینالمللی پرلز (طرح مدرسه یادگیرنده - بهبود سواد خواندن در ایران) تأکید کرد: یکی از کارهایی که میتوان در پیشبرد سواد خواندن در ایران اجرا کرد این است که عملکرد کشورهایی را که در دورههای مختلف این آزمون دارای پیشرفت بودند مورد بررسی قرار دهیم و بدانیم که آنها چه کردند و براساس چه برنامهریزیای توانستند نقاط ضعف خود را شناسایی و برای رفع آنها اقدام کنند.
او افزود: جالب است بدانید انجمن بینالمللی ارزشیابی تحصیلی برای اجرای این آزمونها در سال 2006 فراخوانی داد مبنی بر استفاده از آثار نویسندههای کشورهای عضو. در همین راستا از ایران نیز آثار نویسندههای بنامی ارسال شد که متاسفانه هیچیک از این آثار جزو آثار منتخب پرلز معرفی نشد و این موضوع نشان میدهد نویسندگان ما اصول و استانداردهای پرلز را نمیشناسند.
این نویسنده گفت: آزمون پرلز دو هدف اصلی را برای خواندن معرفی میکند:1- کسب تجربه ادبی و 2- کسب اطلاعات. در بحث خواندن به چهار حیطه یا چهار سطح فرایند درک مطلب توجه میشود. تمرکز، استنباط، استنتاج و قضاوت. این چهار سطح هر کدام زیرگروههایی نیز دارند. اینکه نویسندگان ما در این زمینه چگونه باید بنویسند موضوعی است که باید بررسی دقیق صورت گیرد ولی به نظر بنده تا نویسنده نسبت به آنچه قرار است بنویسد و روشهای نوشتن آن موضوع اشراف نداشته باشد به طور یقین در این امر موفق نخواهد بود و نمیداند مطالب را چطور بنویسد که درعین جذابیت مخاطب را به تفکر و اندیشه منطقی وادار کند.
داریوش هفتبرادران تأکید کرد: وقتی برای هدف خاص آموزشی میخواهیم بنویسیم متونمان به طور حتم دچار تغییر و تحولاتی میشود که این موضوع خوشایند نویسندگان ما نیست. در حالیکه به نظر من این مهارت است که شما بتوانید آنچه را مینویسید در چارچوب خاص قرار دهید. دوستان ما در این طرح وارد نمیشوند. شاید برخی نگران تغییر و تحولات متونشان هستند ولی اگر کسی بتواند این چارچوب را رعایت کند و در عین حال به اصول داستاننویسی و جذابیت اثر توجه داشته باشد اثرش ماندگارتر و کارآمدترخواهد بود.
او در ادامه تأکید کرد: متأسفانه علیرغم تصور اولیه من دوستان نویسنده ما در فضاهای مجازی به بحث خواندن و خواندنیها توجهی ندارند. من مطالبی را در مورد اصول نوشتن و کاربردی کردن متون در بحثهای آنان در فضاهای مجازی ندیدم. این نشان میدهد که برای جامعه نویسندگان ما بحث نوشتن و چگونه نوشتن دغدغه نیست. برای آنان این مسأله که چگونه مخاطب را جذب کنند تا او ضمن لذت بردن بتواند آنچه را میآموزد در زندگی بهکار گیرد مطرح نیست. از همینروست که میبینیم تعداد کتابهایی که در پایان تمرینهایی برای دریافت میزان یادگیری مخاطب ارائه شده بسیار نادر است.
مجری طرح شبیهسازی آزمون بینالمللی پرلز در ایران با تأکید بر اینکه خیلی دوست داشتم در فضای مجازی دوستان حرفهییتر بودند، تصریح کرد: باید بدانیم در کشورهای پیشرفته بحث کردن در زمینه خواندن از کجا شروع شده، فرهنگ مطالعه چگونه شکل گرفته و مهارتهای مطالعه از چه سنی تقویت میشود و برای این کار راهکارهای خود را داشته باشیم. من فکر میکنم تمام نهادهایی که به نوعی در کشور فعالیت دارند اعم از نهادهای فرهنگی و اجرایی به نوعی باید خود را درگیر این موضوع کنند. کما اینکه در کشورهای پیشرفته این اتفاق افتاده است و نهادهای مختلف در کنار نظامهای آموزشی اقدام به نهادینه کردن فرهنگ کتابخوانی میکنند.
