به گزارش خبرنگار
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ زبان فارسی ما دورههای متفاوتی را پشت سر نهاد و فراز و نشیبهای زیادی را طی کرد. روزگاری تعداد فراوان کاربرد لغات عربی در زبان فارسی دیده میشد و نویسندگان به عربی مآبی روی آوردند. در دورهای دیگر عربی مآبی به استفاده فراوان از لغات ترکی تبدیل شد. امروزه کلمات بیگانهای که در زبان فارسی بهکار میرود به یک چالش پیش روی ادبیات تبدیل شده است. این چالش را به دلیل آن میتوان جدی و مهم قلمداد کرد که کلمات معادل توسط مردم استفاده نمیشود و استفاده نشدن آن تنها و تنها به دلیل رعایت نکردن نکاتی مهم است. شاید در نگاه اول زیباشناسی کلمه، مطابقت آن با معنای واژه لاتین یا حتی رعایت بار معنایی کلمه معادل چندان با اهمیت به نظر نرسد اما همین مسائل به ظاهر بیاهمیت سبب شد واژههای معادل در زبان فارسی بهکار نروند و ادبیات را با دو بحران جدی روبرو کند. بحران اول انبوه کلمههای لاتینی است که بیم آن میرود در آینده نه چندان دور کاربردی فراوانتر از اکنون پیدا کند. از طرف دیگر انبوه معادلهای کلمات لاتین که در زبان امروز استفاده نمیشوند و پیش از حد معمول به کلمه متروک تبدیل شده است. در صورتی که تجدید نظری در زمینه نحوه ساخت کلمات معادل نشود، باز هم شاهد استفاده فراوان کلمات لاتین و کاربرد اندک معادلها خواهیم بود. دیگر جای گلایهای نخواهد ماند برای کسانی که تنها وظیفه خود را ساخت معادل میدانند و پذیرای هیچ مسئولیتی در برابر کاربرد واژهها نیستند.
1- «فونت»: معادل آن را «قلم» قرار دادهاند. این معادل در زبان امروز بهکار میرود و میتوان آن را در آیهای از قرآن کریم نیز مشاهده کرد: نون و القلم. البته نباید از یاد برد که این کلمه، واژهای عربی است و جمع آن به صورت «اقلام» در زبان امروز مشاهده میشود. این کلمه در زبان فارسی به اسباب و وسایل مورد نیاز و ضروری اطلاق میشود و واژه «قلم» را به صورت «قلمها» جمع میبندیم. خلاصه کلمه «قلم» در زبان امروز به عنوان معادل کلمه «فونت» کمتر استفاده میشود و بیشتر شاهد کاربرد این کلمه به صورت کلمهای مستقل هستیم. کاربرد فراوان کلمه لاتین در زبان فارسی سبب شد کاربرد معادل آن توسط مردم با مشکل مواجه شود.
2- «کاور»: معادل آن را کلمه «پوشش» ساختهاند.این کلمه از ترکیب بن مضارع فعل «پوشیدن» و پسوند «ش مصدر ساز» ساخته شده است. نمونههای ساخت اسم از بن مضارع فعل «پوشیدن» را میتوان در کلماتی نظیر «پوشه» یافت. کلمه «پوشش» نیز در متون مربوط به حداقل 100 سال اخیر دیده میشود. از کلمات دیگری که با ساختار کلمه «پوشش» ساخته شده کلمه «کوشش» است با وجود آنکه کلمه «پوشش» در زبان امروز بهکار میرود اما کمتر میتوان شاهد کاربرد آن به عنوان معاد کلمه لاتین بود.
3- «مودال»: معادل آن را کلمه «پودمان» ساختهاند. این کلمه از اسم و پسوند «مان» ترکیب شده است. کلمه «پوده» اصطلاحی عامیانه است که در زبان امروز بهکار میرود. کاربرد این اصطلاح در زبان فارسی تا اندازهای بوده است که کلمه لاتین در زبان امروز بهکار نمیرود.
برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید.
انتهای پیام/
باید صراحتا عرض کنم که فرهنگستان زحمت کشیده اند و بعد از سالها زور زدند شش واژه را برابرسازی کردند که فقط سه تاي آن فارسی است، درحالیکه زبان خودمان پر است از واژگانی زیباتر، خوش گفت تر، با ریشه ای كهن. برای مثال؛ بهتر نبود بجای قلم می گفتند (کِلْک) یا (خامه)؟؟؟ نیز بجای واژه "اردوگاه" که بخش نخست آن یعنی "اردو" دارای ریشه ترکی است، واژة (بونَکْ گاه) یا (بونکْ مان) که از فعل (بونَکیدن: در زبان پهلوی و بمعنای اردو زدن) گرفته شده، استفاده کنیم؟ همچنین بجای "إجلاس" بهتر نیست بگوئیم (همایه/ گردهمایی/ همایش و...)؟؟؟
اگر بنا به معادلسازی سرسری و بیهوده استانجام ندادن این کار ارزشمندتر است ، زبان ما با این همه گستردگی واژگان و کلمات پرا باید برای برابر سازی باز هم از لغات تازی و ترکی و فرنگی استفاده کنیم؟
اصلا اسمش برابرسازی ست یا مترادف سازی؟ ما فقط داریم از یک زبان بیگانه ب زبان بیگانه دیگر واژه سازی میکنیم
امیدوارم مزلب منو بخونین و به گوش مسئولان بی سواد فرهنگستان که یک دانشجوی کارشناسی فیزیک هسته ای بهتر از اونا بلده معادلسازی و ریشه یابی کنه رو برسونین
سپاسگزارم از بچه های باشگاه خبرنگاران!!!