فیلم قاعده تصادف مسئلۀ مهمی را مطرح میکند؛ دغدغۀ پدری برای دخترش که از ابتدا با بازی او در تئاتر مخالف بوده است. اما حالا دختر میخواهد به خاطر اجرای تئاتر به خارجه برود. پدری که نگران آلودگیهای جامعه فرنگ بر فرزند خویش است آیا حق و تکلیف دارد یا ندارد؟ ما در همین کشور امن خودمان از این مسائل آسوده نیستیم چه برسد به خارجه که عرف آنها کاملاً با ما تفاوت دارد. آنچه فیلم از آن غفلت کرده این است که خانوادههای مدرن و سنتی تقریباً به انحای گوناگون زندگی میکنند. لذا نمیتوان فرهنگ التقاطی خانوادههای مدرن را برای تمام خانوادهها تجویز کرد.