مدتی بود با هم به مشکل خورده بودند. زن در شرکتی شروع به کار کرده و ساعت کارش کمی بیشتر از قبل شده بود. از زمان شروع به کار جدید، مرد هم انگار سختگیریهایش بیشترشده بود. تا قبل از آن در کارهای خانه کمک و تلاش میکرد از بار مسئولیت زن بکاهد، اما تمام این کمکها در خانه با کار جدید زن خاتمه پیدا کرده بود و این شرایط را برای زن خانه سختتر میکرد. زن نمیدانست آیا شغل جدیدش دلیل اصلی سختگیریهای مرد است یا همسرش مشکل دیگری دارد و مرد هم فکر میکرد با تغییر رفتارش، همسرش باید متوجه نگرانی و مخالفت او با کارش شود. همه مشکل زوج این بود که در مورد مسأله پیش آمده با هم گفتگو نمیکردند.
طبق آخرین تحقیق صورت گرفته در کشور، متوسط گفتوگوی زوجها در خانواده حدود ۱۵دقیقه است. آماری خطرناک که زنگ خطر را در خانواده به صدا درآورده و نشان میدهد فرهنگ گفتگو در خانوادهها کمرنگ شده و اعضای خانواده کمتر با هم حرف میزنند.
کاهش مهارت گفتگو درون خانواده دلایل متفاوتی دارد که یکی از مهمترین آنها نبود وقت و زمان است. در حال حاضر در بسیاری از خانوادهها زن و شوهر هر دو شاغل هستند و مدت زمان زیادی را خارج از خانه سپری میکنند و این سبب میشود زمان دیدار اعضای خانواده با هم کاهش پیدا میکند.
بررسیها نشان میدهد یکی از دلایلی که سبب شده کمتر در خانوادهها با هم مکالمه داشته باشیم، نداشتن مهارت ارتباطی کلامی مناسب است. به این معنا که نه مهارت درستشنیدن را میدانیم و نه مهارت کلامی موثر را یاد گرفتهایم و اینها در کنار هم سبب شده است آمار گفتگو در خانوادهها بهشدت کاهش یابد.
نکته اینجاست که گفتگو تنها به معنی حرف زدن نیست بلکه منظور از مهارت کلامی موثر در خانواده، مهارت مسألهیابی و حل مسأله است. به همین دلیل است که گفتوگوی زوجین بعد از گذشت مدتی از ازدواج، به تنش تبدیل میشود.
فضای مجازی، رقیب خانوادهها
یکی از رقبای سرسخت گفتوگوی بین خانوادهها، فضای مجازی است. زن و مرد تازه بعد از یک روز کاری، وقتی به خانه میرسند در زمان استراحت مدام گوشی تلفنهمراه در دست گرفته و کمتر فرصت گفتگو با اعضای خانواده را پیدا میکنند.
احسان بیات، روانشناس بالینی و استاد دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار ما به موضوع فضای مجازی و نقشی که در گفتوگوی بین افراد ایفا میکند، اشاره کرده و میگوید: «قسمت اعظم زندگی ما در فضای مجازی میگذرد و این سبب شده است کمتر با یکدیگر وارد دیالوگ شویم. اما نکته مهمی که دراین بحث باید مدنظر قرار بگیرد، موضوع معناست.
در واقع یکی از دلایل کاهش گفتگو، تفاوت معنایی است که از یک موضوع برداشت میکنیم و این سبب میشود دیالوگ یا کوتاه باشد یا به تنش تبدیل شود. درواقع اصل مفهوم به گیرنده منتقل نمیشود.» این روانشناس بالینی در توضیح این مطلب میگوید: «هر پیامی یک گیرنده و یک فرستنده دارد و از آن مهمتر بازخوردی است که از این پیام دریافت میشود.
وقتی معنای مشتری در یک دیالوگ وجود نداشته باشد و گیرنده نتواند مفهومی که فرستنده میگوید را بگیرد، بازخورد مناسب نخواهد داشت و این سبب میشود گفتگو خودبهخود قطع شود.» از نگاه بیات، دلیل این اتفاق تفاوت در محیطهایی است که هر کدام از ما در آن قرار گرفتهایم.
به طور کلی، هر کدام از ما زمان زیادی را در شبکهها و کانالهای متفاوتی سپری میکنیم و این تفاوتها سبب میشود ما معنای متفاوتی را از مفاهیم مختلف داشته باشیم. نتیجهاش میشود در صحبت با یکدیگر، چون به یک معنای مشترک نمیرسیم زود خسته میشویم و ترجیح میدهیم مکالمه کمتری با هم داشته باشیم. او به این موضوع اشاره میکند که برای رسیدن به یک مفهوم مشترک گریزی از افزایش گفتگو با هم نداریم.
بیات توضیح میدهد: «باید خانوادهها تلاش کنند حتی در فضای مجازی در یک محیط مشترک قرار بگیرند تا بتوانند به فضای فکری شبیه هم برسند. در چنین شرایطی، هم موضوع برای صحبت با هم دارند و هم به تفاهم بیشتری در مکالمات خود میرسند.»
گفتگو درمورد اتفاقات روز
بیات تاکید میکند: «بهتر است درمورد اتفاقات روزمره هم با یکدیگر در منزل گفتگو کنیم. درباره همه اتفاقات خوبی که در طول روز با آن برخورد میکنیم، اجازه دهیم همسرمان هم با ما گفتگو کند و طی این کار هر ابزار مزاحم دیگر مانند تلفنهمراه، تلویزیون و روزنامه را کنار بگذاریم.» از نگاه این کارشناس، علاوه بر این باید سعهصدر به خرج دهیم که البته این کار به مهارتهای خاصی نیاز دارد و باید تکنیکهای آن را فراگرفت. باید یاد بگیریم تفاوت به معنای مخالفت و عناد نیست و باید بپذیریم انسانها با یکدیگر متفاوتند و تفاهم میتواند توانایی تحمل تفاوتها باشد.
منبع: جام جم