"یوشچنکو"
با معاضدت نخستوزیرش یعنی "یولیا تیموشنکو" پس از قبضه کردن قدرت در
اوکراین، به اجرای سیاستهای غرب در این کشور مبادرت ورزید.همکاری و همراهی
"یوشچنکو" با "تیموشنکو" دوام چندانی نداشت و روحیهی مستقل "بانوی
نارنجی" سبب شد تا میان کودتاگران غربگرای اوکراین شکاف ایجاد شود.
اوضاع
وخیم اقتصادی، مشکلات معیشتی و بحرانهای امنیتی از جمله دستاوردهای تیم
"یواراینی" در حدود 6 سال زمامداری در اوکراین بود، همین امر موجب شد تا در
انتخابات سال 2010، مردم اوکراین به سیاستمدار غربستیزی همچون "یانکوویچ"
روی خوش نشان دهند.
بر
مسند نشستن "یانکوویچ" هم نتوانست از التهابات سیاسی کییف بکاهد و
مداخلهگریهای شرق و غرب در اوکراین در زمان یانکوویچ روس گرا هم ادامه
داشت.
نخستین جرقه تعارضات سیاسی اوکراین در دوران ریاستجمهوری
یانکوویچ، زمانی تشعشع یافت، که دادگاه کییف در اکتبر 2011، "یولیا
تیموشنکو" نخستوزیر سابق این کشور را به 7 سال زندان محکوم کرد.
جرم
تیموشنکو انعقاد قرارداد گازی با شرکت روسی "گاز پروم" در سال 2009 بود؛
قراردادی که به گفته قاضی دادگاه، حدود ۱۹۰ میلیون دلار به اوکراین زیان
رساند.
تظاهراتی با چاشنی مداخله غربناتوانی
"یانکوویچ" در بهبود وضعیت وخیم اقتصادی که میراث حکومت غربگرایان در
اوکراین بود، رفته رفته به نارضایتیهای عمومی دامن زد، به گونهای که در
نوامبر 2013، مردم اوکراین به بهانه استنکاف یانکوویچ از امضای پیمان تجاری
با اتحادیه اروپا، تظاهرات گستردهای را در شهرهای مختلف اوکراین ترتیب
دادند.
اعتراضات
اوکراینیها روندی ملایم و آرام را طی میکرد و این امر برای غربیهای
دندان تیز کرده، چندان خوشایند نبود؛ لذا ماشین پروپاگاندای غربیها برای
به آشوب کشاندن اوضاع اوکراین به کار افتاد و رسانههای غربی با انعکاس
اخباری جهتدار به بازتولید تنش در جامعه سیاسی اوکراین پرداختند.
علاوه
بر رسانههای غربی، سیاستمداران غربی نیز در پروژه آشوبافکنی اوکراین به
ایفای نقش پرداختند. "مک کین" سناتور جمهوریخواه آمریکایی،"جو بایدن"
معاون رییسجمهور آمریکا و "کاترین اشتون" مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا
از جمله سیاستمدارانی بودند که در جریان تظاهرات اوکراینیها با سفربه کی
یف و حضور در جمع معترضان بر شیپور ناآرامیهای اوکراین دمیدند.
ناآرامیهای
سیاسی اوکراین روند شتابانی را طی میکرد تا اینکه در 21 فوریه، نمایندگان
گروههای مخالف با یانکوویچ، دور یک میز نشستند و توافق کردند تا در 25
می، انتخابات زود هنگام برگزار شود و مجوز آزادی زندانیان سیاسی از جمله
"تیموشنکو" توسط هیئت حاکمه صادر شود.
پس از توافق صورت گرفته میان
یانکوویچ و مخالفان، در حالی که "ویتالی کلیچکو" از رهبران مخالفان برای
قرائت متن توافقنامه به میدان استقلال کییف رفته بود، یک جوان 26 ساله با
رفتن به روی استیج، بلندگو را از "کلیچکو" گرفت و با بیان اینکه ما(مردم)
ارزشی برای این توافقنامه قائل نیستیم، به تهییج مردم حاضر در میدان
استقلال پرداخت.
پس
از آشوبی که در شب 21 فوریه در کییف به پا شد، معترضان که برخی از آنها
مسلح بودند با تهاجم به کاخ ریاست جمهوری اوکراین، این کاخ را تسخیر کردند و
یانکوویچ رییسجمهور این کشور را مجبور به فرار کردند.
پس از
تسخیر کاخ ریاست جمهوری و فرار رییسجمهور اوکراین، پارلمان این کشور با
235 رای موافق، بازگشت به قانون اساسی سال ۲۰۰۴ را تصویب کرد و "آرسنی
یاتسنیوک" وزیر خارجه سابق این کشور به عنوان نخست وزیر موقت، مامور تشکیل
کابینه شد.
