روزنامه انگليسي تلگراف، در تحليلي از فرصت سوزي غرب در مسئله هسته اي ايران نوشت؛ اين غرب بود که چند سال قبل فرصت تاريخي به وجود آمده براي مذاکره را از دست داد، نه ايران.

به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از تلگراف، با توجه به سفر "چاک هيگل" وزير دفاع آمريکا به سرزمين هاي اشغالي جهت انعقاد قراردادهاي تسليحاتي و گفتگو با مقامات رژيم صهيونيستي در خصوص مسائل نظامي و امنيتي از جمله مسئله هسته اي ايران و با توجه به اينکه سران اين رژيم مدعي هستند زمان براي مذاکره با ايران رو به پايان است، "تلگراف" در گزارشي اذعان کرد که طي اين سالها ايران از هيچگونه همکاري در اين زمينه دريغ نکرده است ، اما طرف غربي هدف ديگري در سر داشت و نخواست اين مسئله حل شود.

در اين مقاله که به قلم "پيتر آبورن" تحليلگر ارشد سياسي نوشته شده، به مذاکرات هسته اي ايران و غرب در سال 2005 اشاره شده که در آن، تيم مذاکره کننده کشورمان پيشنهاد سازنده و معقولي را جهت پيشبرد مذاکرات مطرح کرد، اما طرف غربي با وجود منطقي و عملي بودن پيشنهاد ايران، با آن مخالفت کرد تا اين مساله و بهانه گيري هاي واهي غرب در رابطه با برنامه صلح آميز هسته اي ايران تا به امروز همچنان ادامه پيدا کند.

آبورن مي نويسد؛ اوايل بهار سال 2005 بود که تيمي از ديپلمات هاي انگليسي، آلماني و فرانسوي وارد وزارت خارجه فرانسه شدند. تيم مذاکره کننده که "جان سوارز" (رئيس فعلي سرويس اطلاعات انگليس) هم عضوي از آن بود، بيش از يک سال بود که سخت به دنبال راهي براي مذاکره با ايران درباره برنامه هسته اي اي بودند. مذاکره کنندگان اروپايي تحت فشار فراوان ايالات متحده اصرار داشتند، ايران بايد برنامه غني سازي خود را رها کند. اما از نظر ايرانيان برنامه هسته اي در جهت صلح آميز و در چارچوب قوانين آژانس مانند ساير کشورها جزء حقوق اوليه ايران بود . اين جلسه 20 دقيقه بود.جواد ظريف، مسئول تيم مذاکره کننده ايراني گفت: ما طرحي داريم که مي خواهيم به شما نشان دهيم. اين پيشنهاد کاملا غير رسمي است و هنوز مورد بحث يا تائيد سران ما در تهران قرار نگرفته است، اما شايد چيزي باشد که بتوانيم در مورد آن صحبت کنيم.

پس از اين اظهارات ابتدايي، طرف ايراني پاور پوينتي را نشان داد که تيم مذاکره کننده اروپايي را متعجب کرد. اين طرح پايه و مبناي يک قرارداد را در خود داشت، ضمن آنکه مزايايي را براي هر دوطرف مطرح مي کرد، هرچند که دو طرف هم بايد بر سر آن باهم کنار مي آمدند.
خلاصه آنکه، احساس مي شد دستيابي به راه حل کاملا امکان‌پذير است. ايراني ها توضيح دادندکه حاضر نيستند توليد فناوري غني سازي در خاک خود را کنار بگذارند، اما در عوض تدابير و اقدامات بي سابقه اي را جهت تضمين اينکه هرگز از فناوري انرژي هسته اي صلح آميز به سوي مصارف نظامي منحرف نخواهند شد، مطرح کردند.

آنها تعهد محکمي ارائه کردند که ايران تا وقتي که پيمان منع گسترش تسليحات هسته اي (NPT) وجود دارد، به آن پايبند باقي خواهد ماند که اين معاهده اعضا را متعهد مي سازد تاسيسات هسته اي خود را در معرض بازرسي هاي بيروني بگذارند.

آنها گفتند؛ رهبران مذهبي ايران تسليحات هسته اي را حرام مي دانند، آنها يک مجموعه محدوديت هاي داوطلبانه در خصوص اندازه و خروجي برنامه غني سازي روي ميز مذاکره قرار دادند و پيشنهاد کردند که بازرسان آژانس بين المللي انرژي اتمي از تمامي فعاليت هاي هسته اي ايران بازرسي هاي دقيق به عمل آورند.

ديپلمات هاي اروپايي اجازه ندادند احساسات در چهره آنها ظاهر شود، اما يکي از مقامات در اين خصوص مي گويد؛ آنچه که ما شنيديم جالب ترين پيشنهاد ما بود. ما متوجه شديم که طرحي معتبر و منسجم را شنيديم که با مفاد معاهده بين المللي مربوطه کاملا منطبق است.

اين ديپلمات امروز مي افزايد؛ "اعتماد مسئله اي نبود، زيرا در طول 18 ماه قبل ما از همتايان ايراني خود شناخت پيدا کرده بوديم و اطمينان پيدا کرده بوديم که ايرانيان به تعهدات خود احترام مي گذارند."

وقتي ايراني ها مطالب خود را به پايان رساندند، اروپايي ها درخواست وقفه کردند تا آنها بتوانند در مورد اين پيشنهاد با يکديگر بحث و گفتگو کنند. آنها توافق داشتند که پيشنهاد ايران به هيچ وجه ازسوي سران سياسي آنها در اروپا مورد قبول واقع نخواهد شد.

يکي از ديپلمات هاي حاضر در آن جلسه مشکل را اين طور بيان مي کند؛ "هيچ شانسي وجود نداشت که مشاوران جمهوري خواه جورج بوش و دوستان اسرائيل به او اجازه دهند به اين قرارداد نگاهي ملايم و معتدل داشته باشد."

