دو روز پیش، "عبدالعزیز بن عبدالله آل الشیخ" مفتی عربستان در یک بیانیه رسمی، اعلام کرد: اندیشه های افراط گرایانه و اقدامات تروریستیِ گروهک های "داعش" و "القاعده"، دشمن شماره یک اسلام به شمار می آیند و [افکار و اقدامات] این دو گروه را نمی توان، به حساب اسلام گذاشت.
روزنامه فرامنطقه ای القدس العربی چاپ لندن در سرمقاله خود نوشت: اظهارات مفتی عربستان همزمان با بیانیه کابینه آن کشور منتشر شد که در آن از مجازات های بین المللی علیه "داعش" و "جبهه النصره" حمایت شده بود. براساس بیانیه مذکور، ملک عبدالله پادشاه عربستان دستور داده است افرادی که در جنگ های خارج از عربستان شرکت می کنند یا به جریان ها و گروه های افراطی می پیوندند، به حبس تا 20 سال محکوم شوند. از سوی دیگر، دولت عربستان، اخیرا از ارائه کمک 20 میلیون دلاری به مرکز مبارزه با تروریسم سازمان ملل در نیویورک خبر داده است.
این اقدامات نشان دهنده نگرانی جدی عربستان درباره خطرات داعش و به ویژه پس از اشغال شهرها و مناطق گسترده ای از خاک عراق و سوریه است. به طوری که مساحت "دولت خلافت" اعلام شده از سوی "ابوبکر البغدادی"، سرکرده این گروه تروریستی به اندازه مساحت کشور انگلیس یا بیش از آن است.
از سوی دیگر، اعلام نتایج یک نظرسنجی که اخیرا در پایگاههای اجتماعی در عربستان انجام شده و براساس آن نشان می دهد حدود 90 درصد شهروندان این کشور، افکار داعش را مطابق با اسلام می دانند، باعث تشدید نگرانی های ریاض شده است. این در حالی است که در سال 2009 حدود 20 درصد شهروندان عربستانی درباره تشکیلات القاعده، نظر "مثبت" یا "نسبتا مثبت" داشته اند.
علاوه بر این سرویس های امنیتی عربستان اخیرا کشف کردند که شماری از دستگیرشدگان در ماه می سال جاری به اتهام عضویت در گروههای تروریستی و شماری از عوامل حمله تروریستی ماه ژوئیه در نزدیکی مرزهای یمن، جزو کسانی بودند که در برنامه بازپروری "تروریست های تواب" شرکت کرده بودند. وزارت کشور عربستان، ماه گذشته اعلام کرده بود که 10 درصد از شرکت کنندگان در برنامه مذکور بار دیگر به افراطی گری روی می آورند.
بدین ترتیب می توان به عمق بحران در عربستان و ناکام بودن اقدامات امنیتی، قانونی و سیاسی در زمینه مبارزه با افراط گرایی دینی پی برد و این امر ضرورت بررسی گسترده و دقیق با هدف ریشه کن کردن ریشه های محلی فرهنگ تکفیر را می طلبد؛ حتی اگر این امر، نیازمند رویارویی با دستگاه دینی قوی عربستان باشد.
همچنین برای درک میزان پیچیدگی این امر در کشوری که گفته می شود براساس دو پایه نظام سیاسی و نظام دینی برپا شده است و شاید بتوان گفت نظام دینی از نفوذ و قدرت بیشتری برخوردار است اندکی به گذشته بازگشت.
با وجود اینکه دولت عربستان به روزنامه نگاران و اصحاب رسانه در داخل و خارج از آن کشور دستور داده است حملات گستردهای علیه داعش و افکار آن آغاز نمایند اما هیچ کدام از آنها قادر نخواهد بود درباره رابطه افکار گروههای تکفیری و مفاهیمی که دستگاههای آموزشی و دینی عربستان ترویج می کنند تحقیق نماید.
بنابراین جای شگفتی ندارد که عربستانی ها بخش مهمی از عناصر تشکیلات تروریستی داعش و جبهه النصره را تشکیل می دهند.
واقعیت آن است که ظهور داعش و سایر گروههای افراطی نتیجه شکست عربستان در سالهای گذشته در زمینه بررسی فراگیر و واقعی مبارزه با تروریسم است. این در حالی است که آن کشور از بازگشت افراطیون از افغانستان در دهه اول قرن جاری، هزینه های سنگینی متحمل شده است.
از سوی دیگر، با توجه به انتشار سریع افکار داعش در میان جوانان عربستانی، تکرار تاریخ جای شگفتی نخواهد بود و این امر نشان دهنده قدرت این گروهک تروریستی در زمینه جنگ همزمان در چند جبهه دور از یکدیگر علیه ارتش های سه کشور است.
بدین ترتیب دولت عربستان، قبل از فراخواندن دیگران به جنگ با داعش، بهتر است از خودش آغاز کند و با این گروهک تروریستی در خاک خود و در داخل نهادهای آموزشی، دینی و اجتماعی رسمی و دولتی آن کشور که به زمینه فرهنگی و حتی حمایت مالی برای فعالیت های آن تبدیل شده اند مبارزه نماید.
بدون چنین مبارزه ای، خطر تروریسم تکفیری ها مانند بمب ساعتی به عنوان خطری برای عربستان و سایر کشورها باقی خواهد ماند. اما سؤال اینجاست که این بمب در کجا و چه زمانی منفجر خواهد شد و قربانی بعدی آن چه کسی خواهد بود؟