او چندینبار به خانه تلفن میزند و وقتی پدرش گوشی را بر میدارد فقط در برابر حرفهای پروانه از آن سوی تلفن سکوت میکند اما در یکی از این قسمتها وقتی پروانه زنگ میزند،پدر به حرف میآید و مکالمهای بین آنها برقرار میشود.این صحنهای بود که من به معنی واقعی فرو ریختم و سرصحنه حالم بد شد.
جالب اينكه همه اين شرايط در حالي بود كه هنوز نميدانستم قرار است اين نقش را بازي كنم يا خير! در آن سه هفته من، آقاي سامان، شيوه كاري و سختگيريهايشان را شناخته بودم و ميدانستم كارگرداني نيستند كه راحت از كنار مسئلهاي عبور كنند.
سیروس گرجستانی که روز گذشته براثر افتادن از اسب در یکی از صحنه های سریال "کلاه پلوی"دچار سانحه شده بود،گفت:خدا را شکر که با کمک همکارانم و مراقبت آن ها و کلاهی که برای طراحی لباس برسرم بود خطر رفع شد.