برعکس اگر اروپاييان با خواسته هاي آمريکا مخالفت مي کردند، خود را درگير اختلافي ميان دو طرف اقيانوس اطلس مي ساختند، بنابراين وقتي يک ساعت بعد پاي ميز مذاکره برگشتند، هيچ تعهدي نداشتند.
آنها پيشنهاد ايران را بسيار ستودند، اما زمان خواستند تا دولت هايشان بتوانند اين پيشنهاد را مورد بررسي و ملاحظه قرار دهند و وقتي جان سوارز پيشنهاد ايران را به لندن آورد، خيلي سريع فراموش شد.

طبق گفته منابع وزارت خارجه، توني بلر مداخله کرد تا اطمينان حاصل کند اين پيشنهاد بيش از اين پيش نرود. بعدها سوارز به سيد حسين موسويان سخنگوي تيم مذاکره کننده ايران گفت که چرا اين پيشنهاد قابل پيگيري نيست. 

ديپلمات هاي اروپايي روز 5 آگوست سال 2005 با پيشنهادهاي خود (ضد پيشنهاد خود) به ايران برگشتند. مفاد پيشنهاد غيرقابل قبول بود. آنها از ايران خواستند براي عدم پيگيري فعاليت هاي چرخه سوخت، بجز ساخت و عمليات رآکتورهاي آب سبک و تحقيقاتي، تعهد الزام آوري ارائه کند، به عبارت ديگر همه فعاليت مربوط به غني سازي در خاک ايران بايد متوقف شود.

اين به آن معني بود که انگليس، فرانسه و آلمان تعهد خود در مذاکرات قبلي براي به رسميت شناختن حق قانوني ايران براي استفاده از انرژي صلح آميز هسته اي، تحت معاهده ان پي تي را نقض کرده بودند.
با اين وجود، در طول اين مذاکرات ايران بيش از يکبار پيشنهادهايي را به سه کشور اروپايي براي "تضمين هاي هدفمند" که برنامه هسته اي اش صلح آميز خواهد بود، از جمله حضور مستمر بازرسان آژانس بين المللي انرژي اتمي در تاسيسات غني سازي و تبديل اورانيوم، ارائه کرد. با اين وجود، اين سه کشور اروپايي حاضر نشدند اين طرح را به عنوان مبنايي براي مذاکرات بپذيرند.

روز 17 سپتامبر سال 2005،محمود احمدي نژاد، رئيس جمهور ايران پيشنهاد برجسته اي را در سازمان ملل مطرح کرد. او پيشنهاد کرد برنامه غني سازي ايران توسط يک کنسرسيوم بين المللي اداره شود و ايران هم در آن سهم داشته باشد. بار ديگر اين پيشنهاد هم توسط اتحاديه اروپا و ايالات متحده رد شد.

اين سرسختي اتحاديه اروپا به اين معني بود که ايران تنها کشور عضو ان پي تي است که از داشتن غني سازي اورانيوم در خاک خود منع نشده است. بنابراين، تعجبي نداشت که ايران هم اين پيشنهادها و خواسته هاي غرب را نپذيرد. در نتيجه ايران برنامه هسته اي خود را از سر گرفت که پيامد آن همان چيزي است که ما امروز شاهديم، يک فرصت تاريخي براي اروپا جهت سازشي فراگير با ايران بر سر طيف وسيعي از مسائل از دست رفت.

کاملا منطقي است که به اين نتيجه برسيم که کشورهاي عضو اتحاديه اروپا علاقه اي نداشتند تضمين هاي هدفمند ايران مبني بر اينکه برنامه هسته اي اش کاملا براي اهداف صلح آميز است را بپذيرد. پس چه مسئله اي در پيش است؟ چرا اين همه عصبانيت، لفاظي و ستمگري عليه ايران وجود دارد که منجر به اعمال تحريم شده؟ 

پاسخ اين است که دستور کار متفاوتي در کار است که ما معتقديم هيچ ارتباطي به تسليحات هسته اي وجود نداشته ايران ندارد. 

*** برخورد با ايران غير ضروري است
همانطور که پيشنهاد صلح مطرح شده از سوي ايران در فرانسه نشان مي دهد، ايران آماده انعقاد قرارداد با غرب است. اين غرب است که مکررا طرح صلح هاي ايران را رد کرده و از توافق با ايران در چارچوب اصول منطقي خودداري مي کند.

برخي از مقامات ارشد اين مسئله را متوجه شده اند. در ژوئن سال 2009، جان کري رئيس وقت کميته روابط خارجه سنا در مصاحبه با فايننشال تايمز، عدم انعطاف پذيري دولت بوش در مورد مسئله ايران را "ديپلماسي گزاف" توصيف کرد که "انرژي را هدر داد و خطوط را سخت" کرد.

کري گفت: تحت معاهده ان پي تي، ايران حق برخورداري از انرژي صلح آميز هسته اي و غني سازي براي اين هدف را دارد. اگر ديدگاه هاي کري در سال 2009 همان سياست او به عنوان وزير خارجه در سال 2013 باشد، چشم انداز دستيابي به صلح با ايران در مورد مسئله هسته اي، عالي است.

نکته جالب توجه اين است که هرگونه قرارداد و معاهده اي که براساس گفته هاي کري در سال 2009 با ايران منعقد شود، حق ايران در داشتن انرژي صلح آميز هسته اي را به رسميت خواهد شناخت و بنابراين اين مشابه همان پيشنهادي است که در فرانسه در سال 2005 توسط مذاکره کنندگان ايراني مطرح شد و از سوي غرب رد شد.


برچسب ها: بین الملل ، ایران ، هسته ای ، صلح
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار