سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

یادداشت؛

هنر در حاشیه نفس می‌کشد

گسترش شبکه‌های اجتماعی و دغدغه زندگی روزمره ما را از توجه به هنر باز می‌دارد.

حوزه تجسمی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان‌-‌عاطفه گودرزی؛ باید برویم عقب! نمی‌دانم اما چند دهه. مثلاً نگاهی کنیم به دهه‌ی 60،70،80 یا شاید هم بیشتر باید به گذشته برگردیم تا ببینیم در چه دوره‌ای توجه به هنر و هنرمند به اندازه‌ی کافی وجود داشته و آن گونه که شایسته است به این مقوله پرداخته‌ایم در این روزها گسترش شبکه‌های اجتماعی آن‌قدر به سرعت شدت گرفته که توجه به خیلی از جهات زندگی مغفول واقع شده و فرصت برای فعالیت در عرصه‌های مختلف ربوده شده است.

در این بین هنر هم از آن مهجور مانده‌هایی است که در کمال بی‌توجهی آرام و آهسته آن گوشه کنارها دارد نفس می‌کشد و پیش می‌رود.

با نگاهی گذرا به آمد و شد روزها و زندگی روزمره‌مان می‌بینیم که چقدر مشغول تلفن همراهیم و سرگرم گروه‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی کمترین سودی به حالمان ندارند. متأسفانه این شده روند زندگی خیلی از ما و تنها تنفسمان برای فاصله از این هیاهو می‌شود همان یک ساعتی که شب‌ها برای تماشای سریال‌های سیما پای تلویزیون می‌نشینیم و یا گذری که هر ماه یا هر چند ماه به سینماها و اماکن تاریخی و فضاهای تاریخی یا تفریحی  داریم. همین و همین حالا با این شرایط فکر می‌کنید تکلیف هنر یعنی همان چیزی که سرشته با نهاد عادی است چه می‌شود؟ چقدر به آن بها می‌دهیم؟ تا کجا اخبار هنر را دنبال می‌کنیم؟ البته این درست است که گاهی وقت‌ها واقعاً فرصت نداریم، مشغله‌هایمان زیاد می‌شود ولی با این همه در اوقات استراحتمان، ‌همان چند ساعتی که پای تلویزیون هستیم چقدر از هنر می‌بینیم و می‌شنویم؟ سوژه‌ی چند درصد سریال‌ها تشویقمان می‌کند به پیگیری اخبار هنری؟ در همه سریال‌ها به ندرت اتفاق می‌افتد که خانواده‌‌ای روز جمعه به یک گالری بروند و بخواهند تابلوی نقاشی بخرند یا فرزند یک خانواده مرفح یا حتی متوسط در کلاس هنری ثبت نام کرده باشد و رویایش بر پایی یک نمایشگاه نقاشی خط باشد یا مثلاً در سینما بازیگران برجسته و نامی که با کوچک‌ترین اشاره می‌توانند بزرگ‌ترین اهداف را در ذهن جوان‌ترها شکل دهنده بیشتر در فیلم‌هایی می‌درخشند که به معضلات اجتماعی می‌پردازد.

با این اوصاف دیگر چه امید است به پیشرفت چشمگیر در این حوزه البته اگر نخواهیم پای روی حق بگذاریم چند سالی است که در تیتراژ سریال‌ها شاهد خوشنویسی به سبک‌های مختلف و نمایش آثار نفیس و برجسته‌ی نقاشی هستیم.

یا چیدمان منازل به گونه‌ای است که تابلوهای هنری روی دیوارها به چشم می‌خورد که این خود در جذب مخاطب و کشش او به این سمت و سو بسیار موثر است اما با توجه به ذوق و پتانسیل فراوان در افراد برای پا گذاشتن و فعالیت در حوزه‌ی هنر باید بیشتر روی  این مهم تمرکز شود و با برنامه‌ریزی بیشتر خلاقیت خفته در جامعه را بیدار ساخت.



انتهای پیام/


تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.