سید حسن نصرالله به عنوان یک رهبر برجسته در محور مقاومت، نقشی کلیدی در مقابله با تهدیدات خارجی ایفا کرده است. فقدان او می‌تواند تأثیر زیادی داشته باشد.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ محمد بیات*-  شاید مهم‌ترین ویژگی دولت- ملت‌های جدید التاسیس خاورمیانه را بتوان شیوع گسترده «بحران هویت» در درون مرزهای سیاسی آنها دانست. اساسا شکل گیری دولت مدرن برپایه مرزهای قرار داد واقعیتی برخواسته از شرایط قرن 15 و 16 میلادی در قلب اروپا است. مهم‌ترین ویژگی این عصر آن است که دولتمردان برجسته هر قوم در قامت یک ملت تصمیم گرفتند تا واحد سیاسی مستقل ایجاد کنند تا این «نگهبان شب» از منافع و امنیت آنها در برابر تهدیدات خارجی دفاع کرده و موجبات تامین منافع و سلامت ملی آنها را فراهم آورد. هنگامی که سایکس-پیکو در حالی ترسیم مرزهای خاورمیانه جدید بر خاکسترهای امپراتوری عثمانی بودند به صورت عامدانه تصمیم گرفتند تا با در نظر گرفتن حساسیت‌های قومی- فرقه‌ای زمینه ایجاد آشوب در داخل و خارج محیط مرزهای ملی را فراهم آورند. به بیان دیگر وجود مرزهای شکننده یکی از ویژگی‌های اصلی خاورمیانه جدید است زیرا گروه‌ها، مذاهب و اقوام مختلف فراتر از مرزهای مصنوعی با هم‌کیشان خود در نقاط مختلف در ارتباط بودند. در چنین وضع «زبیست سیاسی» ظهور شخصیت‌های سیاسی و معنوی بزرگ که عامل «وحدت» و نه «اشقاق» میان مردمان یک سرزمین هستند، نعمتی برای آن حوزه جغرافیایی محسوب می‌شوند. شهید نصرالله دبیرکل حزب الله با آنکه رهبر گروهی ایدئولوژیک و مذهبی بود اما به مثابه یک مبارز آزادی خواهی و ملی گرا از امنیت و شرافت تمام شهروندان لبنانی دفاع می‌کرد. 

فرمانده سنگر نخست جهان اسلام در برابر رژیم صهیونیستی

یوآو گالانت وزیر جنگ سابق اسرائیل تنها دقایقی پس از انتشار خبر شهادت سید حسن نصرالله در 27 سپتامبر 2024 در اظهارات مهم و کم‌نظیر مدعی شد که ترور دبیرکل حزب الله لبنان مهم‌ترین ترور تاریخ رژیم صهیونیستی بوده است. این اظهاراتی در حال از سوی گالانت مطرح می‌شد که صهیونیست‌ها سابقه سال‌‌ها جنگ و تنش را با کشورهای عربی دارند اما در نهایت رهبر یک گروه لبنانی را مهم‌ترین دشمن خود توصیف می‌کنند. شاید به همین دلیل بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل به شدت نگران ورود حزب الله به جنگ و تبعات رسیدن موشک‌های مقاومت به قلب سرزمین‌های اشغالی بود. فقدان ایشان سبب شد تا خیلی زود اندیشکده‌ها و رسانه‌های جریان اصلی به بررسی ابعاد مختلف زندگی و زیست مبارزاتی و سیاسی شهید نصرالله بپردازند.

به عنوان مثال موسسه «آلما» در مطلبی به قلم تل بیری به بررسی نقش و جایگاه شهید نصرالله برای ایران و محور مقاومت پرداخته است. در یکی از فرازهای مهم این متن آماده است که در تمام این مدت یک چیز برای ایرانیان روشن بود و آن هم این نکته بود که حزب الله به طور عام و شخص سید حسن نصرالله به صورت خاص دارایی بسیار ارزشمند و مهمی برای است.» نویسنده این متن در ادامه افزود:« چنین دارایی باید حفظ شود. (ایران) نصرالله را از دست داد. اکنون ایرانی‌ها باید مجددا سیاست خود را ارزیابی کرده و تصمیم بگیرند که در آینده می‌خواهند چه کاری انجام دهند.» همچنین دینا ایهاب در مطلبی برای مرکز شاف معتقد است که ترور سید حسن نصرالله سبب تغییر موازنه قوا در لبنان و تحت تاثیر قرار دادن روابط ایران با متحدان منطقه‌ای آن خواهد شد. وی در ادامه با اشاره به خلا رهبری و تاثیر آن بر حزب الله ادامه می‌دهد که نبود این شهید بزرگ‌وار سبب تضعیف قدرت بسیج کنندگی حزب‌الله خواهند شد. نویسنده این متن معتقد است نبود شهید نصرالله می‌تواند بر روی روابط ایران و لبنان هم تاثیر گذاشته و فرآیند تنظیم روابط این گروه در داخل لبنان را تحت تاثیر قرار دهد. 

نور امید در سیاهی جنگ‌ها

کشورها لبنان پس از رهایی از دست نظام قیمومیت فرانسه سعی کرد تا با تدوین قانونی اساسی طایفه گرا و تقسیم کیک قدرت میان سه طایفه مسیحی‌ها، سنی‌ها و شیعیان به نوعی ثبات دست یابد اما به دلیل دست بالای فرانسوی و همراهی فالانژها با نیروهای آمریکایی، فرانسوی و اسرائیلی هیچگاه نوعی ثبات و آرامش واقعی در «عروس خاورمیانه» حاکم نمی‌شد. همزمان سایر بازیگران منطقه‌ای مانند سوریه، عربستان سعودی و غیره سعی داشتند از طریق ارتباط گیری با یکی از کانون‌های قدرت در لبنان بتوانند جای پایی برای خود در سواحل مدیترانه دست و پا کنند. وجود چنین آرایش سیاسی سبب می‌شد تا سپهر سیاسی لبنان به شدت نفوذ پذیر بوده و از سمت بازیگران مختلف مورد طمع قرار بگیرد.

 در چنین وضع سیاسی لبنان بیش از آنکه رنگ ثبات و توسعه را ببیند شاهد اختلافات فرقه‌ای، رقابت‌های سیاسی و جنگ با قدرت‌های خارجی بوده است. در این نظم مبتنی بر آشوب اگر در دهه 50 یا 60 میلادی از شهروندان لبنانی سوال می‌شد که نهایت آرزوی آنها برای میهن‌شان چیست، آنها خیلی سریع از استقلال، رفاه و امنیت صحبت می‌کردند. دقیقا در چنین زمانه‌ای سید حسن نصرالله دیده با جهان گشود. نصرالله که درس آموخته علوم دینی و شخصیتی روحانی بود با درک حضور اشغالگران خارجی، وقعیت نا به سامان شیعیان لبنانی و لزوم آزادی قدس شریف از دست اشغالگران صهیونیست تصمیم گرفت تا در کنار قلم، «سلاح جهاد» را نیز به دست گرفته و برای آزادی لبنان مبارزه کند. اخراج استعمارگران آمریکایی- فرانسوی و سپس بیرون کردن ارتش اسرائیل از جنوب لبنان نشان دهنده آغاز عصر جدیدی در شرق مدیترانه بود که دیگر در آن قرار نبود امور منطقه صرفا توسط قدرت‌های فرامنطقه‌ای مدیریت شود.

بهره سخن

سید حسن نصرالله نه تنها برای مردم لبنان بلکه برای دولت- ملت ایران نیز شریکی مطمئن و دوست روزهای سخت بود. در سال‌های فارغ از برخی بی‌مهری‌های گاه‌وبی‌گاه واقعیت غیرقابل انکار آن است که شیعیان منطقه «جبل العامل» بار دیگر نقشه تاریخی خود را ایفا کرده و به دفاع از امنیت مهم‌ترین پایگاه محبان اهل بیت یعنی جمهوری اسلامی ایران پرداختند. واقعیت غیرقابل انکار آن است که امنیت تهران و بیروت با توجه به متغییر رژیم صهیونیستی موضوعی غیرقابل تفکیک بوده و به صورت مستقیم- غیرمستقیم دارای ارتباط است. طی دو دهه اخیر اگر حزب الله مسلح لبنان در بالای مرزهای فلسطین اشغالی حضور نداشت بارها صهیونیست‌ها توهم حمله به تاسیسات اتمی ایران را با خود مرور می‌کردند. در عین حال اگر وجود ارزشمند ایران اسلامی نبود، گروه‌های مقاومت دارای تکیه‌گاه و پناه امنی همچون ایران نبودند و به تنهایی باید به جنگ انواع تهدیدات داخلی و خارجی می‌رفتند. در معادله سیاسی- امنیتی وجود شخصیت با ارزش شهید نصرالله سبب می‌شد تا دو طرف هماهنگی بیشتری داشته و به صورت موثری بتوانند با تهدیدات آخرین میراث دوران استعمار در منطقه غرب آسیا مقابله کنند.

*پژوهشگر مسائل خاورمیانه

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار