بر آنیم تا در این مجال، قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی را با نگاهی به بازتاب آن در ادب پارسی، پیشکش طالبان حق و جوینگان حقیقت کنیم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،

آیه 85 سوره آل عمران

وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ

پس هر آنکس غیراز اسلام دینی طلب کند هرگز ازاو پذیرفته نخواهد شد و او درقیامت از زیانکاران خواهد بود

*در اینجا خداوند دین مقبول و مرضی خود را در سراسرهستی با کلمه «اسلام» به جهانیان اعلام می کند. مقصود از اسلام در این مقام همان تسلیم شدن به فرمان خداست که هم از طریق انبیا و هم از طریق فطرت به همه آدمیان ابلاغ شده است.

*پیام آیه این است که هر کس تسلیم فطرت الهی خویش، که او را به راستی و درستی و عشق به همه خوبی ها و دوری از همه بدیها فرا می خواند، نگردد و درپی هواهای نفسانی و اغراض شخصی رود عذری از او پذیرفته نخواهد شد، زیرا دو پیامبردرون و بیرون او را به راه راست فراخوانده اند و حجت براو تمام شده است.از این روست که در آخرت از زیانکاران خواهد بود:
 چاه است و راه و دیده بینا و آفتاب      تا آدمی نگاه کند پیش پای خویش
   چندین چراغ دارد و بیراهه می رود     بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش  
سعدی

*بدین نگاه همه ادیان دین اسلام خواهد بود و پیروانشان را می توان مسلمان خواند: مسیحیِ مسلمان کسی است که به ارکان دیانت خود که هماهنگ با فطرت اوست تسلیم شده است و همچنین یهودی مسلمان و زردشتی مسلمان خواهیم داشت و مسیحی غیر مسلمان کسی است که تسلیم مسیحیت نیست و راه حق را پس ازشناختن ، نادیده گرفته است.

*عارفان جهان این تسلیم و اسلام را همان دین عشق می دانند و از این رو هیچ دینی غیر از عشق را مایه رستگاری نمی شناسند و به بیان ایشان تنها دو دیانت وجود دارد یکی دین عشق که عشق ورزی به حقیقت و جمال و خیر است و یکی دین کفر که دین غرور و خود پسندی و ظلم و بی عدالتی است که در هیچ دادگاهی امید بخشایش ندارد.به گفته رودکی:
روی به محراب نهادن چه سود   دل به بخارا و بتانِ طراز
      دلبر ما وسوسه عاشقی    از تو پذیرد، نپذیرد نماز

یعنی دلبر ما که همان پروردگار عالم است آنچه از ما خواسته رفتن به مسجد و دیر و کلیسا نیست بلکه عشق ورزی با اوست در هر کجا که باشد. و این مخرج مشترک تعلیمات همه انبیاست.
عاشقان را در ره دیرو کلیسا کار نیست     عشق بازان را مجال سبحه و زنار نیست
الهی قمشه ای
  در عشق خانقاه و خرابات فرق نیست   هرجا که هست پرتو روی حبیب هست 
حافظ

*عطار در مصیبت نامه  طرح عظیمی از دیانت جهانی عشق که همان تسلیم شدن به فرمان معشوق و محبوب جهان است ارائه می کند. خلاصه داستان این است که سالکی از شیخ و مرشد خود می پرسد که راه رسیدن به وصال آن یگانه عالم چیست شیخ می فرماید برو از جبرئیل بپرس و او نزد جبرئیل می رود و پس از گفتگو در می یابد که جبرئیل نیز خود سرگشته راه است و در همین سوال مانده است. پس سالک به  فرمان شیخ پیش تمامی کائنات از مُلک و ملک و بهشت و دوزخ و آب و آتش و قدیسان و قدسیان همین پرسش را می کند و در می یابد که به قول نظامی:
همه هستند سرگردان چو پرگار      پدید آرنده خود را طلبکار

و در پایان به هدایت شیخ آگاه می شود که باید از خود سوال کند و نشان گنج وصال را جویا شود.

برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
برچسب ها: قرآن ، شبانه ، کشکول
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار