طبق روایت کمالی هروقت ثابتی به کمیته میآمد، عضدی داخل حیاط شده و با صدای بلند فریاد میکشید «مگر بازجوها مردهاند که صدایشان در نمیآید؟ داد بزنید! فحاشی کنید! آقا خوشش میآید.»
در میان تمام نکات عجیب در ماجرای خانه سرهنگ زیبایی یا همان شکنجه گاه زیبایی، حضور یک دختر نوجوان در آن خانه بهعنوان شاهد عینی، از همه غیرمنتظرهتر است. اما واقعیت دارد.
یکی از اسرای دفاع مقدس میگوید: بعثیها از محمد رضایی میخواستند اطلاعات بگیرند، اما او حرف نمیزد، به قدری او را شکنجه کردند که فقط نالههای ضعیف یا زهرا (س) و یا ابوالفضل (ع) او را میشنیدیم.