واکنشهای شرق و غرب به اتفاقات اوکراین؛ کودتا یا انقلابپس
از فعل و انفعالات سیاسی در اوکراین، همسایههای شرقی و غربی این کشور،
مواضع متفاوتی را اتخاذ کردند.روسیه در واکنش به تسخیر کاخ ریاست جمهوری
اوکراین، اتفاقات این کشور را کودتای اقلیت غربگرا دانست و بلافاصله
نیروهای ارتش خود را به سمت منطقه خودمختار "کریمه" گسیل داشت.
"جمهوری
خودمختار کریمه" منطقهای است استراتژیک واقع در دریای سیاه که تنها از
طریق یک نوار باریک در شمال به خشکی راه دارد.این شبه جزیره که از ناحیه
شرق تا نزدیکی اراضی روسیه امتداد یافته در سال 1954 با تصمیم "نیکیتا
خروشچف"، رئیس اوکراینی تبار شوروی بخشی از اوکراین شد.
نزدیک به 62 درصد از جمعیت 5/2 میلیونی شبه جزیره کریمه، روسی هستند و حدود 80 درصد ساکنین این شبه جزیره به زبان روسی تکلم میکنند.
کریمه
از نظر سیاسی، یک جمهوری خودمختار محسوب میشود که دارای دولت و پارلمان
مستقل است. پایتخت این جمهوری شهر "سیمفروپول" و بندر "سواستوپول" از
مهمترین شهرهای آن به شمار میرود.
پس از حضور نظامیان روس در
بندر کریمه، غربیها و در راس آنها آمریکاییها، این اقدام مسکو را نقض
آشکار حاکمیت اوکراین خواندند و از مقامات کرملین خواستند تا هرچه زودتر
فرمان خروج نیروهای روسی از بندر کریمه را صادر کنند؛ در مقابل،
"ولادمیرپوتین" رییس جمهور روسیه برحضور نظامیان این کشور در منطقه کریمه
تاکید کرد و این حضور را بر اساس توافق 1994 بوداپست دانست.
در
تاریخ 2 مارس 2014، نمایندگان پارلمان شبه جزیره کریمه به اتفاق آرا به
پیوستن به روسیه رای دادند و "آکسینیوف" رییسجمهور این منطقه خودمختار را
موظف کردند که مقدمات رفراندوم الحاق به روسیه را فراهم کند.
غربیها
به رهبری آمریکا، برگزاری همه پرسی در کریمه را "خط قرمز" خود اعلام و
تاکید کردند برای منزوی کردن روسیه، به عنوان مشوق اصلی برگزاری این همه
پرسی، دست به هر اقدامی ولو نظامی خواهند زد.
البته تهدید غرب به
رویارویی نظامی با روسیه یک بلوف سیاسی بیش نیست، چراکه استراتژیستهای
غربی به خوبی جنگ "آبخازیا" و "اوستیا" را در سال 2008 به یاد میآورند.
جنگی که در آن "ساکاشویلی" رییسجمهور مخملین گرجستان با حمایت لجستیکی آمریکا به مصاف ارتش روسیه رفت و ظرف 6 روز به هزیمت رفت.
تحریم
نشست گروه8 که قرار بود به میزبانی روسیه در سوچی برگزار شود، بلوکه کردن
داراییهای برخی رهبران و متحدین روسیه در اوکراین، بلوکه کردن
داراییهای روسیه، توقف کامل همکاریهای نظامی و تحریم شخصیتهای سیاسی
روسیه، بخشی از واکنشهای قهرآمیز غرب به بحران همه پرسی کریمه بود.
در
مقابل مقامات کرملین که پیشتر در قبال جنگ داخلی سوریه و پرونده هستهای
ایران، رویکردی تعاملگرایانه را با غرب در پیش گرفته بودند، این بار به
تهدیدهای غرب واکنش نشان دادند و دوستان اروپایی خود را تهدید به توقف فروش
نفت و گاز کردند.
در مجموع میتوان، تنازع سیاسی اوکراین را منبعث
از دوگانهای پارادوکسیکال دانست، دوگانهای با این مضمون: "بودن در کنار
خویشاوندان روس یا رفتن در زیر چتر اروپاییها". بیتردید، مردم اوکراین،
متضررین اصلی عقده گشاییهای غرب علیه روسیه خواهند بود؛ آمریکا که در
مناقشات اخیر بینالمللی از جمله بحران سوریه، عرصه را به روسیه واگذار
کرده است، شاید اوکراین را به محلی برای انتقامگیری از کرملین تبدیل کند.
انتهای پیام/