این ناشر تأکید کرد: داستانهای فولکلور و رواج آنها از سنین پایین راهکار مناسبی برای افزایش سطح سواد خواندن در برخی کشورها بود که میتوان در ایران نیز از آنها استفاده کرد. فراموش نکنیم در شرایط فعلی دیگر مادربزرگها برای نوههای خود قصه نمیگویند و پدران و مادران وقتی را برای خواندن کتاب قصه به کودکان اختصاص نمیدهند. در واقع مردم ما با کتاب قهر کردهاند. وقتی مطالب خوب کمتر در دسترس مردم قرار میگیرد مخاطبان کم کم به سمت سرگرمیهای دیگر جذب میشوند. در مورد بحث خواندن ما هیچ راهکار خوبی نداریم. متنهای ما ضعیف است بنابراین مخاطب جذب نمیشود و ناشران به سبب بالا بودن هزینههای تولید کتاب به سمت آثار ترجمهیی میروند.
هفتبرادران گفت: وقتی هزینه تولید یک کتاب کودک 12 صفحهیی به جلدی 1500 تومان برسد منِ ناشر ترجیح میدهم به سمت آثار ترجمهیی بروم تا اثر تولیدی. یعنی مشکلات ما در بحث ایجاد علاقه و مهارت در خواندن چندلایهیی است. کشورهای دیگر در بحث سواد خواندن سرمایهگذاری میکنند و برای اهداف خاص کتاب تولید کرده و با ایجاد یک حرکت ملی به نهادینه کردن مطالعه و روشهای خواندن اقدام میکنند ولی متأسفانه در جامعه ما چنین حرکتهایی رویایی به نظر میرسد. احساس من این است که ما در زمینه سواد خواندن مظلوم واقع شدهایم. باید آگاهی را با خواندن کتاب به مردم هدیه کرد.
مجری پروژه شبیهسازی آزمون پرلز در ایران تأکید کرد: اگر قرار باشد رسانهها در این زمینه درگیر شوند باید به مردم یاد دهند که کتاب بخوانند و چگونه بخوانند. این کار در یک چرخه منظم امکانپذیر است. تولیدکنندگان یعنی نویسنده، تصویرگر و ناشر کتاب را عرضه میکنند و مخاطب باید آن را بخواند، درک کند و با تحلیل و بررسی آن سبب شود تا هر آنچه را که میشنود به راحتی باور نکند.
این نویسنده در زمینه تأثیر سانسور در فرایند خواندن آثار گفت: من خودم قبل از نهادهای ذیربط اولین کسی هستم که کارهایم را سانسور میکنم. درست است که سانسور جذابیت کار را کم میکند ولی من قبول ندارم که سانسور جلوی کارهای خوب را میگیرد. البته من با سانسور به معنای خاص کاری ندارم ولی اینکه قرار باشد ما خودمان هم ندانیم چه چیزی را باید سانسور کنیم ظلمی در حق نویسنده و ناشر است. من به عنوان یک ناشر نمیدانم باید چه چیزهایی مطرح شود و چه چیزهایی مطرح نشود. پیشنهاد من به دوستان و اساتید در سازمانهای ذیصلاح این است که چارچوبی تدوین شود تا نویسنده و ناشر و ممیز همه از قوانین واحدی تبعیت کنند.
هفتبراداران اظهار کرد: البته این را هم عرض کنم که ما هنوز هم میتوانیم در فضایی که هست اثر خوب تولید کنیم و این بهانه است برای کمکاری من به عنوان نویسنده! ما باید تا میتوانیم آگاهی خواننده را بالا ببریم و به آنها یاد دهیم که هر آنچه میشنوند باور نکنند و با روشهایی که برای کشف لایههای عمیق متن به آنان میآموزیم دریابند که چطور مطالب را استنباط و استدلال کنند و در نهایت قضاوتشان قضاوتی منطقی و به دور از قالبهای ذهنی نویسنده باشد. اگر چنین کاری انجام شود ما به اهداف خود رسیدهایم. همین که فرد یاد بگیرد که در هر زمینهای تحقیق کند و برای دانستن یافتههایش به سراغ منابع معتبر مختلف برود، کافی است.
مجری پروژه شبیهسازی آزمون پرلز در ایران در پایان گفت: کار خوب یک همت عالی میخواهد. همه دستاندرکاران فرهنگی باید وارد عمل شوند. ما با کتابهایی که ارائه میدهیم میتوانیم به مخاطب بیاموزیم که هر آنچه را که میخواند، درک کند، بهکار بگیرد و قضاوتی منصفانه در مورد آثار و وقایع داشته باشد ولی آنچه واقعیت دارد این است که ما از بخش خواندن غافل بودهایم و تلاشی نکردهایم که این ساختار فرسوده را تغییر دهیم.